«🐳 ⃟🖇» - ‌گمنام‌یعنے‌برا؎زمینے‌ها‌ گمنام‌باشے! وبرا؎خُدا‌خوش‌نام‍...ｼ! - - ⸾🧢 ⃟ـ💙⸾↫ #شہیدانھ"

امام حسین(ع): ای مردم در کارهای نیک از یکدیگر سبقت بگیرید و در سود بردن از پاداش‌های اخروی شتاب به خرج دهید...🌱 🔸جهت مسقف نمودن مکان قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی بافق 🔷 📌هر متر مربع یک میلیون تومان ‌ هر سهم مشارکت ۲۵۰هزار تومان ❇️بزرگوارانی که به نیّت شهید یا اموات خود(حداقل۱۰متر)کمک کنند عکس اموات‌و شهیدشان در مجموعه خیرین قرارگاه نصب میگردد 💠شماره کارت قرارگاه: 🔷۵۰۴۱-۷۲۱۱-۱۲۲۰-۳۰۰۶ 🔆جهت اطلاع بیشتر باشماره ذیل تماس حاصل فرمایید: ۰۹۱۰۳۰۹۶۲۰۱ 📎روابط عمومی قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی یزد-بافق 🔷🔸@EBRAHIMHADI_BAFQ

-

#استوری روحت شاد شهید حیا و غیرت 🌹شهید حمیدرضا الداغی🌹

#صرفا‌جهت‌اطلاع. . وقتـے‌اونـے‌ڪھ‌دوسش‌دار؎ بھ‌حرفت‌گوش‌ندھ‌خیلـے‌ناراحٺ‌میشـے💔خدا‌خیلـے‌ما‌رو‌دوسٺ‌داره‌رفـقآ..!! بـے‌معـــــرفت‌نباشیم(:

عهد بسته‌ایم با #شهیدان که پرچم را به مهدی (عج) برسانیم الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🕊🤲 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @EBRAHIMHADI_BAFQ🌸🕊

به‌حجاب‌احترام‌بگذارید. حفظ‌آرامش...✨ بهترین‌امر‌به‌معروف...🌱

چی شد که خریدنش؟؟؟ 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... رفیق شهیدم ❤ جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️ ‌🌷الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @EBRAHIMHADI_BAFQ🌸🕊

آنجا هيئت حضرت علي اصغر(ع) بر پا بود. پدرم افتخار خادمي آن هيئت را داشت. يادم هســت كه در همان سالهای پاياني دبســتان، ابراهيم كاري كرد كه پدر عصباني شد و گفت: ابراهيم برو بيرون، تا شب هم برنگرد. ابراهيم تا شب به خانه نيامد. همه خانواده ناراحت بودند كه براي ناهار چه كرده. اما روي حرف پدر حرفي نميزدند. شــب بود كه ابراهيم برگشــت. با ادب به همه سالم كرد. بلافاصله سؤال كــردم: ناهار چيكار كردي داداش؟! پدر در حالي كه هنوز ناراحت نشــان ميداد اما منتظر جواب ابراهيم بود. ابراهيم خيلي آهسته گفت: تو كوچه راه ميرفتم، ديدم يه پيرزن كلي وسائل خريده، نميدونه چيكار كنه و چطوري بره خونه. من هم رفتم كمك كردم. وسايلش را تا منزلش بردم. پيرزن هم كلي تشكر كرد و سكه پنج ريالي به من داد. نميخواستم قبول كنم ولي خيلي اصرار كرد. من هم مطمئن بودم اين پول حلاله، چون براش زحمت كشيده بودم. ظهر با همان پول نان خريدم و خوردم. پدر وقتي ماجرا را شنيد لبخندي از رضايت بر لبانش نقش بست. خوشحال بود كه پسرش درس پدر را خوب فرا گرفته و به روزي حلال اهميت ميدهد. دوستي پدر با ابراهيم از رابطه پدر و پسر فراتر بود. محبتي عجيب بين آن دو برقرار بود كه ثمره آن در رشــد شخصيتي اين پسر مشخص بود. اما اين رابطه دوستانه زياد طولانی نشد! ابراهيم نوجوان بود كه طعم خوش حمايتهاي پدر را از دســت داد. در يك غروب غم انگيز ســايه ســنگين يتيمي را بر سرش احساس كرد. از آن پس مانند مردان بزرگ به زندگي ادامه داد. آن ســالها بيشــتر دوســتان و آشنايان به او توصيه ميكردند به سراغ ورزش برود. او هم قبول كرد. #سلام_بر_ابراهیم #پارت_۹ 『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _ •⌈↝‌ @EBRAHIMHADI_BAFQ🌸🕊