eitaa logo
🌸تنهامسیریهای آذربایجان شرقی
876 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.9هزار ویدیو
19 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمینها ارتباط برقرار کنید. @abbas72 ۰۹۱۴۸۶۵۶۴۳۷ 💡 در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی تشکیلات تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد باماهمراه باشید http://eitaa.com/joinchat/1168769056C893fecc5aa
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 بسم الله الرحمن الرحیم 📌 جامعهٔ مهدوی؛ جامعه‌ای پویا 🔰 تربیت اجتماعی یعنی تربیتِ نسلِ منتظر برای حضور فعّال و مهدوی در اجتماع، و یعنی تربیتِ نسلی که به وظایف و مسئولیت‌های خود آگاه بوده و به آن عمل کند. 👈به همین جهت باید از گوشه‌گیری، اِنزوا و بی‌اعتنایی پرهیز کنیم و دردِ جامعه را دردِ خود بدانیم و به دنبالِ وحدت، همبستگی و دوری از اختلاف و دشمنی باشیم. 🔻 حکومت‌های بی‌دین و نامشروع، نسبت به امور اجتماعی و فساد و تباهی‌های جامعه، بی‌تفاوت هستند. 👈 اما جامعهٔ مهدوی، پرتلاش، پویا، سازنده، با برنامه و در تضاد و مبارزه با ظلم، فساد و بی‌عدالتی است. 🚩جامعهٔ مهدوی، حکومت‌های نامشروع را نمی‌پذیرد و برای تشکیل حکومت حضرت تلاش می‌کند. 🚩مدعیان دروغین را پَس زده و با انحراف و منحرفان برخورد می‌کند. رفتارش بر اساس عقل و فطرت است و چون تربیت شدهٔ مکتب اهل‌بیت است، صبورانه مشکلات را تحمل کرده و چاره‌جویی می‌کند. ۲۳ @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️✨♻️✨♻️✨♻️✨♻️ ✍کمی تفکر....... و اندکی تلنگررررررر 👋واقعا ارزش خوندن داره میخواستم به دنيا بيايم، در يك زايشگاه عمومى؛ پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بيمارستان خصوصى! مادرم گفت: چرا؟ پدربزرگم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه سر كوچه‌مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه غيرانتفاعى! پدرم گفت: چرا؟ مادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! به رشته انسانى علاقه داشتم؛ پدرم گفت: فقط رياضى! گفتم: چرا؟ پدرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم با دخترى ساده كه دوستش داشتم ازدواج كنم؛ خواهرم گفت: مگر من بميرم. گفتم: چرا؟ خواهرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم پول مراسم عروسى را سرمايه زندگى‌ام كنم؛ پدر و مادرم گفتند: مگر از روى نعش ما رد شوى. گفتم: چرا؟ آنها گفتند: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم به اندازه جيبم خانه‌اى در پايين شهر اجاره كنم؛ مادرم گفت: واى بر من. گفتم: چرا؟ مادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! اوّلين مهمانى بعد از عروسى‌مان بود. مى‌خواستم ساده باشد و صميمى؛ همسرم گفت: شكست به همين زودى؟! گفتم: چرا؟ همسرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم يك ماشين مدل پايين بخرم، در حد وسعم تا عصاى دستم باشد؛ همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟ همسرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مى‌خواستم بميرم. بر سر قبرم بحث شد؛ پسرم گفت: پايين قبرستان. زنم جيغ كشيد! دخترم گفت: چه شده؟ زنم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! مُردم... برادرم براى مراسم ترحيمم مسجد ساده‌اى در نظر گرفت. خواهرم اشك ريخت و گفت: مردم چه مى‌گويند؟! از طرف قبرستان سنگ قبر ساده‌اى بر سر مزارم گذاشتند؛ اما برادرم گفت: مردم چه مى‌گويند؟! خودش سنگ قبرى برايم سفارش داد كه عكسم را رويش حك كرده بودند. و حالا من در اينجا در حفره‌اى تنگ و تاريك، خانه‌اى دارم و تمام سرمايه‌ام براى ادامه زندگى، جمله‌اى بيش نبود؛ «مردم چه مى‌گويند؟!» مردمى كه عمرى نگران حرف‌هايشان بودم، حالا حتى لحظه‌اى هم نگران من نيستند!!! 👌كسانى كه براى خودشان زندگى مى‌كنند، از فرصت يکباره زندگیشان نهايت بهره و لذت را برده‌اند. ☝️بیایید مردم نباشیم. ✔️برای خودمون و برای ابدیت خودمون زندگی کنیم نه برای مردم !!!!! @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر 9 ساله ای که معلم‌ اخلاق شد ملیکای9ساله که در بیمارستان بستری است در برگه جلوی در ورودی نوشته است : " آقایان محترم لطفا قبل از ورود بگویید چون باید روسری‌ سر کنم . من امانت دار حجاب‌ حضرت‌ فاطمه‌ی‌ زهرا سلام‌الله‌علیها هستم ". @East_Az_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا