eitaa logo
- دُخترحاجی .
3.7هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
58 فایل
- بِنام‌نامی‌ِاللّٰھ - وَقف‌ اکیپِ حاجۍ ¹⁴⁰¹.¹⁰.¹⁴ حزبُ اللّٰهی بودَن را با هَمه تراژدی هایش دوست دارم ؛ [ ما صدای ِ کُل ایرانیم ! ] - نیازهاتون : @tab_dokhtarhaaj .
مشاهده در ایتا
دانلود
تبریک میگم تو جای درستی ایستادی😎✋🏻!! @Dokhtarhaaj
_حاج‌آقا، چرامحبت‌خداروحس‌نمی‌کنیم؟ +دیدی‌آدمی‌که‌سرماخورده‌مزه‌ غذارونمی‌فهمه؟:) ماهام‌از‌بس‌گناه‌کردیم‌تازه‌شاکی‌میشیم که‌چرا‌بوی‌اصلی‌و‌لذت‌از‌دین‌ نمیبریم ولی خدا هنوز منتظرمونه ها!!🎗 @Dokhtarhaaj
هدفتون این نباشہ تجربے بخونین دڪتر بشین...! هدفتون این باشہ بندگے بخونین شهید بشین :)♥️✨ @Dokhtarhaaj
همون جایی که خودتو براش آماده نکردی... [💔🚶🏻‍♂] @Dokhtarhaaj
دلم‌میخواهدحاج‌احمددورنم یہ‌ڪشیدھ‌بخوابونہ‌زیرگوشم‌وبگہ اینجورےقراربودمجاهدبشۍ💔؟ @Dokhtarhaaj
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🔴 حتما ببینید من یــه دوستی دارم ! دلش میخواد با دوست من، دوست بشه! دوست داره با خونواده تـو مانوس بشه💚 به مناسبت ایام ولادت امام حسین(ع) رونمایی از کلیپ 📌اثری متفاوت و دلنشین مخصوص دهه هشتاد، نودیا با صدای🎙 رضا هلالی و محمد اسدالهی 🔻 @seyyedoona
هدایت شده از ³¹³یاوران مهدی
خب قشنگاااااا میخوایم یه پویش باحالی راه بندازیم...😍🙂🌱 حالا چطوری؟!🤔 الان میگم خدمتتون😊 ببینید شما به پی وی بنده اسم یه شهید که دوستش دارید یا میشه گفت رفیق شهید تون هست رو میگید و در آخر اسم تمام شهیدان که فرمودید رو میذاریم تو کانال و هر کدوم بیشتر ویو خورده باشه ( که میتونید فور کنید تو کانالاتون تا بیشتر ویو بخوره) به ۳ نفری که بیشتر باشه،جوایز زیااااد و ناااااب میدیم.‌‌‌‌‌..✨🌱 پس بدوووودیدددددد🌻✨ آیدیم برای اسم رفیق شهید هاتون:✨🌱 @Ryhan110 چنلمون : @chcgxhxjchvdg
هدایت شده از ³¹³یاوران مهدی
اسم رفیق شهید شما : شهید آرمان علی وردی ✨🌱 کد شما: ۱ ☆
"حسرت واقعی یه دختر💔 @Dokhtarhaaj
یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس می‌گوید: یادم می ­آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفت؛ به‌طوری‌که از بیمارستان‌های صحرایی هم مجروحان بسیاری را به بیمارستان ما منتقل می­ کردند. اوضاع مجروحان به‌شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکی از مجروحان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ­هایش پاره‌پاره شده بود و با اینکه سعی کرده بودند زخم­هایش را ببندند، ولی خون‌ریزی شدیدی داشت. مجروحان را یکی‌یکی به اتاق عمل می­بردیم و منتظر می‌ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکترِ اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت: «او را به اتاق عمل ببرید و برای جراحی آماده­اش کنید.» من آن زمان، چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت­تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می­شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروحی که چند دقیقه­ای بود به هوش آمده بود، به‌سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده‌بریده و سخت گفت: «من دارم می‌روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می­رویم.» این را گفت و درحالی‌که چادرم در مشتش بود، شهید شد. از آن به بعد، در بدترین و سخت­ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.🧕🕸 @Dokhtarhaaj