هر بار که خواستم ستاره هارو نگاه کنم ، هوا کثیف بود نشد ،
هر بار که خواستم برم دریا ، هوا طوفانی بود نشد ،
میخواستم برم دعا کنم در مسجدارو بستن ...
دیدم برگشتی اومدم دستتو بگیرم ، از خواب بیدار شدم ، بازم نشد ..
هیچوقت نشد :))))))
|#مهرشاد_نجفی|
یک جور دوست داشتن هایي هم هستند که به زبان آورده نميشوند،
باید حسشان کرد،
مثلِ عشق های امروزي نیست كه دَم به ثانیه بيخِ گوشَت بگويد "دوستت دارم"،"عاشقتم" و "میمیرم برات" و رگبار استیکر قلب و بوسه،
دوستت دارم هايي از جنسِ مادربزرگ که
هر لحظه میتوان حسش کرد،
با یادآوریِ ساعتِ قرصایِ قند و چربيِ پدربزرگ
با به راه بودنِ همیشگيِ سماورِ کنجِ اتاق،
با پيچيدن عطرِ فسنجانِ سرظهرش توي كوچه،
با شنيدنِ يك خانوم تهِ اسمش ُشرمِ بعدش،
از آن دوست داشتنایي که
وقتِ سرما کُت مي شوند دورت و گرمت میکنند ،وقتِ ناراحتي گوش مي شوند براي دردها و شانه براي اشک هايت ،همان هايي که چشم میشوند وهمیشه مراقبت هستند ولبخند مي شوند رويِ لبهايت...
آنها که اگر کمي پشتِ تلفن صدایت گرفته باشد خودشان را به آب و آتش میزنند تا حالت خوب شود ..
دوست داشتن هايي كه تمامي ندارند و
با يک روز بي حوصلگي و بد اخلاقي از بين نميروند،
نه سرد میشوند نه تکراری،
"دوست دارم" هايي كه از دل برمي آيند و بر دل مينشينند...
|#منیره_بشیری|
- آینه آفتاب ؛
شعر زیبای منی، آرایه میخواهم چه کار من که مومن بر تو هستم، آیه میخواهم چه کار؟! - محمد بزاز
ریش داری مذهبی هستی و خشک و ساکتی
دوستت دارم ولی خواهر خطابم میکنی!
هدایت شده از ᴿᵘᶻᵉ 𝙁𝙚𝙠𝙧 | روضهفکر
علی در میان پیروانِ عاشقش
نیز تنهاست. او را همچون یک
قهرمانِ بزرگ، یک معبود و یک الهه
میپَرستند، امّا نمیشناسندش و
نمیدانند که کیست؟ دردش چیست؟
حرفش چیست؟ رنجش چیست؟
و سکوتش چراست؟.. این است که
علی در اوجِ ستایشهایی که از او
میشود، مجهول مانده است..
+ دکترعلی شریعتی فرمودن!
گمان مبر
که دمی بیتو زندگی کردم
که صبر جان مرا
صدهزار بار گرفت!
|#محمد_عزیزی|
ما دو پیراهن بودیم
بر یک بند…
یکی را باد برد،
دیگری را
باران هر روز خیس می کند…
|#رویا_شاهحسینزاده|
غزل چگونه بگویم برایت از دردم
که از سرودن این درد و داغ، دلسردم
دریغ و درد که افسانهی محبت تو
دروغ بود ولی باز باورش کردم
کبوترم چه کنم هرکجا روم ناچار
خودم دوباره به بام تو بازمیگردم
نداشتم به جز این چند شکوه خاطرهای
ببخش پیشکش قابلی نیاوردم ...
اگر که خاطرههای تو را ز یاد برم ...
اگر ببخشمت ای نارفیق ، نامردم
اُحِبُّ اِسمى حِينَما تُنادينى ...
اِسمَم را دوست دارم
وقتى تو صدايم ميزنى...
#لاادری
- آینه آفتاب ؛
ریش داری مذهبی هستی و خشک و ساکتی دوستت دارم ولی خواهر خطابم میکنی!
آمار تو را دیشب از اوقاف گرفتم
گفتند که چندین نفری وقف تو هستند.