eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نه بیمارم ، نه خوشحالم نه از حالم خبر دارم :) گهی از دل گهی از جان گهی از هردو بیزارم :)))
️آنقدَر حظ ميكنم "بانو" صدايم ميكنى يا كه خاتون تمام قصه هايم ميكنى دست در گيسوى من، با شيطنت هاى لبت قند را، هم صحبت ِ فنجان چايم ميكنى هرزمستان وقتى از سرما تنم يخ ميزند با تن مردانه ى خود آشنايم ميكنى تو همان غارتگر معروف آتش پاره اى بر دلم آتش زدى، حالا رهايم ميكنى؟ من دلم طاقت ندارد، قصه را پايان بده بى وفا! امشب چه با اين بوسه هايم ميكنى؟
خنده را معنی ز سر مستی مکن ؛ آن که می خندد غمش بی انتهاست
اگر براى اَبد هواى تو نيفتد از سَرِ من چه كنم؟
روی دوش ِدیگران؛یک روز ترکت می‌کنم!
امروز دوباره دیدمش... بعد از ۱۸ سال! تو تاکسی، روی صندلی جلو نشسته بودم. تو دنیای خودم بودم که یه صدای خیلی خیلی آشنا گفت: مستقیم... فکر کنم قلبم برای چند لحظه از حرکت وایساد! راننده چند متر جلوتر توقف کرد. در ماشین باز شد و صاحب اون صدای آشنا نشست تو ماشین. جرئت این‌که برگردم عقب و نگاهش کنم رو نداشتم. از آینه بغل ماشین نگاه کردم. خودش بود... خشکم زد. توی یه لحظه کوتاه تموم بدنم بی‌حس شد. داشت به بیرون نگاه میکرد. یک لحظه سرش رو چرخوند و نگاهمون توی آینه ماشین به هم برخورد کرد. به سرعت نگاهش رو ازم گرفت. نمیدونم اونم من رو شناخت یا نه... توی تموم مسیر از توی آینه ماشین داشتم نگاهش میکردم. مثل همون موقع‌ها بود. فقط چنتا خط روی پیشونیش اضافه شده بود... کاش هیچ وقت به مقصد نمی‌رسیدیم، همون‌طور که ۱۸ سال پیش نرسیدیم... اما رسیدیم! - آقا، ممنون. پیاده میشیم. ماشین متوقف شد. در ماشین باز شد. در حالی که داشت کرایه‌رو به راننده میداد اسمم رو صدا زد! تموم بدنم یخ کرد. برگشتم. می‌خواستم به اندازه ۱۸ سال دلتنگی، با تموم وجودم بگم "جانم"... اما پسربچه‌ای که از ماشین پیاده شده بود زودتر از من گفت: بله مامان؟! لرزش اشک توی چشمام باعث شد تصویر پسرک رو تار ببینم. نگاهش کردم و بهش لبخند زدم. اونم نگاهم کرد، اونم لبخند زد... 👤 علیرضا نژاد صالحی
هدایت شده از مـب‍‌ه‍ـ‍‌م؛
اصلا ما همسایه ای هم داریم حمایت کنن بعد مدت ها از ۱۰۰ و خورده ای در بیایم؟ هرکسی مایل به همسایگی هست فور کنه هرکسی هم میخواد همسایگی رو ادامه بده فور کنه
https://rubika.ir/MALEKA_ZENDEGI و خب بلاخره بعد از دو سال بازگشتمو تبریک میگم،به خودم🌚! میشه فور؟😔🙂
درس خوان بودم ولی کنکورِ عشقت سخت بود تست هایش در کتاب ِ گاج هم پیدا نشد ـ
گفته بودی همیشه خواهی ماند سنگ بارید، شیشه خواهی ماند! گفته بودی... ولی نشد انگار!