eitaa logo
مرکز اسناد دفاع مقدس
1.8هزار دنبال‌کننده
577 عکس
478 ویدیو
42 فایل
📬 ارتباط مستقیم جهت پاسخگویی به سوالات و تبلیغات موضوعات خاص: 👇 📱 @doc_admin 🔄 لینک عضویت در کانال: 👇 📱 eitaa.com/Doc_d_moghadas 📱http://t.me/Doc_d_moghadas .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌸 شهید مقاومت سید حسن نصرالله: 🔹 اگر در این دنیا کاری میکنیم؛ به این خاطر است که مسئولیم، به خاطر این نیست که به دنیا علاقه داریم، یا هدف ما رسیدن به دنیاست! دنیای شما برای ما حتی به اندازه‌ی یک بند کفش و آب بینی بُز هم نمی‌ارزد ... 📱 @Doc_d_moghadas .
📌 پسر عموی دلسوز؛ ⬇️
. ✊ شهدا زنده‌اند الله اکبر [ ۱۷ ] 🇮🇷 📌 پسر عموی دلسوز؛ ❁ یکی دو سالی از همراهی من با گروه تفحص شهدا گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می‌گذراندیم. سفره ساده‌ای پهن میشد، اما دلمان از یاد خدا شاد و زندگیمان، با عطر شهدا عطر آگین. ❁ روز بیستم تیر سال ۱۳۷۴ تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسر عمویم که از تهران برای کاری به اهواز آمده‌اند، مهمان ما خواهند بود. آشوبی در دلم پیدا شد. حقوق بچه‌های تفحص چند ماهی میشد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمیخواستم شرمنده اقوامم شوم. با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه‌ها عازم شلمچه شدیم. ❁ بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا، کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. شهید سید مرتضی دادگر، فرزند سید حسین، اعزامی از ساری. استخوان‌های مطهر شهید را به معراج الشهدا انتقال دادند و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم. قبل از حرکت با خانواده‌ام تماس گرفتم و جویای آمدن مهمانها شدم و جواب شنیدم که مهمانها هنوز نیامده‌اند، اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود، مغازه‌هایی که از آنها نسیه خرید میکردیم، به علت بدهی زیاد دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده بود اصرار کند. ❁ با ناراحتی به معراج الشهدا برگشتم و در حسینیه با شهید مرتضی دادگر که در همان روز تفحص شده بود، به رازو نیاز پرداختم و گریستم: «این رسمش نیست با معرفتها، ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده‌مان شویم» دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید. بی‌ادبی و جسارتم را ببخشید» ❁ وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد: «بعد از اینکه تلفن زدی، کسی درِ خانه را زد و خود را پسر عمویت معرفی کرد و عنوان کرد که مبلغی پول به شما بدهکار بوده و حالا آمده که بدهی‌اش را بدهد.» گیجِ گیج بودم؛ برای پرداخت قرض‌هایم به هر مغازه‌ای که میرفتم، میگفتند که پسر عمویت بدهی‌ات را پرداخت کرده. خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر میکردم که چه کسی خبر بدهی‌هایم را به پسر عمویم داده است؟ وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی‌ها را به کسی گفته، با چشمان سرخ و گریان همسرم روبه رو شدم که روی پله‌های حیاط نشسته بود و زارزار می‌گریست. ❁ جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم، را در دستان همسرم دیدم. با اعتراض به خانمم گفتم: «چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری، چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا میروی؟» همسرم با گریه پاسخ داد: «خودش بود، خودش بود. کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد، صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود...» گیجِ گیج بودم. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم. مثل دیوانه‌ها شده بودم. عکس را به صاحبان مغازه‌ها نشان میدادم و می‌پرسیدم: «آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز قرضم را پرداخت کرده است؟» ❁ نمی‌دانستم در مقابل جواب‌های مثبتی که میشنیدم چه بگویم. مثل دیوانه‌ها شده بودم. توی بازار نشستم و زارزار گریه کردم، نتوانستم بلند شوم و به خانه بروم. یکی از دوستانم آمد و زیر دستهایم را گرفت و مرا به خانه آورد. آن شب در وجودم انقلاب عجیبی شده بود. صبح زود رفتم منطقه. یکی از دوستان که خیلی کم حرف بود آن روز به من پیله کرده بود و مدام میگفت: «آقا سید چی شده؟» ● گفتم: «هیچی، چرا امروز این همه به ما پیله کردی!؟» خیلی اصرار کردم. ● گفت: «سید، دیشب موقع سحر خواب شهید دادگر را دیدم. در عالم خواب به من گفت: به سید سلام برسان و بگو از ما خواستی کمکت کردیم، چرا هنوز ناراحتی؟» ❁ این خاطره را آقای حسینی در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، برای حضار بیان کردند. 📚 منبع: کتاب «ما زِنده‌ایم» ص ۱۷۱ ؛ به نقل از سایت جامع دفاع مقدس. | راوی: سید منصور حسینی. 📱 طرح استوری: ● https://eitaa.com/Doc_d_moghadas/1448 📱 @Doc_d_moghadas .
