eitaa logo
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
2.8هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
63 فایل
﷽ کاری کن اگه خداتورودیدخوشش بیاد،نه مردم ــــــــــــــــــــ قرارگاه جهادیشهیدابراهیم هادی •ایجادکارگاه‌هایتولیدی جهت اشتغال •کمک به نیازمندان •فعالیت‌های‌جهادی و فرهنگی ________ خادم↓ @Sadat6201 ــــ ــ ــــــــــــــ تبادل↓ @Khademol_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق.. به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 『•🖤𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @EBRAHIMHADI_BAFQ
▫️من آمدنت را باور دارم. مثل خورشید 🌤 مثل نوری که هر صبح از لابه‌لای شاخه‌های پر برگ وبار، راهش را پیدا می‌کند. مثل زلالی آب، که همیشه حقیقت را می‌گوید.💧 تو همین‌قدر نزدیکی! همین‌قدر آمدنی! قسم می‌خورم که از این باور دست نخواهم کشید، قسم به عشق❤ و قسم به زیباترین فعل دنیا: آمدنت!
هدایت شده از یزدرسا
28.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ کدام کشورها با رأی ندادن، امنیت‌شان از بین رفت؟ 🔹 اگر نمی‌خواهید رأی بدهید حتما این ۲دقیقه را ببینید ☑️یزدرسا 🆔 @YAZD_RASA
هدایت شده از یزدرسا
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ برادرِ من، بیدار شو ما در‌ برابر خون شهدا مسئولیم... ☑️یزدرسا 🆔 @YAZD_RASA
هدایت شده از یزدرسا
30.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ میخوایم با هم دیگه یه حساب و کتاب ساده داشته باشیم: 8000×5÷5/300/000= ❓ 🔹️ حالا این اعداد چه ارتباطی با ما داره 🔹️ این کلیپ را ببینید تا متوجه شوید.... ☑️یزدرسا 🆔 @YAZD_RASA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"خندیدند و رد شدند.." این خلاصه‌یِ زندگیِ آنهایی بود که به دنیا آلوده نشدند! .. 𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
😌 عباس‌ تو‌ همین‌ دوران‌ ما زندگی‌ میکرد‌ تا همین چند پیشم بینمون بود و سال نود پنج شهــید شد 💔 وقتی عـــبـــاس تونست تو این دور و زمـونـه انقدر پــاک بمونه و حتی شهیدم بشه😍 چرا مــــن و تــــو نتونیم؟ عــبــاس هــم مــیــتــونــســت گــــنــــاه کنه شرایطشم داشت ولی خب عبـاس زرنگ بود و بـیـن خــوشــی کــوتــاه مدتِ گــنــاه🔥 خوشی ابدی کنارِ اهل بیت رو انتخاب کرد👏 حالا بگو ببینم انتخاب تو کدومه ؟ یــک خــوشــی کــوتاه مــدت تــو دنیـــا ؟ یـا یـک خوشــی و لــــــــــــ😍ــــــــذت ابـدی ؟ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
🌾 #رمان_بی_تو_هرگز 🌾قسمت #پنجاه_و_چهارم پله اول پشت سر هم حرف می زدن …  یکی تندتر …  یکی
🌾 🌾قسمت من یک دختر مسلمانم سکوت عمیقی کل سالن رو پر کرده بود … چند لحظه مکث کردم … – یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم … شما از روز اول دیدید … من یه دختر مسلمان و محجبه ام … و شما چنین آدمی رو دعوت کردید … حالا هم این مشکل شماست، نه من… و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید …  کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره … من نیستم …😏 و از جا بلند شدم …  همه خشک شون زده بود …  یه عده مبهوت …😧😳  یه عده عصبانی … 😡 فقط اون وسط ✨رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود …😄 به ساعتم نگاه کردم … – این جلسه خیلی طولانی شده … حدودا نیم ساعت دیگه هم اذان ظهره … هر وقت به نتیجه رسیدید لطفا بهم خبر بدید … با کمال میل برمی گردم ایران … نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد …😠✋ – دکتر حسینی … واقعا علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم … با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟ … – این چیزی بود که شما باید … همون روز اول بهش فکر می کردید … جمله اش تا تموم شد … جوابش رو دادم … می ترسیدم با کوچک ترین مکثی … دوباره شیطان😈 با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه … این رو گفتم و از در سالن رفتم بیرون و در رو بستم …  پاهام حس نداشت … از شدت فشار …تپش قلبم رو توی شقیقه هام حس می کردم …😣 ادامه دارد ... ✍نویسنده:
🌾 🌾قسمت دزدهای انگلیسی 💫وضو گرفتم و ایستادم به نماز … با یه وجود خسته و شکسته … اصلا نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا …😣🙁 خیلی چیزها یاد گرفته بودم …  اما اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اول شروع کنم … مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور … توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد … – دکتر حسینی … لطفا تشریف ببرید اتاق رئیس تیم جراحی عمومی … در زدم و وارد شدم …  با دیدن من، لبخند معنا داری زد … از پشت میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی … –شما با وجود سن تون … واقعا شخصیت خاصی دارید … –مطمئنا تو ی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید … خنده اش گرفت …😃 – دانشگاه همچنان هزینه تحصیل شما رو پرداخت می کنه…اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه … و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید …   ناخودآگاه خنده ام😄 گرفت … – اول با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید …تحویلم گرفتید … اما حالا که خاضر نیستم به درخواست زور و اشتباه تون جواب مثبت بدم … هم نمی خواید من رو از دست بدید … و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید … تا راضی به انجام خواسته تون بشم… چند لحظه مکث کردم … – لطف کنید از طرف من به ریاست دانشگاه بگید … برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن …اصلا دزدهای زرنگی نیستن …😏👌 و از جا بلند شدم ... ادامه دارد ... ✍نویسنده: