eitaa logo
مسجدامام حسن(ع).ش.کشوری
137 دنبال‌کننده
970 عکس
504 ویدیو
28 فایل
فصل این کلام هنوز تمام نشده است «مسجد سنگر است» اکنون که دشمن با جنگ شناختی قصد جولان دارد و در توپخانه ی مجازی مدام در حال شلیک است؛ من و شما اهل مسجد باید سنگرها را مستحکم تر کنیم. مسجد امام حسن علیه السلام کوی شهید کشوری خادم شما قاسمی @khkhhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
ص۲ آیه ۷ «اجساد خرت و حركات سكنت» آنان جسدهايى بودند كه متلاشى شدند و متحرك‌هايى بودند كه ساكن شدند. «و لئن يكونوا عبرا احق من ان يكونا مفتخرا» آن جسدها سزاوارترند كه سبب عبرت شوند تا مايه افتخار. از حضرت على عليه السلام حديثى نقل شده كه فرمودند: اولين‌ «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» مربوط به عذاب قبر است و دومى مربوط به عذاب آخرت. «2» يقين، با‌ور قلبى است كه عميق‌تر از دانستن است. مثلا همه مردم مى‌دانند كه مرده كارى به كسى ندارد ولى حاضر نيستند در كنار مرده بخوابند، ولى مرده‌شور در كنار مرده به راحتى مى‌خوابد، زيرا مردم فقط مى‌دانند ولى مرده‌شور باور كرده و به يقين رسيده است. راه بدست آوردن يقين عمل به دستورات الهى است، همانگونه كه مرده‌شور در اثر تكرار عمل به اين باور رسيده است. بر اساس روايات، نشانه يقين، توكل بر خداوند و تسليم او شدن و راضى بودن به مقدرات او و واگذارى امور به اوست. «3» يقين درجاتى دارد كه دو مرحله‌اش در اين سوره آمده و مرحله ديگرش در آيه 95 سوره‌ «1». شرح ابن ابى الحديد، ج 11، ص 153. «2». تفسير كبير فخررازى. «3». بحارالانوار، ج 70، ص 138. جلد 10 - صفحه 581 واقعه آمده است. مراحل يقين عبارتند از: علم اليقين، حق اليقين و عين اليقين. انسان، گاهى از ديدن دود پى به آتش مى‌برد كه اين علم اليقين است، گاهى خودِ آتش را مى‌بيند كه عين اليقين است و گاهى دستى بر آتش مى‌نهد و سوزندگى آن را احساس مى‌كند كه حق اليقين است. مراد از ديدن آتش در «لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»، يا ديدن آن در قيامت است و يا ديدن آن با چشم برزخى و مكاشفه در همين دنيا كه اين معنا با يقين سازگارتر است. بر اساس احاديث، مراد از نعمتى كه در قيامت مورد سوال قرار مى‌گيرد، آب و نان نيست، كه بر خداوند قبيح است از اين امور سؤال كند. بلكه مراد نعمت ولايت و رهبرى معصوم است‌ «1» امام رضا عليه السلام فرمود: سؤال از آب و نان و ... از مردم قبيح است تا چه رسد به خداوند، بنابراين مراد از سؤال از نعمت، همان نعمت رهبرى معصوم است. «2» تكاثر تنها در آمار و نفرات جمعيّت نيست، بلكه گاهى در ثروت و فرزند است. «وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ» «3» و لذا در قرآن سفارش شده كه مال و فرزند شما را سرگرم نكند. «لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ» «4» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنبال تلاوت اين سوره فرمودند: «تكاثر الاموال جمعها من غير حقها و منعها من حقها و سدها فى الاوعية» «5» گردآورى اموال از راه نامشروع و نپرداختن حقوق واجب آنها و نگهدارى آنها در صندوق‌ها تكاثر است. در شعرى منسوب به حضرت على عليه السلام آمده است: يا من بدنياه اشتغل‌ قد غرّه طول الامل‌ الموت يأتى بغتة والقبر صندوق العمل‌ «1». تفسير نور الثقلين. «2». عيون الاخبار، ج 2، ص 129. «3». حديد، 20. «4». منافقون، 9. «5». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 582 پیام ها 1- فزون طلبى و فخرفروشى انسان را به كارهاى بيهوده و عبث مى‌كشاند. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» 2- فزون‌طلبى، عامل غفلت از حساب قيامت است. «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ- لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» 3- دامنه فزون‌طلبى تا شمارش مردگان پيش مى‌رود. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» 4- بى‌خبرى از احوال قيامت، انسان را به انحراف مى‌كشاند. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ‌ 5- در برابر افكار و رفتار انحرافى بايد هشدار را تكرار كرد. «كَلَّا- ثُمَّ كَلَّا- كَلَّا» 6- از طريق ايمان و يقين انسان مى‌تواند آينده را ببيند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ» 7- در فرهنگ جاهلى، كميّت و جمعيّت، تا آنجا ارزش دارد كه حتى مردگان را در شمارش به حساب مى‌آورند. «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» 8- تكاثر و تفاخر، كيفر سختى دارد. أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ ... لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ‌ 9- عاقبت انديشى مانع فخر فروشى است. كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ‌ ... 10- بايد براى رسيدن به يقين و شناخت حقايق تلاش كرد تا از خطرات قيامت درامان بود. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ» 11- كسانى‌كه به دنيا سرگرم هستند، هرگز به درجه يقين نمى‌رسند. «لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» (كلمه لو در موارد نشدنى بكار مى‌رود.)ص ۳ آیه ۴ و12- ايمان و يقين، درجاتى دارد. عِلْمَ الْيَقِينِ‌ ... عَيْنَ الْيَقِينِ‌ 12- ايمان و يقين، درجاتى دارد. عِلْمَ الْيَقِينِ‌ ... عَيْنَ الْيَقِينِ‌ 13- حساب قيامت بر اساس امكاناتى است كه خداوند به هركس داده است و لذا هر كس متفاوت از ديگرى است. «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ» «والحمدللّه ربّ العالمين» جلد 10 - صفحه 584 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر حضرت امام خمینی (ره): بسيج شجرۀ طيبّه و درخت تناور و پرثمري است كه شكوفه هاي آن بوي بهار وصل و طراوات یقين و حديث عشق مي دهد. بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامي است كه پيروانش بر گلدسته هاي رفيع آن اذان شهادت و رشادت سرداده اند. بسيج ميقات پا برهنگان معراج انديشه پاك اسلامي است كه تربيت يافتگان آن، نام ونشاني در گمنامي و بي نشاني گرفته اند. در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيم. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
