فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄۞✦❧✨❧✦۞┄
یک تکه از ماه 🌙
شهیده صدیقه رودباری 🌷
💠═════️◇◈◇
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
◇◈◇═════💠
☘༻﷽༺☘
#سلام_امام_زمانم ❣
🔅السلام علیکَ فی اللیل اذا یَغشی و النَّهار اذا تجلّی
سلام بر تو ای مولایی
که در شب ظلمانی غیبت،
مومنان چشم به راه طلوعت هستند
و در صبح ظهور، شکرگزار آمدنت...
📗زیارت آل یاسین
🤲اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱#نسیم_حدیث
🌸 امام على عليه السلام:
اگـر توانستیـد ناشناخته بمانید، چنین کنید؛ وقتی نزد خدا ستوده باشی نگران نباش که مردم ستایشت نکنند و نگران نباش که در نظرشان نکوهیده ای.
📚 میزان الحکمه، ج۳ ص ۵۱۲
❁═══┅┄
🔹@Ebrahimedelha_ir🔹
❁═══┅┄
🍃💞🍃💞🍃💞
💝 اگر دلـ♡ـت را
داده اے به
رفـیـق شـهیدتــ
پَسَش مگیر
✨ بگذار در این تلاطم روزگار
دل♡ بماند ...
❁═══┅┄
🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
و سلام بر او که می گفت:
«این انقلاب، آن قدر تلاطم و سختی
دارد که یک روزی شهدا آرزو می کنند
زنده شوند و برای دفاع از این انقلاب
دوباره شهید شوند»
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
...............................
کانال ما ⬇
🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷
1_1225832040.mp3
5.63M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴سلام ای پناه دل شیعهها
🌴بازم عالمی مبتلای شما
🎤 #مهدی_رسولی
💠═════️◇◈◇
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
◇◈◇═════💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻﷽༺☘
🎤 حجتالاسلام عالی
راه نزدیکی به امام زمان (عج)
🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱#نسیم_حدیث
🌸 امام حسن عسکری عليه السلام:
هر کس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه کند، او را زینت بخشیده و چنانچه علنی باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.
📚 تحف العقول، ص۴۸۹
❁═══┅┄
🔹@Ebrahimedelha_ir🔹
❁═══┅┄
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🔰 در یکی از مجالس علما حضور داشتم. بعد از پایان جلسه، یکی از آقایان روحانی جلو آمد و سلام کرد.
بنده را شناخته بود و گفت: در مورد شهید هادی باید مطلبی را بگویم. من سالها قبل کتاب سلام بر ابراهیم را خواندم و به دوستانم توصیه به مطالعه می کردم.
☁ یک بار خواب عجیبی از این شهید عزیز دیدم. ایشان ادامه داد: در عالم رویا دیدم که این مرد الهی آنقدر عظمت و بزرگی پیدا کرده بود که بر شهر تهران مشرف شده بود. یعنی تهران بزرگ در مقابل شهید ابراهیم هادی مثل یک نقشه کوچک بود! اما من احساس می کردم که ابراهیم از چیزی ناراحت است!
دنبال علت ناراحتی این شهید عزیز بودم.
☀آن لحظات موقع طلوع آفتاب در تهران بود. ابراهیم اینطور به من فهماند که چرا مردم به نماز صبح شان اهمیت نمی دهند؟!
📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم.
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir 💠
❁═══┅┄
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
🌱این انقـلاب واین پیـروزےها با حـرف بدست نیامدھ! اگر می خواهیـد ڪه راه ما را ادامه دهیـد، درسهایتان را بخوانیـد، ڪه ممـلکت اسلامـی شدیداً احتیاج بہ افــراد باسـواد دارد.
#شهیدداوودعابدی🌷
...............................
کانال ما ⬇
🔹sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔹
🐦🐤🐦🐤🐦🐤🐦🐤🐦
🐤🐦🐤🐦
✋لبـخند بـزن رزمنـده☺
ڪرمـانشـاه بـودیـم...
طلبـههـاے جوان اومده بودند براے...
بـازدیـد از جبـهه۲۰-۳۰ نفرے بودند.😊
شب ڪه خوابیده بـودیم، دو ـ سه نـفر
بـیدارم ڪردند و شروع ڪردند به پرسیدن
سوال هاے مسخره و الڪے
مثلا مےگفتند: «آبے چه رنگیـه؟»😜😁
عصبے شده بـودم. گفتند: بـابـا بے خیال،
تو ڪه بیدار شدے حرص نـخور بیـا بریم
یڪے دیگه رو بیدار ڪنیم.😅😌
دیدم بـد هم نمیگن!
خلاصه همین طورے ۳۰ نفرو بیدار ڪردیم!😀
حالا نصفه شبے جماعتے بیدار شده بـودیم
و هممون دنبـال شلوغ ڪارے بـودیم
قرار شد یـه نفر خودشو بـه مردن بـزند و بـقیه در محوطه قرارگـاه تشییعش کنند!😞😎
فورے پارچه سفیدے انداختیم...
روے محمدرضا و ازش قول گـرفتیم ڪه تحت هر شرایطے خودش را نگه داشته باشه
و نخنده...😤😆
گذاشتیمش روی دوش بچههـا و راه افتادیم
گریه و زارے یڪے مےگفت:ممد رضا نـامـرد
چرا تنها رفتے😫😣
یڪے مےگفت: «تو ڪه قرار نبود شهید بشے.
یڪے دیگه داد مےزد: «شهیده دیگه چے میگے؟
مگـه تـو جبـهه نمـرده؟»😭😳
یڪےعربده میکشید. یڪے غش مےکرد..
تو مسیر، بقیه بچهها هم اضافه مےشدند
و چون از قضیه با خبـر نبودند واقعا،
راستے راستے گریه و شیون..
راه میانداختند!😭😢
گفتیم: بـریم سمت اتـاق طلبـه ها...
جنازه رو بردیم داخل..
ایـن بندگـان خدا هم ڪه فڪر
مےڪردند قضیه جدیه،
رفتند وضو گرفتند و نشستند
بـه قرآن خوندن بالای سر میت!!!😂😆
در همین بین مـن بـه یڪی از بچهها...
گفتم:بـرو خودتو بنـداز روے محمدرضا
و یڪ نیشگـون محڪم بگیرش😬😏
رفت گریه ڪنان پرید روے محمدرضا
و گفت:محمدرضا ، این قرارمون نبود
منم میخوام باهات بیام!😅😭
بـعد نیشگونی گرفت ڪه محمدرضا از
جاش پرید و چنـان جیغے کشید
ڪه هفت،هشت نفر از این طلبههـا
از حال رفتند!😕🤕
ما هم قاه قاه ، تا حد مرگ خندیدیم
خلاصه اون شب بـا اینڪه تنبیه سختے
شدیم ولے حسابے خندیدیم.😃😄
●▬▬▬▬๑۩
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
۩๑▬▬▬▬●