هرچه به چشمان من خیره شوی در آنها نگاه مرا نمییابی . قلب من دیگر نه از آنِ من است، نه از آنِ دیگری. قلب من بیآنکه سنگ شده باشد، اعلام استقلال کرده است .
#محمود_درویش'
شنیدهام از دوست مشترک پرسیدهای آیا هنوز دوستت دارم؟ طفلک ساده .
دوستداشتن که هنوز ندارد.
اگر دوستم میداشتی، میدانستی.
#حمید_سلیمی'
هدایت شده از " فاطره ام.
تک تک آدمهای شهر رو هم که چک کنم دنبالت، تو اونی هستی که دم رستوران، لباس خرگوش پوشیده.
ما افسرده دِلان ساکن کویِ غم و دردیم
در عشق شکست خورده ولی توبه نکردیم . . .
بگذاردر آغوش
"تو" آرام بگیرم
دلچسب ترین شیوه ی
جان باختن است این ...
|#سعید_بیابانکی|
سینیِ چای و گل و مردی که مانند تو نیست
یک دلِ مُرده که دیگر گیر و پابندِ تو نیست
بین جمعیت صدای خنده ات پیچید و بعد...
تا سرم چرخید دیدم حیف! لبخندِ تو نیست
الـنـّکـاحُ سـنـتـی! آیـا وکــیـلم مـن؟! بـلـه
زیر لب با بغض گفتم این که پیوندِ تو نیست
با عسل کام منِ بیچاره شیرین تر نشد
تلخ می بوسم لبی را که لبِ قندِ تو نیست
تو قسم ها خورده بودی می رسی روزی به من
آاای این کابوسِ واضح مثلِ سوگند تو نیست
بعد از این باید فراموشت کنم، از این به بعد...
شاعر این شعرِ غمگین آرزومند تو نیست
کودکی آشفته را هم چند سالی بعد از این،
می فشارم سخت در آغوش و فرزندِ تو نیست
می پرم از خواب و یادم نیست چیزی را به جز...
سینیِ چای و گل و مردی که مانند تو نیست
|#طاهره_اباذری_هریس|
- آینه آفتاب ؛
《و او به شیوه ی باران پر از طراوت و تکرار بود》
《سخت جانیم و قُماشِ خاطرِ ما نازک است.》