آغوشش را که برایم باز کرد درهم حل شدیم، روح‌هایمان یکی شد قلب‌هایمان یکی شد دیگر جدا شدن ممکن نبود. آغوشش را که برایم باز کرد چشم‌هایم را بستم و خود را غرق او کردم کاش هرگز نجاتم ندهد؛

ـ ــ 🤍 . از کنارم رد شدۍ بۍاعتنا نشناختۍ چشم در چشمم شدۍ اما مرا نشناختۍ در تمام خالہ‌بازے هاۍ عھد کودکۍ همسرت بودم همیشہ بۍوفا نشناختۍ؟ لِۍ لِہ بازِ کوچہ ء مجنون صفت ها فڪر کن جنب مسجد خانہ ء آجرنما نشناختۍ؟ دخترِ همسایہ یاد جر زنۍ هایت بخیر ! این منم تك تاز گرگم برهوا نشناختی؟ اسم من آقاست اما سالھا پیش این نبود ماھ بانو یادت آمد؟ مشتبا . . نشناختۍ؟ کیست این مردِ نگھبانت ك چشمش برمن است آه آرۍ تازه فھمیدم چرا نشناختی ! ــ

دیدی یه سوالی ذهنت رو درگیر می‌کنه و کسی هم نیست درست و منطقی جوابت رو بده؟ یه خبر خوب برات دارم! اینجا دیگه خبری از جواب‌های سخت و سنگین نیست... خیالت راحت رفیق⁦ ⁦🕶️⁩ @Ronesha_ir

سمائیل چند دقیقه پیش بازم فیلتر شد ولی جهنم و ضرر 😂 تلگرامم خیلیاتون ندارین و این دردسره پس بجنبید عضو شید میخام خصوصی کنم @Samael_4 ساتیار 🌚🤝

تو را در شهریور مے خواهم تا مردد باشم ، پايیز را با تو و بے تو تصورکنم، و تصمیم بگیرم عاشق بمانم یا شاعر ...! 🌚🍃

یه نفر یروزی یه دعایِ قشنگی یادم داد میگفت: از خدا بخواه دلی رو که قسمتت نیست به دلت نزدیک نکنه.

چه میشود کرد؟ ما غذایمان راهم نمیتوانیم تغییر بدیم چه برسد به قضایمان _صادق‌هدایت

" عاقبت خاک شود حُسنِ جمالِ من و تو ! خوب و بَد می گذرد ، وای به حالِ من و تو ! قُرعه امروز بنامِ من و فردا دِگری است ! میخورد تیرِ اَجَل بَر پَر و بال من و تو ! مال دنیا نشود سَدِّ رَهِ مرگِ کسی ! گیرم این کل جهان باشد از آنِ من و تو ! "

مادر بزرگم همیشه میگه: «دنیا از نگفتن خرابه!» حرفتونو بزنید، قبل از اینکه دیر بشه!...

من را به تو اين نذر و دعاها نرساندند اى كاش مهيا بشود گاه گناهى #حامد_عسكرى

می‌نالم از دلی که به خون  غرقه گشته است این شعر، غیرِ رنجش یارم به من چه داد...؟!

با هیجان دوستت دارم... مثل رد شدن از رودخانه، وارد شدن به منطقه‌ی شکار ممنوع، یا بریدن ترمز در سراشیب جاده دوست داشتنت زیباست اما خطرناک :)🔪