*گاه گاهی که دلم میگیرد
پیش خود می گویم
آنکه جانم را سوخت
یاد می آرد از این بنده هنوز؟
وقتی تنهاییم
دنبال دوست میگردیم…
پیدایش که کردیم
دنبال عیب هایش میگردیم…
ازدستش که دادیم
درتنهایی
دنبال خاطراتش میگردیم…
-ژان پل سارتر-
ایشاهزادهموطلاییمن!تاخواستمبغلکنمتانقلابشد://// 🌱
+از طرف یک ناکام😔🙂
معنای زنده بودن ِمن
با تو بودن است، نزدیک، دور
سیر، گرسنه، رها، اسیر
دلتنگ، شاد
آن لحظهای که بی تو
سرآید مرا، مباد!
مفهوم ِمرگ ِمن
در راه سرفرازی تو، در کنار تو
مفهوم زندگیست
معنای عشق نیز در سرنوشتِ من
با تو، همیشه با تو
برای تو، زیستن
"فریدون مشیری"
"کارافرنلیا" حالتیِ مربوط به وقتی که شخصی رهات میکنه، اما چیزهای مربوط به خودشو جا میزاره؛ مثل خاطرات...
بیشترین عشق و حالو دخترای قاجار کردن. مث سگ میخوردن ارایشم نمیکردن حمومم نمیرفتن تازه ی پارچه دافم محسوب میشدن.
آدمها از ترس وحشی میشوند،
از ترس به قدرت رو میآورند که
چرخ آدمهای دیگر را از کار بیندازند
و گرنه این همه زمین و زراعت و دام و پرنده و نان و آب هست،
به قدر همه هم هست اما چرا به حق خودشان قانع نیستند؟
چرا کتاب نمیخوانند؟
چرا هیچچیز از تاریخ نمیدانند؟
چرا ما این همه در تیرهبختی تکرار میشویم؟
این همه جنگ این همه آدم برای چه چیزی کشته شدهاند که آن چیز حالا دستشان نیست و دست بچههاشانم نیست؟!
سال بلوا؛
-عباس معروفی-