15.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استدلال علامه امینی در جمع اهل سنت بر حقانیت ولایت امیرالمومنین علیه السلام از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است. مناقب ابن شهرآشوب، جلد۱، صفحه۲۴۶ شاعر: مجید_تال www.ostadaali.ir www.ostadaali.ir
15.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استدلال علامه امینی در جمع اهل سنت بر حقانیت ولایت امیرالمومنین علیه السلام از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلى مرده است. مناقب ابن شهرآشوب، جلد۱، صفحه۲۴۶ شاعر: مجید_تال www.ostadaali.ir www.ostadaali.ir
زهراست چراغ شب ظلمانی حیدر زهراست طبیب دل طوفانی حیدر زهراست پریشان پریشانی حیدر زهراست به هر معرکه قربانی حیدر یک جمله بود ذکر لب حضرت زهرا من مات علی حب علی مات شهیدا ایام بر حضرت ولیعصر سلام الله علیه و دوستداران و شیعیانشان تسلیت. ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🕊 اقامه ی عزای حضرت مادر در حسینیه المهدی علیه السلام کوی شهید کشوری از نماز مغرب و عشاء به مدت پنج شب از ۵ آذرماه ۱۴۰۲ ⭕️ سخنران: حجه الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر هاشمی ⭕️ مداح: کربلایی ذبیح اله قاسمی 💢 سین برنامه؛ قرائت حدیث شریف کساء سخنرانی مداحی
هدایت شده از سلوک شیدای حسین(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀سلام نظامی پدر شهید مدافع امنیت امیرحسین ابراهیمی در مقابل پیکر پسر شهیدش در بیرجند شهید_امیرحسین_ابراهیمی روحت شاد
 «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز یکشنبه ۱۴۰۲/۹/۵ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱ سوره القارعه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الْقَارِعَةُ(۱) قارعه.(۱) معانی کلمات آیه قارعه: كوبنده و ويران كننده. قرع: زدن و كوبيدن. راغب آن را كوفتن چيزى بر چيزى گفته است، آن از نامهاى قيامت است قيامت همه چيز را خواهد كوبيد.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) سوره قارعه‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. نکته ها «قارعة» از «قرع» به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است. يكى از نام‌هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحه‌ى كوبنده آغاز مى‌شود و عذاب آن كوبنده است. در روايات مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام و فرزندان معصومش، ميزان و معيار سنجش‌ جلد 10 - صفحه 575 اعمال انسان‌ها در قيامت هستند. «1» شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى‌شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد. «موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد. مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. «2» سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ» و «خَفَّتْ مَوازِينُهُ» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از سبكى عمل، كم بودن عمل و مراد از سنگينى عمل، زيادى آن است. «قلة الحساب و كثرته» «3» شخصى سلمان را تحقير كرد كه تو كيستى و چيستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر «1». بحارالانوار، ج 7، ص: 252. «2». تفسير راهنما. «3». احتجاج طبرسى، ج 1، ص 363. به نقل راهنما. جلد 10 - صفحه 576 من و تو مردار است. اين دنياست، اما در قيامت، «من ثقلت موازينه فهو الكريم و من خفت موازينه فهو لئيم» «1» هر كس ميزان او سنگين باشد، تكريم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقير و ملامت خواهد شد. پیام ها 1- قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» 2- قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ» 3- قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» 4- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 5- زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عِيشَةٍ راضِيَةٍ»
6- رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 7- مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود. ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌ ... خَفَّتْ مَوازِينُهُ‌ «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 578 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
سلام ایام و عاقبتتان بخیر امام صادق علیه السلام: از بزرگترين جادو، سخن چينى است. {زيرا} با سخن چينى - ميان دوستان جدايى افكنده مى‌شود، -ياران يكدل را با هم دشمن مى‌كند، -به واسطه آن خون ها ريخته مى‌شود، -خانه ها ويران مى‌گردد و پرده ها دريده مى‌شود. آدم سخن چين بدترين كسى است كه روى زمين گام برمى‌دارد. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