eitaa logo
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
2.8هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
63 فایل
﷽ کاری کن اگه خداتورودیدخوشش بیاد،نه مردم ــــــــــــــــــــ قرارگاه جهادیشهیدابراهیم هادی •ایجادکارگاه‌هایتولیدی جهت اشتغال •کمک به نیازمندان •فعالیت‌های‌جهادی و فرهنگی ________ خادم↓ @Sadat6201 ــــ ــ ــــــــــــــ تبادل↓ @Khademol_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"🕊" چه‌ساده‌وبی‌آلایش نه‌طبلی‌نه‌چلچراغی ؛ نه‌ناظری‌که‌انگیزه‌خودنمایی‌باشد خالص‌وخود‌خواسته‌حلقه‌ی‌همسنگران که‌هم‌دین‌دارند‌و‌هم‌آزاده‌اند...🖤!' 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو ابزار قدرت که انسان را به رشد و قدرت روحی میرساند «فکر» و «ذکر» است! مؤمن کسی است که به امنیت و آرامش رسیده است. √ او از طریق « ذکر » دائماً ارتباطش را با ‌ خدا حفظ و درونش را نورانی می‌کند. √ و از طریق « فکر» دائماً باورهای درونی‌اش را تثبیت و محکم می‌کند. باور که محکم، و درون که نورانی می‌شود دیگر حوادث دنیا متلاطمش نمیکند! آرام و امن است برا خود و برای همه. 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
استوری یاد خدا 12.jpg
حجم: 352.9K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ ۱۲ 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
@ostad_shojaeیاد خدا ۱۲.mp3
زمان: حجم: 11.39M
مجموعه ۱۲ | ✘ در زمانهای خاص، مثل شبهای قدر، لیله الرغائب، عرفه و ... و یا در مکانهای خاص مثل حرم، راهپیمایی اربعین، مسجد و .... اگر قلبمون قفل بود و حال معنوی خوبی برای درک اون مکان یا زمان نداشتیم، چکار کنیم؟
گفت: دوماہ‌منتظرم تاآهنگ‌فلاڹ‌خوانندھ‌ڪه‌گفته‌بود منتشربشھ‌💿 میدونی‌چندیڹ‌‌وقتھ‌منتظرم‌تولدم‌بشھ تا‌برم‌کنسرت🎼 ...؟ میدونےمنتظرم‌فیلم📹شروع‌بشھ اخه‌فلاݧ‌بازیگر‌داخلش‌بازی‌میکنه🎭، کارگردانش‌همون‌معروفھ‌است... خیلی‌دلم‌مـــیخواد‌مثل‌اون‌مجریھ‌باشم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم: ای‌ڪاش‌یکم‌منـــتظر‌صاحب‌الزمان‌بودی اگھ‌انـقدر‌مشــتاق‌ومنتظـــرش‌بودیم‌الان دولت،دولــت‌حضـــرت‌قائم‌بود💔 ای‌کاش‌یکمم‌رفـــتاروڪردارمـون مثـل‌'ع'بود. 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
13.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی 🎥 یه پیشنهاد ویژه برای مهاجرت✅   مهاجرت به کشور رویاها😇 🆔 @vitaminD_tv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
🌾#رمان_بی_تو_هرگز 🌾قسمت #چهل_و_ششم  گمانی فوق هر گمان اصلا نفهمیدم زینب چطور بزرگ شد … علی کار
🌾 🌾قسمت سومین پیشنهاد 💤علی اومد به خوابم …  بعد از کلی حرف، سرش رو انداخت پایین … – ازت درخواستی دارم … می دونم سخته اما رضای خدا در این قرار گرفته … به زینب بگو سومین درخواست رو قبول کنه… تو تنها کسی هستی که می تونی راضیش کنی … با صدای زنگ⏰ ساعت از خواب پریدم …  خیلی جا خورده بودم…و فراموشش کردم … فکر کردم یه خواب همین طوریه …پذیرش چنین چیزی برای خودم هم خیلی سخت بود … چند شب گذشت …  💤علی دوباره اومد … اما این بار خیلی ناراحت…😒 – هانیه جان … چرا حرفم رو جدی نگرفتی؟ … به زینب بگو باید سومین درخواست رو قبول کنه … خیلی دلم سوخت … – اگر اینقدر مهمه خودت بهش بگو … من نمی تونم …زینب بوی تو رو میده … نمی تونم ازش دل بکنم و جدا بشم… برام سخته …با حالت عجیبی بهم نگاه کرد … – هانیه جان … باور کن مسیر زینب، هزاران بار سخت تره …اگر اون دنیا شفاعت من رو می خوای … راضی به رضای خدا باش … گریه ام گرفت … ازش قول محکم گرفتم … هم برای شفاعت، هم شب اول قبرم …   دوری زینب برام عین زندگی توی جهنم بود …همه این سال ها دلتنگی و سختی رو… بودن با زینب برام آسون کرده بود … حدود ساعت یازده🕚 از بیمارستان برگشت …  رفتم دم در استقبالش … – سلام دختر گلم … خسته نباشی …با خنده، خودش رو انداخت توی بغلم …😃 – دیگه از خستگی گذشته … چنان جنازه ام پودر شده که دیگه به درد اتاق تشریح هم نمی خورم … یه ذره دیگه روم فشار بیاد توی یه قوطی کنسرو هم جا میشم … رفتم براش شربت بیارم …  یهو پرید توی آشپزخونه و از پشت بغلم کرد… – مامان گلم … چرا اینقدر گرفته است؟ … ناخودآگاه دوباره یاد علی افتادم …  یاد اون شب که اونطور روش رگ گرفتن رو تمرین کردم … همه چیزش عین علی بود … – از کی تا حالا توی دانشگاه، واحد ذهن خوانی هم پاس می کنن؟ … خندید …😃 – تا نگی چی شده ولت نمی کنم … بغض گلوم رو گرفت …😢 – زینب … سومین پیشنهاد بورسیه از طرف کدوم کشوره؟… دست هاش شل شد و من رو ول کرد …😧 ادامه دارد ... ✍نویسنده: