eitaa logo
مسجدامام حسن(ع).ش.کشوری
137 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
567 ویدیو
30 فایل
فصل این کلام هنوز تمام نشده است «مسجد سنگر است» اکنون که دشمن با جنگ شناختی قصد جولان دارد و در توپخانه ی مجازی مدام در حال شلیک است؛ من و شما اهل مسجد باید سنگرها را مستحکم تر کنیم. مسجد امام حسن علیه السلام کوی شهید کشوری خادم شما قاسمی @khkhhosein
مشاهده در ایتا
دانلود
 «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز یکشنبه ۱۴۰۲/۹/۵ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۱ سوره القارعه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الْقَارِعَةُ(۱) قارعه.(۱) معانی کلمات آیه قارعه: كوبنده و ويران كننده. قرع: زدن و كوبيدن. راغب آن را كوفتن چيزى بر چيزى گفته است، آن از نامهاى قيامت است قيامت همه چيز را خواهد كوبيد.[۱] =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) سوره قارعه‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. نکته ها «قارعة» از «قرع» به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است. يكى از نام‌هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحه‌ى كوبنده آغاز مى‌شود و عذاب آن كوبنده است. در روايات مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام و فرزندان معصومش، ميزان و معيار سنجش‌ جلد 10 - صفحه 575 اعمال انسان‌ها در قيامت هستند. «1» شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى‌شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد. «موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد. مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. «2» سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ» و «خَفَّتْ مَوازِينُهُ» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از سبكى عمل، كم بودن عمل و مراد از سنگينى عمل، زيادى آن است. «قلة الحساب و كثرته» «3» شخصى سلمان را تحقير كرد كه تو كيستى و چيستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر «1». بحارالانوار، ج 7، ص: 252. «2». تفسير راهنما. «3». احتجاج طبرسى، ج 1، ص 363. به نقل راهنما. جلد 10 - صفحه 576 من و تو مردار است. اين دنياست، اما در قيامت، «من ثقلت موازينه فهو الكريم و من خفت موازينه فهو لئيم» «1» هر كس ميزان او سنگين باشد، تكريم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقير و ملامت خواهد شد. پیام ها 1- قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» 2- قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ» 3- قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» 4- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 5- زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عِيشَةٍ راضِيَةٍ»
۵ آذر ۱۴۰۲
6- رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 7- مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود. ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌ ... خَفَّتْ مَوازِينُهُ‌ «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 578 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
۵ آذر ۱۴۰۲
سلام ایام و عاقبتتان بخیر امام صادق علیه السلام: از بزرگترين جادو، سخن چينى است. {زيرا} با سخن چينى - ميان دوستان جدايى افكنده مى‌شود، -ياران يكدل را با هم دشمن مى‌كند، -به واسطه آن خون ها ريخته مى‌شود، -خانه ها ويران مى‌گردد و پرده ها دريده مى‌شود. آدم سخن چين بدترين كسى است كه روى زمين گام برمى‌دارد. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
۵ آذر ۱۴۰۲
36.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔰سقوط سنگر مسجد 🎙گفتاری از سردار دلها؛حاج قاسم سلیمانی
۶ آذر ۱۴۰۲
قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. بهشت را به بها دهند نه بهانه. زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود.  💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز سه شنبه ۱۴۰۲/۹/۷ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۳ سوره القارعه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ(۳) و چگونه حالت آن روز هولناک را تصور توانی کرد؟(۳) معانی کلمات آیه «مَآ أَدْرَاکَ»: تو چه می‌دانی؟ =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) سوره قارعه‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. نکته ها «قارعة» از «قرع» به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است. يكى از نام‌هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحه‌ى كوبنده آغاز مى‌شود و عذاب آن كوبنده است. در روايات مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام و فرزندان معصومش، ميزان و معيار سنجش‌ جلد 10 - صفحه 575 اعمال انسان‌ها در قيامت هستند. «1» شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى‌شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد. «موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد. مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. «2» سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ» و «خَفَّتْ مَوازِينُهُ» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از سبكى عمل، كم بودن عمل و مراد از سنگينى عمل، زيادى آن است. «قلة الحساب و كثرته» «3» شخصى سلمان را تحقير كرد كه تو كيستى و چيستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر «1». بحارالانوار، ج 7، ص: 252. «2». تفسير راهنما. «3». احتجاج طبرسى، ج 1، ص 363. به نقل راهنما. جلد 10 - صفحه 576 من و تو مردار است. اين دنياست، اما در قيامت، «من ثقلت موازينه فهو الكريم و من خفت موازينه فهو لئيم» «1» هر كس ميزان او سنگين باشد، تكريم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقير و ملامت خواهد شد. پیام ها 1- قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» 2- قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ»3- قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» 4- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 5- زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 6- رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 7- مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود. ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌ ... خَفَّتْ مَوازِينُهُ‌ «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 578 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
۷ آذر ۱۴۰۲
سلام ایام و عاقبتتان بخیر استاد محمد رضا رنجبر: خيز و درکاسه ي زر،آب طربناک انداز پيشترزانکه شود کاسه ي سَر،خاک انداز حافظ به سر ،کاسه ي زر مي گويد. اول نمي گويد کاسه سر. مي گويد يک کاسه طلايي است. در ظرف طلايي کسي زباله نمي ريزد، هر چيزي وارد سر خودت نکن، اين يک ظرف طلايي است. يک چيزي در آن بيانداز که مايه ي پاکي و طهارت باشد مثل آب. و از طرفي هم مايه ي طرب و نشاط تو باشد. به تو شادي و نشاط بدهد و چه چيزي بهتر از قرآن است؟ قرآن هم آب است يعني مايه ي حيات است و هم طرب ناک است مايه ي نشاط و شادي است. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
۷ آذر ۱۴۰۲
🖤🍃🖤🍃🖤🍃🖤🍃🖤🍃🖤🍃 سلام آرامش مادر  مهدی جان سرتان سلامت روزها و شب‌های شما بخیر دنیایم یخ زده است خورشید جان کجایی؟ کوچه های فاطمیه بوی غم گرفته ،،، این روزها حسن داغدار غم کوچه هاست و زینب چقدر خوب مادری،می کند برای حسین وااای از دل علی و استخوانی که در گلویش شکسته کاش این فاطمیه بیایی، ،، تا دیگر غم کوچه و غربت در ودیوار وداغ دل علی تازه نشود ... و غربت یعنی فاطمیه بدون تو ا... 🖤مهربانم ... کوچه های فاطمیه صدای قدمهای تو را کم دارد ... 🖤کاش طنین صدای آنا المهدی دنیای بخواب رفته را بیدار،کند 🖤او ایستاده پای امام زمان خویش ... 🖤فقط،خدا می داند این روزهای بی فاطمه چه بر قلب مهربان مولایم می‌گذرد 🥀اجرک الله یا صاحب الزمان الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها "🏴 🌷@emam_zmn🌷
۷ آذر ۱۴۰۲
علی(؏) فرمود: پس از شهادت فاطمه(س) مشغول انجام مراسم شدم او را در پیراهنش غسل داده آن را از تن او بیرون نیاوردم به خدا سوگند که پاک و پاکیزه بود بعد با زیادتی حنوط رسول خدا(ص) او را حنوط کردم و کفن بر او پوشانیده در لای کفنهایش گذاردم هنگامی که خواستم بند کفن را ببندم صدا زدم: یا زینب، یا ام کلثوم یا فضه یا حسن یا حسین! بیایید و از مادرتان بهره بگیرید جدایی سر رسیده است و وعدۀ دیدار در بهشت! حسنین جلو آمده صدا می‌زدند: واحسرتا! غم و اندوه ما هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت از اینکه جدّمان حضرت محمّد مصطفی(ص) و مادرمان فاطمه زهرا(س) را از دست داده‌ایم، ای مادر حسن، و ای مادر حسین! هنگامی که جدّمان محمّد مصطفی(ص) را ملاقات کردی سلام ما را به آن حضرت برسان و بگو ما بعد تو در دنیا یتیم ماندیم! امیرالمؤمنین(؏) فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که شنیدم فاطمه ناله‌ای زد و دستهایش را گشود و آن دو را به سینه‌اش چسبانید و در این هنگام سروش آسمانی صدا زد: ای ابوالحسن! آن دو را از روی سینۀ زهرا بردار که به خدا سوگند فرشتگان آسمان را به گریه درآورده‌اند دوست به دوست مشتاق است! 🌷@emam_zmn🌷
۷ آذر ۱۴۰۲
مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 روز سه شنبه ۱۴۰۲/۹/۸ 🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍 آیه ۵ سوره القارعه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ(۵) و کوهها همچون پشم زده شده متلاشی گردد.(۵) معانی کلمات آیه عهن: پشم رنگارنگ. مطلق پشم را صوف گويند. منفوش: حلاجى شده. نفش: پراكنده شدن.[ =============================== تفسیر آیه تفسیر نور (محسن قرائتی) سوره قارعه‌ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ به نام خداوند بخشنده مهربان‌ الْقارِعَةُ «1» مَا الْقارِعَةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ «3» يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ «4» وَ تَكُونُ الْجِبالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ «5» فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ «6» فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ «7» وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ «8» فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ «9» وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ «10» نارٌ حامِيَةٌ «11» «1» حادثه كوبنده. «2» آن حادثه كوبنده چيست؟ «3» و تو چه دانى آن حادثه كوبنده چيست؟ «4» روزى كه مردم مانند پروانه‌ها پراكنده باشند. «5» و كوهها مانند پشمِ رنگارنگِ زده شده. «6» پس هر كس كفّه‌هاى (عمل خيرش در) ترازويش سنگين باشد، «7» پس او در زندگى رضايت بخشى است. «8» ولى هر كس كفّه‌هاى (كار خيرش در) ترازويش سبك باشد، «9» پس در آغوش آتش است. «10» و تو چه دانى آن چيست؟ «11» آتشى سوزان. نکته ها «قارعة» از «قرع» به معناى كوبيدن چيزى بر چيزى است. يكى از نام‌هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحه‌ى كوبنده آغاز مى‌شود و عذاب آن كوبنده است. در روايات مى‌خوانيم: حضرت على عليه السلام و فرزندان معصومش، ميزان و معيار سنجش‌ جلد 10 - صفحه 575 اعمال انسان‌ها در قيامت هستند. «1» شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى‌شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد. «موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد. مادر براى همه فرزندان، مأوى و پناهگاه است، اما در آنجا مادر و پناهگاه گروهى از انسان‌ها دوزخ است. «هاوِيَةٌ» از «هوى» به معناى سقوط است و دوزخ، محلّ سقوط گروهى است. «حامِيَةٌ» از «حمى» به معناى شدّت حرارت است. كوه‌هاى رنگارنگ در اثر قطعه قطعه شدن و خورد و خاك شدن، مثل پشم زده رنگارنگ مى‌شوند. «كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «منفوش» از «نفش» به معناى باز كردن و كشيدن پشم است تا آنجا كه اجزاى آن از هم بگسلد. «2» سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى‌محتوى مى‌گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ» و «خَفَّتْ مَوازِينُهُ» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد. حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از سبكى عمل، كم بودن عمل و مراد از سنگينى عمل، زيادى آن است. «قلة الحساب و كثرته» «3» شخصى سلمان را تحقير كرد كه تو كيستى و چيستى؟ پاسخ داد: اول من و تو نطفه و آخر «1». بحارالانوار، ج 7، ص: 252. «2». تفسير راهنما. «3». احتجاج طبرسى، ج 1، ص 363. به نقل راهنما. جلد 10 - صفحه 576 من و تو مردار است. اين دنياست، اما در قيامت، «من ثقلت موازينه فهو الكريم و من خفت موازينه فهو لئيم» «1» هر كس ميزان او سنگين باشد، تكريم مى‌شود و هر كس سبك باشد، تحقير و ملامت خواهد شد. پیام ها 1- قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه‌هاى متكبّرانه است. «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» 2- قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَةُ»3- قيامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» 4- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ»
۸ آذر ۱۴۰۲
5- زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى‌ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 6- رضايت از زندگى، از نشانه‌هاى جامعه بهشتى است. «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» 7- مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى‌شود. ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ‌ ... خَفَّتْ مَوازِينُهُ‌ «والحمدللّه ربّ العالمين» «1». تفسير نور الثقلين. جلد 10 - صفحه 578 دانشنامه اسلامی 💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
۸ آذر ۱۴۰۲
سلام ایام و عاقبتتان بخیر استاد رنجبر: خدا هر چيزي را که مي خواهد به بنده بدهد در ظرف بندگي گذاشته است. حافظ مي گويد: شاه شمشاد قدان، خسروي شيرين دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان مست بگذشت ونظربرمن درويش انداخت گفت:کاي چشم و چراغ همه شيرين دهنان تاکي از سيم و زرت کيسه تهي خواهدماند بنده ما شو و برخور ز همه سيم تنان پشت سر ما بيا و بندگي ما بکن از همه ي زيبايي ها برخوردارميشوي. خدا همه چيز را در بندگي قرار داده است. عزت را در بندگي قرار داده است. بدون بندگي محال است که شما عزيز بشويد، اگر هم بشويد مقطعي و موقت است ولي بادوام نيست. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
۸ آذر ۱۴۰۲