و سلام بر او که می گفت:
«این صحنه همیشه محل آزمایش است
چهار صباحی زنده ایم
آخر هم از دنیا می رویم
در این چهار صباحی که زنده ایم
مرتب به وسیله خدا آزمایش می شویم
و هر لحظه و ثانیه عمر ما آزمایش است
شکست هست، پیروزی هست
سختی هست، راحتی هست
همه چیز هست
ولی آن چه بیش از همه مطرح است
آزمایش خداست»
-شهید محمد ابراهیم همت-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸نکته انگشتر حدید حضرت امام...
#نفوذ
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
🔸🌱دنیـا همیـن است؛ تا آدم عـاشـقِ دنیـاست و بـہ ایـن دنیـا چسبیده، حـال و روزش همیـن است. امـا اگـر انسـان سـرش را بـہ سمـتِ آسمـان بـالا بیـاورد و ڪارهـایش را بـراۍ رضـاۍ خـدا انجـام دهـد، مطمئن بـاش زنـدگۍاش عـوض مۍشـود و تـازه معنۍ زندگی ڪردن را مۍفهمـد...
-شهید ابراهیم هادی-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
در آخرین سفر محمد به کردستان، برای بدرقه تا نزدیکی ماشین رفتم. وقتی می خواستم او را ببوسم و خداحافظی کنم، با حجب و حیای خاصی سرش را پایین انداخته بود. این کار او مایه تعجب من شد ولی چیزی نگفتم. در کردستان به یکی از دوستانش گفته بود وقتی مادرم می خواست مرا ببوسد، به صورت مادرم نگاه نکردم. می ترسیدم محبت فرزند و مادر مانع از رفتنم شود و از راه خدا باز بمانم، چرا که این بار حتماً شهید خواهم شد...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
-شهید محمدرضا افیونی-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
سیم خاردار !
یک نفر باید داوطلب میشد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند
یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید، همه رد شدند جز یک پیرمرد
به پیرمرد گفتند: «بیا!»
گفت: « نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!»
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
🕊شهید حامد کوچکزاده:
دارد تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم رخ میدهد، مراقب باشید و اجازه ندهید داستان کربلا دوباره تکرار گردد...
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
🌱با تقوا داشتن و حب امام حسین علیه السلام در دل، پیشرفت میکنید...
-شهید محمد هادی ذوالفقاری-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
🔹️محمدتقی خیلی باغیرت بـود. یک روز همراه خواهرانم رفته بودیم خانهاش. خـانه هم مقداری گرم شده بود.
بهش گفتم:
«محمد! پنجره را باز کن تا هـوای تازه داخـل اتاق بیاید.»
با خنـدهاش فهمیدم که این کار را نمیکند؛ چون اتاقشان طوری بود که از بیرون خانه دید داشت.
خیلی کیف کردم؛ بلند شدم بوسیدمش!
گفتـم: «قـربونت بـرم داداش با غیـرت خـودم.
ما حجابمان را رعایت میکنیم؛ تو بلند شو پنجـره را بـاز کن.»
راوی خواهرشهید
-شهید محمدتقی سالخورده-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌷
خاطرهای شنیدنی از روز عروسی حاج حسین خرازی به روایت مداح اهل بیت(علیهم السلام) حاج احمد اصفهانی
-شهید حسین خرازی-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』
شهیدحججی میـگفت:
یه وقتـایی دلکندناز
یه سری چیـزای "خـوب"
باعـثمیشه...
چیـزای بهتری
بدسـتبیاریم...
بـرای رسیـدن به
مهدی زهـرا"عج"
ازچـی دلکندیم؟!
-شهید محسن حججی-
کانال | «شهید ابراهیم هادی»
🆔『@E313_hadi』