سلام قولا من رب رحیم
باید دل سپرد و رفت
. . . چه می شود که بیاید
حال و هوای خاص آن روزا :
- مردان فانوس به دست پشت خاکریز ها
- شب های مشعر و عرفات
-سرو قامتان بی ادعای بر سر سجاده ها
- زمزمه های عاشقانه در سحر گاهان
- غرق بیقراری ها و بیخود شدن ها
- عبور از منیت ها و سیم خاردار های نفسانی
- شاگرد اولی های مشق عشق
- شب حمله شب لیله القدر عاشقان
- سینه های لبریز از خنکای نسیم دیدار
- استشمام عطر حماسه
- پروازی سبکبار و سبکبال
- کارستانی خالص و دقیق و بی نقص
- اولین اشتباه سرانجام آخرین اشتباه
- میهمان ضیافت شب حمله
- همسایه دیوار به دیوار شهادت
- . . . جبهه ما را لایق خود کرده بود
- هزینه همه داشته ها در راه خدا
- . . . که ما بی خانمان بودیم و رفتیم
- پرستویی مهاجر و عاشق
- پایانی برای آسمانی های بی تاب
- و چه آغوشی بهتر از حضرت دوست
- . . . رفتند یاران
. . . آه جبهه کو برادر های من
آهای شهدای بی نشان !
ما را هم تفحص کنید.
آهای رفقا !
اگر شما لایق شهادت بودید که بودید
خود گواه باشید نزد حضرت دوست
که
آیا ما لایق این جور زندگی بودیم.؟ !
-
- حسبناالله و نعم الوکیل
رضا هادی از نظام آباد
تولد همسنگران عزیزمان را خدمت خانواده بزرگ و صمیمی گردان تخریب تبریک عرض می نماییم