ابوالقاسم طالبی یتیمخانه ایران را ساخت برای آگاهی مردم از قحطی ساختگی توسط انگلیس در کشورمان، آن زمان ما نبودیم، اما اکنون تاریخ در نقطه دیگری از جهان در حال تکرار است؛ کاش جهان غزه را از یاد نبرد!
🗣 خانم نیک پور (غزال🇮🇷)
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟! 4⃣ قسمت چهارم ⏰ منتظر جوابم نموند. دستش رو به طرفم دراز کرد و گفت: یه یاعلی
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟!
4⃣ قسمت پنجم
🌷 تا چشامو وا میکنم، وسط مزار شهدام، اما برخلافِ روزای دیگهس که هروقت دلم میگرفت، میومدم اینجا. کمتر دیده بودم اینجا شلوغ باشه، مگه پایان هفتهای بشه و خونوادهها یه سر به مزار بزنن. اما امروز اینجا سوت و کور نیست، کلی بسیجی رو آوردن واسه مراسم، حتماً هفته دفاع مقدسه.. نه، بعید میدونم… شایدم هفته دولته… غروبا اینجا تقریباً نیمهتاریکه، اما دمشون گرم! کی محوطه رو چراغانی کردن که من بیخبرم؟! چقدر اینجا نورانیه…
📆 حمید نگام میکنه و بیمقدمه میگه: بابا هفته دفاع مقدس و نور رو بیخیال شو! اینا بچههای خودمون هستن. داریم آماده میشیم واسه راست و ریس کردن کارای شهر.
میپرسم: کدوم بچهها؟! کدوم کارا؟!
با انگشت سبابه اشاره میکنه و میگه: نگاهشون کن! بعید میدونم اونا رو نشناسی. اسامیشون روی سنگ قبرشون هست. امتداد نگاهشو دنبال میکنم. راست میگه. این مهدی هست! اون علیرضا! اونم آقای عزتی... ادامه میده و میگه: فکر کردی بعد از شهادت بچهها، خودتون دارین به تنهایی اوضاع شهر رو میچرخونین؟ بیا نزدیک بشو تا بفهمی اینجا چه خبره.
🥾 همه دارن بند پوتینهاشون رو محکم گره میزنن، سربندهاشون هم متفاوته، یکی باهیبت، لبهٔ بلندی مشرف به شهر ایستاده و دستور میده. بچهها، حاجی صداش میکنن. معلومه فرماندهس. حاجی با انگشت مدام اینور و اونور شهر رو نشون میده و میگه: بچههای گردان عاشورا! امروز یه سر بزنین به بلوار، اوضاع اونجا تعریفی نیست! متأسفانه هر روز دخترامون با وضع ناجور و بیحجاب میان اونجا و بچههای مسجدی و مومنا هم چشمشون مونده به لایحه حجاب و انگار نه انگار کسی وظیفهای داره!
🔸 صدایی از توی جمع میگه: چشم حاجی... یاعلی!
حاجی، رو میکنه به یه جوون که کنارش ایستاده و میگه: جعفر! بچههای گردان میثم رو ببر تو بازار، یه عده بازم قصد اغتشاش کردن دارن! قراره چادر از سر ناموسمون بکشن! بجنب!
میگه: چشم حاجی!
🗣 ادامه دارد...
📖 #داستان_کوتاه
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #مناسبتی
🌸 همچون پاییز و زمستان که گذشت،
این روزهای فراق نیز میگذرند.
بهار وصال نزدیک است...
🎉 آغاز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی مبارک باد.
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
🌿͜͡🕊
یابنالحسن...
غیرتوهرڪسرفیقمشد،
نزدچنگیبہدل
بعدازاینتازندهام
باتورفاقتمیڪنم :)♥️'
#یارفیقمنلارفیقله✨
♥️
#سپهبدجان ✨
یادمان نمیرود...
اگر امروز در خلوت خانه هایمان نشسته ایم و سال را نو می کنیم؛ ماحصل تمام دقایقیست که شما دور از خانه و کاشانه و خانواده؛ برای وطن؛ خدمت میکردی...
ما قدرنشناس نیستیم سردار...
حالا که از بهشت نظاره گر ما هستید؛ دعا برای ما را نزد پروردگار بی همتا فراموش نکنید...:)
میلادتان مبارک قهرمان ایران✌️
سردارم عیدتان مبارک
#حاج_قاسم
#نوروز
• پایان فعالیت|♡❀
• شبتونشهدایی|♡❀
• عاقبتتونامامزمانی|♡❀
• غیرتتون عَلوی|♡❀
• عشقتونزهرایی|♡❀
• التماسدعا،، یاعلی|♡❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق..
به نیابت از #ابراهیم_هادی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
『•🖤𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @EBRAHIMHADI_BAFQ
سیدمرتضیآوینی:
«زمانهعجیبیاست!
برخیمردمان،امامگذشتهراعاشقند،
نهامامحاضررا...
میدانیچرا؟؟؟
امامگذشتهراهرگونهکهبخواهند؛
تفسیرمیکنند!!!
اماامامحاضررابایدفرمانبرند!!!
وکوفیاناینگونهعاشورارارقمزدند...»
#تلنگرانه🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «فرصت مجازی»
👤 استاد #رائفی_پور
تحققِ یکی از شرایط ظهور...
📱 فرصتی که شبکههای اجتماعی برای ما به وجود آوردهاند... از این فرصت استفاده کنید و امام زمان را به کل دنیا معرفی کنید...