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌸 شهید مقاومت سید حسن نصرالله: 🔹 بعد از شهادت، بعد از کشته شدن، کسانی هستند که باید صدای خون ما را برسانند به گوش امت، به این نسل، به همه‌ی نسل‌ها، تا روز قیامت ... 📱 @Doc_d_moghadas .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ☫ بسمه تعالی ● به: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهد - امور پاسداران تعاون ● از: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۴ - امور پاسداران تعاون ● تاریخ: ۱۳۶۱/۰۲/۳۰ ● موضوع: برادر عباس فام 📝 سلام عليكم، بدینوسیله باطلاع میرساند برادر فوق الذكر در تاريخ ٦٠/٩/١٠ در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقز ثبت نام نموده که در تاريخ ٦٠/١٠/١٦ توسط گروهک‌های ضد انقلاب گروگان گرفته شده است خواهشمند است اقدامات لازم را جهت رسیدگی به امور معنوی و مادی خانواده وی انجام دهید. | فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۴ ، سید محمد حسین علوی 📱 @Doc_d_moghadas .
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌸 شهید مقاومت سید حسن نصرالله: ● امام این خیمه، امام خامنه‌ای دام ظله الشریف است. ● به تمامی جهانیان اعلام میکنم؛ امام ما، رهبر ما، آقای ما، عزیز ما و حسین ما، در این زمان حضرت آیت الله العظمی امام سید علی حسینی خامنه‌ای دام ظله است. ● به خدا آقای ما، ای امام ما، حتی اگر میدانستیم که کشته میشویم، سپس سوزانده میشویم و آنگاه خاکستر ما در هوا بر باد داده میشود سپس زنده میشویم این کار هزار بار با ما تکرار میشود؛ ای فرزند حسین تو را رها نخواهیم کرد. 📱 @Doc_d_moghadas .
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 👤 شهید حسین خرازی 🌱 ولادت: ۱۳۳۶/۰۶/۰۱ 🥀 شهادت: ۱۳۶۵/۱۲/۰۸ ● منطقه عملیاتی ● فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) ➖➖➖➖➖ 🎥 روایت فتح | شهید حاج حسین خرازی در خط مقدم + صوت 👤 شهید سید مرتضی آوینی: ❁ آنان که درباره‌ی او [شهید خرازی] سخن گفته‌اند بر دو چیز بیش از همه تاکید ورزیده‌اند؛ شجاعت و تدبیر ... 📱 @Doc_d_moghadas .
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ❤️ حکم خادمی امام رئوف علیهم السلام در بهشت را، خود حضرتش برای سید مقاومت، امضا کرده است؛ 🎥 حکم‌ و نشانِ خادمی شهید نصرالله؛ در آستان مقدسِ علیهم السلام به خانواده شهید مقاومت اهدا گردید. 📱 @Doc_d_moghadas .
📌 قرعه کشی؛ ⬇️