eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خواستم از عشق بگویم , که تو گفتی خفه شو.. یک شعوری , ادبی , چاشنی دلبری ات میکردی😐
پیش "عقل" از ستمِ عشق شکایت کردم به یهودی، گِله از ظلمِ "مسلمان"، بردم ! شرم بوده است و یا شوق؟ نمیدانم شیخ! دکمه اى باز شد و سر به گریبان بردم ! ابرم و رحمت من موجب زحمت شده است سیل افتاده به هر نقطه که باران بردم شهر پاى تو زبان ریخت و من سر دادم دیگران زیره و من چشم به کرمان بردم ! | |
هدایت شده از محبین
‏حاول ان تحب أحزانك، لعلها ترحل كما رحل كل شي أحببته ‏تلاش کن اندوهت را دوست بداری؛ شاید برود. به‌رسم تمام چیزهایی که دوست داشتی و رفتند. @ir_mohebin
تا روز حشر نیز نمیبخشمت مگر "بخشش شود بهانه دیدار دیگری" | | .
حسین ع" تر میشوی!
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم اکنون که پیدا کرده‌ام، بنشین تماشایت کنم… | |
چشم‌هایش قهوه‌ای بود و به حق فهمیدم؛ که قهوه از سیگار هم اعتیادآورتر است :) | |
به غیر از بوسه کز تکرار رغبت را کند افزون کدامین قند را دیگر مکرر می‌توان خوردن؟ ||
از عاشقی دلتنگ تر؟
و چقدر غم‌‌انگیز است این‌ که آدم بخواهد تمامِ وقت مراقبِ خود باشد تا آنچه را احساس می‌کند به زبان نیاورد . . . | جین وبستر |
همیشه شاعران آواره‌ی شعرند اما من به دنبال توام! وقتی تو باشی شعر می‌آید:) ||
خسته‌ی راهم، غریبم، میزبانم می‌شوی؟ جانم آشوبِ غم است، آرامِ جانم می‌شوی؟ استراحت می‌دهی دلتنگی‌ام را در صدات؟ یک دو ساعت می‌نشینی؟ هم‌ زبانم می‌شوی؟ دست‌هایم خالی و سرمایه‌ام این واژه‌ هاست چند بیتی شعرِ تازه میهمانم می‌شوی؟ آسمانی پرستاره بی تو می‌خواهم چه کار؟ یک ستاره در شبِ بی‌آسمانم می‌شوی؟