🍃💕🍃💕🍃💕
❣و كلام تو در جانِ من نشست
💞و من آن را حرف به حرف
باز گفتم.
💚كلماتی كه عطرِ خدا داشت.....💕
#فقط_برای_خدا
#شهید_ابراهیـم_هادے🍀
#روزتون_شهدایے🌷
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
️◇◈◇️🕊🕊◇◈◇
⬅بچه های تفحّص تلاش زیادی
کردند،اما شهیدی پیدا نمی شد.
یکی از دوستان نوار مرثیه ایام
فاطمیه راه گذاشت.
اشک همه جاری شد.
❇ آن روز ، رمز حرکت ما نام مقدس
مادر رزمندگان بود. مشغول جستجو
بودیم که یک دفعه استخوان یک بند
انگشت نظرم را جلب کرد. با سرنیزه
مشغول کندن شدم. یک تکه پیراهن
از زیر خاک نمایان شد مطمئن شدم
شهیدی در اینجاست.
🌀با ذکر یا زهرا خاک ها را کنار زدیم.
متوجه شدیم شهید دیگری هم در کنارش
قرار دارد به طوری که صورت هایشان
رو به همدیگر بود. وقتی پیکر شهدا را
خارج کردیم،با کمال تعجب مشاهده
کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید
نوشته شده...
«می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم»
📚برگرفته: از کتاب «مهرمادر»
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
53b12ba859aebb4a7e0a8298b2ae7966fccc6802.mp3
6.82M
🌸حضرت زهرا (سلام الله علیها )
☘ یه ڪاناله ، یه شبڪه است.
همه جا حضور داره...
همه جا هست.
هیچ جا نیست ڪه نباشه.
🎤استاد سید مهدی شجاعی.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahim__hadi🏴
❁═══┅┄
┄۞✦❧🍃🌹🍃❧✦۞┄
📔کتـاب علـمـدار
⬅زنـدگانی شهید سیـد مجتبـی علمدار
🔹قسمت؛ هجدهم
💭روایت؛ دوستان شهید
🥅جمعه ها بعد از خواندن دعای ندبه
برای فوتبال می رفتیم به محله بخش
هشت. خیلی ها ابتدا برای فوتبال به
دعای ندبه می آمدند و کم کم با اهل
بیت آشنا می شدند. آقا سید با وجود
مجروحیتش با ما بازی می کرد. خیلی
ها باور نمی کردند یک مداح خوش
صدا و یک پاسدار، این قدر خوب بازی
کند. گاهی اوقات هنگام بازی از دهان
سید خون جاری می شد که از آثار
شیمایی شدن در جنگ بود.
🥀اما سید به گوشه ای می رفت تا
کسی او را نبیند و به قول خودش
اجرش از بین نرود.بعد از بازی بچه ها
سر برد و باخت و نحوه داوری و... با
هم بحث می کردند. در یکی از روزها
سید گفت: حتما باید توی بازی شرط
بندی هم باشه!!.
😳 همه جا خوردیم؟! یکی از بچه ها
گفت: آقا سید از شما دیگه انتظار
نداشتیم! سید خنده ای کرد و گفت:
البته شرط بندی حلال! هر تیمی که
بازنده شد برای تیم برنده صد📿
صلوات بفرسته. همه قبول کردند
با اینکار آقا سید کلمه برد و باخت
و ناراحتی بعد از آن در ذهن بچه ها
به اثری مثبت تبدیل شد.
📝گردآورده :گروه فرهنگی
شهید ابراهیم هادی
#ادامه_دارد
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄┅┅❁🕊❁┅┅┄
📌کاش هرچه زودتر بفهمیم آنچه که شیعیان مدینه نفهمیدند:
🥀 اینکه حضرت زهرا در روزهای پایانی عمر شریفش، برای دوری از پدری چون رسول الله، برای درد پهلوی شکسته؛ و حتی برای محسن از دست رفته اش گریه نمیکرد.
💧زهرای مرضیه بر این گریه میکرد که با اینکه برای اتمام حجت بر شیعه با تمام وجود به دفاع از امامش برخواست، اما مردم بی بصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند.
🍃 حضرت زهرا گریه میکرد چرا که می دانست تا شیعه نخواهد، امامش در غربت و مظلومیت خواهد بود.
🔥 مادرمان زهرا نه از آتش در، که از دیدن دست های بسته امام زمان خود سوخت.
