eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شنا می‌کنم از این سو به آن سو زیرآبی می‌روم تا آن جا که نفس دارم انگشتانم را به کف استخر می‌کشم ناگهان یادت چون کوسه‌ای به سمتم برمی‌گردد.   | سارا محمدی اردهالی |
💚🌱 تا کی کنی پریشان، دل‌های مبتلا را !
" أعدّی لی الأرض کی أستریح فإنی أحبّک حتى التعب... "   زمین را برایم آماده کن تا استراحت کنم که من تو را تا مرز خستگی دوست دارم...   | |
  عزیزی می‌گفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمی‌کند؛ پژمرده می‌شود. میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد... دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم! گاهی ریشه اش جا می‌ماند در دلی، لبخندی، بوسه ای...   | سحر رستگار |
هدایت شده از پر از هیچ؛'
ساعت ۱۹ چالش امشب گذاشته میشهه🌱
هدایت شده از رامـونا :)!'
رامونا همسایه میپذیرد! ִֶָ ۟ ⊹‌ -چنانچه قصد دارید با من همسایه بشید این پیام رو داخل چنلتون کنید و لینک چنلتون رو اینجا قرار بدید↯ https://harfeto.timefriend.net/17016025326408 -حمایت دو طرفه باشه؛ -چنلتون هم وایب باشه با رامونا. 《@ramooona
“تو” با قلب ویرانه من چه کردی؟ ببین عشق دیوانه من چه کردی در ابریشم عادت آسوده بودم… تو با “بال” پروانه ی من چه کردی؟ ننوشیده از جام چشم تو مستم… خمار است میخانه ی من…چه کردی؟ مگر لایق تکیه دادن نبودم؟ تو با حسرت شانه ی من چه کردی؟ مرا خسته کردی و خود خسته رفتی… سفر کرده ، باخانه ی من چه کردی؟ جهان من از گریه ات خیس باران… تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟
' «تو در میان همه‌ی چیز‌های تلخ، یک حبه قندی.» | |
__♥️
- آینه آفتاب ؛
__♥️
نشسته بود خیره شده بود به دستاش. گفتم: "باز چه مرگته؟!" نفس عمیقی کشید؛ با بغض گفت: "یه بار که دستامون چفتِ هم بود بهم گفت میدونی چقدر دوستت دارم؟! اندازه ی انگشتای دستای همه ی آدمای دنیا، میدونی چقدر میشه؟! هشت میلیارد آدمه و دوتا دست و ده تا انگشت و اووووووو...اصلا حد و حساب نداره که، بی حد و حساب دوستت دارم دیوونه! موقعی که داشت می رفت نگفتم کاری به اون همه آدم و دستای غریبه شون ندارم، ببین منو! اگه بری این دستا اون قدری خالی میشن که هیچکس از بین این هشت میلیارد نفر نمیتونه کاری برای حسرتشون  کنه! نگفتم و رفت! گفتن و نگفتنم فرقیم نداشت، رفتنی رو غل و زنجیرشم کنی یه راهی برای نموندن پیدا میکنه... گاهی وقتا که حرفاش یادم میفته زل میزنم به دستایی که برای بار آخرم نشد که دستاشو بگیره، با خودم فکر میکنم یعنی از بین اون آدمایی که میگفت، الان دستاش قفل شده توو دستای کی و داره توو گوش کی از دوست داشتنی میگه که حد و حساب نداره؟!" | |