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ یک جامانده💔
جامانده های راهیان نور ببینند حتما😭❤️🩹
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
سلام بچه ها
عاقبتتون بخیر🌱!):-
باری دیگه مسابقه ی هادی دلها 2 داریم...😍
هرکس میخواد توی مسابقه شرکت کنه به آیدی پیام بده بگه میخواد شرکت کنه تا بنر رو براش بفرستم...و به سه نفر اولی که بیشترین ویو داشته باشن هدیه تعلق میگیره!!!
آیدیم!!!
@Ms_fatemeh_11
هدیه های خیلی عالی ای داده میشه ...❤️
بدو تا مسابقه جا نمونی!!
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
سلام بچه ها عاقبتتون بخیر🌱!):- باری دیگه مسابقه ی هادی دلها 2 داریم...😍 هرکس میخواد توی مسابقه ش
رفقااا عیدی تون رو از شهدا بگیرید😍❤️
با جوایز عالی😉
از مسابقه جا نمونی!
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #تلنگر ۹
📖 اَللّـهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ...
خدایا قرار ده برایم در این روز بهرهاى از رحمت وسیعت...
☀️ تصورش هم زیباست اگر در این ماه رمضان، مورد رحمت واسعه خداوند قرار بگیریم، منّتی بر سرمان بگذارد و درد هجران امام خوبیها، پایان پذیرد و آن خورشید تابان، رخ بنماید و جهان را لبریز از آرامش، زیبایی و رحمت الهی کند...
این یک رویا نیست!
کمی همّت، سوز و گذار و استغاثه میخواهد...
9⃣ فرازی از دعای روز نهم ماه مبارک #رمضان
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #تلنگر
📖 ...وَاجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْفآئِزینَ لَدَیْکَ...
...و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت...
☀️ چه سعادتی بالاتر از اینکه در بینالطلوعین ظهور هستیم، در عصر ظهور، که اگر خدا اراده کند و آخرین گنجینه امامت را بفرستد، روزهایش طلایی خواهد بود و شبهایش بیبدیل و هوایش آکنده از عطر یوسف سفرکرده...
نه بیماری میماند و نه دردی و نه مستمندی… عشق روی زمین پا مینهد.
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
🔟 فرازی از دعای روز دهم ماه مبارک #رمضان
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟! 4⃣ قسمت پنجم 🌷 تا چشامو وا میکنم، وسط مزار شهدام، اما برخلافِ روزای دیگهس
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟!
6⃣ قسمت ششم
🔍 حاجی ادامه میده و میگه: مهدی! شما و بچههای غواص برین سمت دبیرستان، کلی اونجا کار داریم. هوای قلب بچهها رو داشته باشین! یه از خدا بیخبر داره توی کلاس باشبهه، فکر بچههامون رو خراب میکنه…
کمکم دور و برمون خلوت میشه. من میمونم و حمید. میپرسم: راستی به مسجد ما هم سر میزنین؟ میگه: سید! ما همهجا هستیم، هر جا که لازم باشه میایم! کنارتون هستیم. توی شبای هیأت، توی سینهزدنتون، توی روضه ارباب... وقتی یادمون میکنین، توی روزایی که یادمون نمیکنین، ما هستیم.
❓ برمیگرده طرفم و با دلخوری میگه: گاهی ازتون دلخور میشیم، اما خرابکاریهاتون رو ردیف میکنیم. شمام که بیخبر از عالم، راستراست میاین و میرین، نه میپرسین چی شد که اوضاع یهویی باب دلتون شد!
دستش رو میگیرم و میگم: نمیخوای جواب سوالمو بدی؟ چی شد راحت دل بریدین و رفتین؟!
منو میکشه دنبال خودش و میگه: فعلاً بیا بریم، توی راه واست میگم.
📱 وارد کلاس میشیم. از دیدن فضای کلاس و خانم معلم و دخترا حسابی جا میخورم. میگه: دخترمه! همون که ندیدمش. معلم شده و هر وقت دلم واسش تنگ میشه، میام دیدنش! مگه نشنیدی دخترا بابائین؟! گاهی وقتی دخترا، باشبهه سوالپیچش میکنن، کمکش میکنم جواب شبهه رو پیدا کنه. واسه خودش یه افسر جنگ نرمه، همون که حضرت آقا میخواد، شبا توی فضای مجازی میجنگه، روزا سر کلاس از داشتههامون دفاع میکنه. میدونی که چی بهش میگن؟!
تندی میگم: جهاد تبیین.
☀️ سری به نشونه تأیید تکون میده. ذوق میکنم. ادامه میده و میگه: سید! من با دخترم همیشه هستم، توی تنهاییهاش، پای اشکریختناش… اما خوشحالم، همسرم خوب تربیتش کرده، میدونم دخترم میتونه معلم خوبی باشه. نه اینکه دخترمه! نه! هر کی دستشو بذاره توی دست اهل بیت، بدجور هواشو دارن.
🔔 صدای زنگ اومد. بچهها از کلاس رفتن بیرون. من موندم و حمید که اونور نیمکت نشسته بود. خواستم بپرسم که پیشدستی کرد و گفت: خودت جواب سوالتو بده؛ فکر میکنی چرا ماها راحت دل بریدیمو و رفتیم؟
گفتم: باورهای دینی و ایمان و وطنپرستی و از اینجور حرفا...
🙂 خندید. صورتش گل انداخت و گفت: قشنگ حرف میزنی سید! همه اینا میتونه درست باشه، اما بگذار یه جواب بهت بدم که کل این جوابا توشه! تا حالا شنیدی میگن: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»…
🗣 ادامه دارد...
📖 #داستان_کوتاه