eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو بگو ماه کجاست؟ تو مرا خانه ببر، دل من نابیناست. تو بگو آه چه طعمی دارد؟ تو بگو ابر چرا می بارد؟ باد در گوش درخت،چه آوازی می خواند؟ سرو شیراز چرا آزاد است؟ بر لب خار چرا فریاد است؟ این چه شهری است؟همان جابلقاست ما کجا گمشده ایم؟ ته بن بست،چرا ناپیداست؟ تو بگو ماه کجاست؟تو مرا خانه ببر دل من نابیناست 
دلبرا یک بوسه دادی انقدَر نازت ز چیست ؟ گر پشیمان گشته‌ای بگذار بر جایَش نهَم .
که عشقِ تو لاعلاج‌ترین بیماری‌ست، و من، تا استخوان به آن مبتلا. مرا حتّی لحظه‌ای آرزوی شفا یافتن از تو نیست. ||
‌ فی یِسارِ صَدرى بَيتُ صَغير، لَن يَسكُنُهُ أَحَدُ غَيرَك. «در سمتِ چپ سینه من یک خانه کوچک است، کسی "جز تو" در آن زندگی نخواهد کرد.»
چشمانت تیغی‌ست در دل مرا می‌رنجاند و آن را می‌پرستم ... | |
خیلی موقع هام وقتی داری اشک میریزی و حرفاتُ تایپ میکنی، طرف مقابل خیلی ریلکس درحالی که خیار تو دستشه، یه گاز میزنه ، و تایپ میکنه "اوهوم"
درس منطق میدهم هر لحظه این دل را ولی باز هم هر ترم مردود نگاهت میشوم!
با خیال خود ز لذت ها قناعت کرده ام | |
ای درخت آشنا شاخه های خویش را     ناگهان کجا     جا گذاشتی؟ یا به قول خواهرم فروغ: دست های خویش را در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟ این قرارداد          تا ابد میان ما            برقرار باد: چشم های من به جای دست های تو! من به دست تو آب می دهم تو به چشم من         آبرو بده! من به چشم های بی قرار تو قول می دهم: ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می رسد ما دوباره سبز می شویم! ما دوباره سبز می شویم! | |
اگرچه نزد شما تشنه‌ی سخن بودم کسی‌ كِ حرف دلش را نگفت من بودم دلم برای خودم تنگ می‌شود ؛ آری همیشه بی‌خبر از حال خویشتن بودم نشد جواب بگیرم سلام‌هایم را هرآنچه شیفته‌تر از پی شدن بودم چگونه شرح دهم عمق‌ خستگۍها را اشاره‌ای ڪنم انگار کوهکَن بودم ! من آن زلال‌پرستم در آب گند زمان که فکر صافیِ آبی چنین لـجن بودم غریب بودم گشتم غریب‌تر اما دلم خوش است ك در غربت وَطن بودم . ||
تو آن آزارِ شیرینی که دلخواهست تکرارَت؛ و من هر بار از هر بار بیشتر دوستت دارم... ||