eitaa logo
🖤تنهامسیریهای آذربایجان شرقی🖤
897 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
19 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمینها ارتباط برقرار کنید. @abbas72 ۰۹۱۴۸۶۵۶۴۳۷ 💡 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد باماهمراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1168769056C893fecc5aa
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟♦️🌟♦️🌟♦️🌟♦️🌟♦️🌟 15 قدم خودسازے یاران امام زمان(عج) 🔹قدم اول : نماز اول وقت 🔸قدم دوم : احترام به پدر و مادر 🔹قدم سوم : قرائت دعاے عهد 🔸قدم چهارم : صبر در تمام امور 🔹قدم پنجم : وفاے به عهد با امام زمان(عج) 🔸قدم ششم : قرائت روزانه قرآن همراه با معنے 🔹قدم هفتم : جلوگیرے از پرخورے و پرخوابے 🔸قدم هشتم : پرداخت روزانه صدقه 🔹قدم نهم : غیبت نکردن 🔸قدم دهم : فرو بردن خشم 🔹قدم یازدهم : ترک حسادت 🔸قدم دوازدهم : ترک دروغ 🔹قدم سیزدهم : کنترل چشم 🔸قدم چهاردهم : دائم الوضو بودن 🔹قدم پانزدهم : محاسبه نفس 🤲🤲 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🤲🤲 ☘☘💚☘☘💚☘ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤲خدایا ! امروز و هر روزمان کمکمان کن سبب درمان باشیم نه باعث درد حضورمان همراه آرامش باشد نه موجب ناآرامی حامل امید باشیم نه ناقل ناامیدی مهر و محبت پرورش دهیم و نه نفرت ☀️سلام صبحتون بخیر @East_Az_tanhamasir
🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃 💫 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): خوش به حال کسی که به خاطر وعده بهشت و پاداش الهی که آنرا ندیده است، به شهوت و لذت‌های زودگذر توجه نمی کند. 📚( الخصال/ج1/ص5 ) @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان✋ روزتون پر از خیر و نیکی این پیشنهاد یکی از تنها مسیریای خوش ذوق مون هست بنا داریم این کار به لطف خدا و با همت جمعی شما بزرگواران، انجام بشه ۱. بزرگوارانی که تمایل به مشارکت در انجام این امر رو دارن بسم الله پیام بدین جهت هماهنگی @abbas72 ۲. دوستانی که وسع مالی برای سهیم شدن در این کار فرهنگی رو دارن بسم الله واریزی به شماره کارت ۶۰۶۳۷۳۱۰۸۲۸۸۹۱۷۲ بنام فهیمه رسولی 👈 لطفا ارسال عکس فیش با قید "نذر فرهنگی" یادتون نره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قلب11.mp3
3.34M
11 ❣دل ما مثل يه خونه اس☺️ خونه ای که،تمام آرامش دنیا وآخرتمون بستگی به آرامش این خونه داره! 💓برای آرامش ابدی ات؛ این خونه روخوب،بساز ⃟⃝🌼@East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 ✍فــرق بین مــادر پــدر مــــادر ، به تو زندگی می دهد پــــدر ، به تو می آموزد چگونه این زندگی را احیا کنی به تلاش وادار می کند مــــادر ، گریه می کند وقتی بیمار می شوی پــــدر ، بیمار می شود وقتی گریه می کنی در خفا مــــادر ، مطمئن می شود که گرسنه نیستی "پــــدر" به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی ، درک نمی کنی مــــادر ، چشمه محبت است و پــــدر، چاه حکمت @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر محضر صاحب الزمان عج و عموم شیعیان جهان تبریک و تهنیت باد 💖 🌸🍃 @East_Az_tanhamasir ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تربیت کردن تک فرزندی سخت تر از تربیت چند فرزندی است⁉️ اگر کودک در خانواده‌ِ چند فرزندی به دنیا بیاید، خودِ فرزندان(برادر و خواهر) زمینه‌ی تربیت یکدیگر را فراهم می کنند👌 🔰مثلا👇🏼 وقتی شما می خواهید محبت و مسئولیت پذیری را در فرزند خود پرورش دهید ، قطعا وقتی چند فرزند در یک خانواده و در کنار هم قرار بگیرند، این تربیت آسان‌تر رقم میخورد. 📌وقتی تعداد فرزندان در خانواده بیشتر میشود، تعادل عاطفی ،تعاملات اجتماعی،رشد تربیتی در آنها بیشتر و بهتر شکل میگیرد. 🏡@East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘بسم الله الرحمن الرحیم ☘ جلسه_پنجم 🔷میدونید رفقا کلا ما نمی‌تونیم از امتحان فرار کنیم. 😊 زندگی برای امتحان طراحی شده ، تا ما در این امتحانها وسعت روح پیدا کنیم ، ظرفیت پیدا کنیم. 🔸وقتی توجه کردی به امتحان صبرت در بلا بالا میره .💯 🔹 آمادگیت برای برخورد با بلا افزایش پیدا میکنه و یه نکته خیلی جالب👇👇 « بلا برات بی زحمت میشه » 🔹 بعضی از اوقات بلاهای سطحی الکی وقتی به آدم میرسه ، آدم رو از پا میندازه برعکس بعضیها گرفتاریهای خیلی سهمگین دارن ولی مثل کوه استوارن🔸 🌨@East_Az_tanhamasir
🔸آیت الله حق شناس ره: به یکی از جوونها گفت که شما خانومت هر چی بهت گفت چیزی بهش نگی هاااا 👈اون میخواست بگه حاج آقا من با خانومم مشکل ندارم ، اومد بگه گفت باشه چشم حاج آقا جوونه شب اومد مسجد رفقاش بهش گفتند:چیشد ؟؟ ‼️گفت آقا نمیدونی من رفتم تو خونه دیدم تموم فامیل جمع شدن خانومم جلوی کل فامیل منو سکه ی یه پولم کرد . هر چی از دهنش در میومد به من گفت من اومدم برآشفته بشم یاد حرف (آقای حق شناس ره) افتادم هیچی نگفتم ، فهمیدم این یه امتحانه و یه داستانی داره .. 🌨@East_Az_tanhamasir
