ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان سفره احسان تو بودم !
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش که زوار خراسان تو بودم ؛
مشکی از تن به در آرید، ربیع آمده است
خم ابرو بگشایید که ربیع آمده است
مژدهای، ختم رسل داد که آید به بهشت
هر که بر من خبر آرد، که ربیع آمده است!
سر شد هزار شب به نبودت ولی چه سود
یک شب بیا که قصه ی ما هم به سر شود
-
|حسین خداوردی|
شاهد مرگ غمانگیز بهارم چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟
نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم
زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟
من کزین فاصله غارتشدهی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
یک به یک با مژههایت دل من مشغول است
میلههای قفسم را نشمارم چه کنم ؟
-
عشق یعنی:
بودنت حال مرا ، شیدا کُـند...
عشق یعنی:
رفتنت قلب مرا تنها کُـند...
عشق یعنی:
آنقدر مست تو باشم ماهِ من،
قصهی عشقت
مرا رسواتر از رسوا کُـند....
|#بیدل_دهلوی|
بیا نزدیکترِ ،
نزدیکتر ،
مفهوم حرفم را برایت
با زبانِ بوسه گویاتر کنم شاید!
-| anche_nagooftam ..
تو بگو وصف لب یار، گناهش با من
تو بخوان نغمهی دلدار، گناهش با من
تو بیا مست در آغوش من و دل خوش دار
مستیات با بغلت هر دو گناهش با من
تو مرا گرم بخوان گرم بگیرم در بر
مردمان هر چه بگویند، گناهش با من
تو بمان در بر من محرم اسرارم باش
گر بگویند گناه است، گناهش با من
روز محشر که خدا نامهی ما میبیند
به شعف گوید از این عشق گناهش بامن
🖇| #حسین_منزوی ؛
گاهی در شعرهایم مجبورم
زیبایی تو را در آغوشِ
بیگانهای تصور کنم .
اَفسوس که تو همچنان زیبایی ،
حتی وقتی سهم من نیستی .
-| anche_nagooftam ..