#یه_لقمه_کتاب
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر...
لحظاتی گذشت...
وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه میکنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: گیله مرد! توی سبزهها چی دیدی که رفتی تو فکر؟!
کمی سکوت کرد و گفت:
به این دونه های سبز شده نگاه کن
چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند.
گفتم: خب!
گفت: سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛
میترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛
افت هم کرده باشم!
دونهای که نخواد رشد کنه؛
هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی
فقط بیشتر میگنده.
📓گیله مرد
نویسنده:بزرگ علوی
همه زندگيمون همينجورى حروم ميشه
اونجايى كه احمد محمود ميگه:
«سال هاست منتظر آمدن روزهاى بهترم
ولى نميدانم چرا هنوز هم ديروز ها بهترند..»
-دریا-
#توئیت
هدایت شده از پرازهیچ'؛
و خب اگر کسی از من ازرده خاطر شد
و باعث رنجشش شدم به ناحق..
@MALEKA_ZENDEGI
در خدمتم؛]
امیدوارم سال خوبیو برای خودتون رقم بزنین، سلامتی؛ امنیت و رضایت خدارو همراه داشته باشین🌝♥️
هدایت شده از قهوه ی سرد آقایِ نویسنده
چنل قهوه ی سرد آقایِ نویسنده در خواست همسایگی دارد هرکسی مایلِ فور کنه (فور کردین آیدی چنل تون بفرستید پیویم بیو چنله)
تو بیایی
همه ی ثانیه ها، ساعت ها
از همین روز، همین لحظه
همین دم، عیدند....
قیصر امین پور
پدرم دفتر شعری آورد
تکیه بر پُشتی داد
شعر زیبایی خواند
و مرا برد به آرامش زیبای یقین
زندگی شاید
شعر زیبای پدرم بود که خواند...
#سهراب_سپهری