💠 حالا رفقا دوست داشتید شما هم یه همچین استادی داشتید و هر وقت خدا خواست یه امتحان سخت بگیره بهتون بگه الان میخوای یه امتحان سختی داشته باشی ⁉️ ‼️خب تو این استاد رو داری الان .😊 پیامبر اکرم ص و قران کریم به تو فرموده : ✅ تو از الان بدان تمام اتفاقاتی که تو زندگیتون داره میفته امتحانه . اینجوری صبر آدم چقدر بالا میره👆 🌨꪿@East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅📣📣📣📣📣📣📣 بدون شرح ولی عاااااااااااااالیه ✅نشر این پست قشنگ امر به معروف و نهی از منکر و صدقه جاریه ... است @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥬چرا کرفس بخوريم؟ 👌کرفس يکی از سبزی‌های پرفايده و کم‌تر شناخته‌شده بين ماست. 🧠يکی از تأثيرهای جالب کرفس در بدن، روی عملکرد مغز است. به اين صورت که اين سبزی از پير شدن و تخريب سلول‌های مغزی جلوگيری می‌کند. کرفس باعث خوش‌حافظه ماندن شما در سنين پيری می‌شود. 💪سيستم ايمنی بدن را تقويت مي‌کند و موجب دفاع خوب بدن در مقابل انواع بيماری‌ها می‌شود. 💢 يکی از درمان‌های خانگی برای کاهش فشارخون، نوشيدن آب کرفس است که به تازگی در تحقيقات پژوهشگران هم اين موضوع ثابت شده است. ➕ آب کرفس جهت کاهش وزن و درمان قند خون و چربی خون و فشارخون مفید است👌 @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ بسم رب الشهدا ❤️ ✍️ 💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، بریده حیدر را می‌دیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین می‌کشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد می‌کرد :«برو اون پشت! زود باش!» دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار از دستم رفته و نمی‌فهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمی‌توانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکه‌ها! نمی‌خوام تو رو با این بی‌پدرها تقسیم کنم!» 💠 قدم‌هایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار می‌لرزید، همهمه‌ای را از بیرون خانه می‌شنیدم و از حرف تقسیم غنائم می‌فهمیدم به خانه نزدیک می‌شوند و عدنان این دختر زیبای را تنها برای خود می‌خواهد. نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمی‌داد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلوله‌ای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه می‌کرد تا پنهان شوم. 💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار می‌کردم که بدن لرزانم را روی زمین می‌کشیدم تا پشت بشکه‌ها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم. ساکم هنوز کنار دیوار مانده و می‌ترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین می‌شد، فقط این نارنجک می‌توانست نجاتم دهد. 💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفس‌های را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه می‌آمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن می‌رسن، باید عقب بکشیم!» انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکه‌ها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی دستش بود. عدنان اسلحه‌اش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش می‌کرد تا او را هم با خود ببرند. 💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی به‌قدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط می‌خواست جان را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای از خدا می‌خواستم نجاتم دهد. در دلم دامن (سلام‌الله‌علیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس می‌لرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد. 💠 عدنان مثل حیوانی زوزه می‌کشید، دست و پا می‌زد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس می‌تپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگ‌هایم نبود. موی عدنان در چنگ هم‌پیاله‌اش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند. 💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بی‌سر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشک‌شان زده و حس می‌کردم بشکه‌ها از تکان‌های بدنم به لرزه افتاده‌اند. رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را می‌زد. جرأت نمی‌کردم از پشت این بشکه‌ها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجه‌ام سقف این سیاهچال را شکافت. 💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر می‌زد و پس از هشتاد روز دیگر از چشمانم به جای اشک، خون می‌بارید. می‌دانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمی‌ترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر برایم ارزش نداشت. موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا می‌فهمیدم نزدیک ظهر شده و می‌ترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر داعشی شوم. 💠 پشت بشکه‌ها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد می‌شد و عطش با اشکم فروکش نمی‌کرد که هر لحظه تشنه‌تر می‌شدم. شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و این‌ها باید قسمت حیدرم می‌شد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمی‌رفت و فقط از درد دلتنگی زار می‌زدم... ✍️نویسنده:
🤲خدایا..! مرا قلبی ده که سراسر آن را وجودت فراگرفته باشد چنان خون در رگم جاری باش که مکانی برای ناامیدی نماند تو برایم امید محضی هر نفسی که میکشم و در انتظار نفس بعدی میمانم یعنی به تو امید دارم 🌙⭐️شبتون با یاد خدا بخیر @East_Az_tanhamasir