🤲 مادر جان ما را ببخش که سال های سال است به تماشای دست های بسته امام زمانمان، در زندان غیبت نشسته ایم. ما را ببخش و با همان دست شکسته برایمان دعا کن که برای یار او شدن، سخت محتاج دعای مادرانه شماییم...
🏴 شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها را به محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت می گوییم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
هدایت شده از بهار
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده!
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
هدایت شده از بهار
༻💠༺
🍃 #حضرت_زهرا (سلام الله علیها):
🌹 بارالٰها!
به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ،به سود من باشد.
📚 بحار،ج۹۴، ص۲۲۵
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄۞✦❧☀❧✦۞┄
🌷شهید ابراهیم هادی
گمنامی را از حضرت مادر گرفت.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
✾◆ ༻༺ ◆✾✾◆ ༻༺ ◆✾
#معرفی_ڪتاب_کشتی_پهلو_گرفته
🔰انتشارات مدرسه: ناشر برگزیده
سال های ۱۳۷۵-۱۳۷۳
🔻 انگار که تاریخ را در سرزمین شیعه با
خون رقم می زنند ، با مظلومیت خون،
... و این قلم تنها ڪاری ڪه می توانند
بڪند اقرار و اعتراف به عجز است.
در مسیر شناخت الفبای این کتابِ
مظلومیت. چه رسد به شناساندن
و تقریر و تصویر کردن آن.
✍سید مهدی شجاعی
📖قسمتی هایی از کتاب⬇
💖ببین دخترم!...
جان پدرت به فدایت- این را بگویم که
تو اولین کسی هستے که به بهشت وارد
میشوے. تویے که بهشت را براے بهشتیان
افتتاح میکنے. این را اکنون که تو مهیاے
خروج از این دنیاے بیوفا میشوے
نمےگویم، این را اکنون که تو اسماء را
صدا مےکنی که بیاید و رختهاے مرگ
را برایت مهیا کند نمےگویم...
🔸این را اکنون که تو وضوے وفات مےگیرے
نمےگویم، همیشه گفتهام، در همه جا
گفتهام که من از فاطمه بوے بهشت را
میشنوم. یک بار عایشه گفت:
چرا اینقدر فاطمه را میبویے؟
چرا اینقدر فاطمه را میبوسے؟
چرا به هر دیدار فاطمه، تو جان دوباره میگیرے؟
گفتم: «خموش! عایشه! فاطمه بهشت
من است، فاطمه کوثر من است،
من از فاطمه بوے بهشت میشنوم،
فاطمه عین بهشت است، فاطمه جواز
بهشت است، رضاے من در گروے رضاے
فاطمه است، رضاے خدا در گروے رضاے
فاطمه است، خشم فاطمه جهنم خداست
و رضاے فاطمه بهشت خدا.»
🔸فاطمه جان! خاطر تو را نه فقط بدین
خاطر مےخواهم که تو دختر منے،
تو سیدهے زنان عالمیانے، تو برترین
زن عالمے، خدا تو را چنین برگزیده
است و خدا به تو چنین عشق مےورزد.
🔸فاطمه جان بیا!...
بیا که سخت در اشتیاق دیدار تو مےسوزم،
بیا، بیا که دنیا جاے تو نیست
و بهشت بے تو به بهشت نیست.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت حاج قاسم از امداد غیبی
خانم حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)✨
#بی_بی_دو_عالم🌹
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄┅═✧❁🌷❁✧═┅┄
▪شب شهادت حضرت زهرا
(سلام الله علیها) بود. دراویش گنابادی
در خیابان پاسداران تهران تجمع کرده
بودند، اما وقتی به هدف خود
نرسیدند، شروع به اغتشاش کردند.
🔥محمدحسین با لباس عزای
حضرت زهرا از هیئت برای مأموریت
به محل درگیری رفت. اغتشاشگران
می خواستند آتش مهیبی برافروزند.
📌 اما وقتی محمد حسین جلوی
کارشان را گرفت،با اسلحه سینه و
زیرگلوی او را هدف گلوله های خود
قرار دادند و با قمه و هرچه از دستشان
برمی آمد، بدنش را چاک چاک کردند.
و سپس سوار بر خودرو دوبار از
روی او رد شدند نزدیکی های صبح
بود که محمد حسین به حضرت زهرا
اقتدا کرد.
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