eitaa logo
سـلام بر ابراهیــم
1.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
9 فایل
یـه روزی می فهـمی دعوتـت بـه این کـانـال اتفاقـی نبوده و شهــ🌹ـدا دعوتـت کـردن. کانال ما در سـروش: https://splus.ir/Ebrahim__hadi کانال ما در روبیکا: https://rubika.ir/Ebrahimedelha__ir مسئول تبـادل: @sadatm57 انتقاد و پیشنهاد: @Bahareomid
مشاهده در ایتا
دانلود
1_177310670.mp3
8.32M
💬فاطمیه زمان تفکر است... که ما برای امام زمان مان چه کرده ایم؟! استاد 📌 ویژه ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
┄۞✦❧🍃🌹🍃❧✦۞┄ 📔کتـاب علـمـدار ⬅زنـدگانی شهید سیـد مجتبـی علمدار 🔹قسمت؛ هجدهم 💭روایت؛ دوستان سید 🧕یک روز خانمی آمده بود جلوی درب بیت الزهرا(س) به سید گفت: من دو تا پسر دارم که چند وقته با شما آشنا شدن دو قلو هستن و ۱۷ سال سن دارند سید گفت: بله بله حال شما خوبه؟ خانم ادامه داد: ما هیچکدوم اهل مذهب و دین و ... نیستیم مدتی بچه های من موقع فوتبال با شما آشنا شدن و از شما زیاد تعریف می کردند. چند وقته می بینم اخلاق و رفتار بچه های من تغییر کرده. 🚪 بیشتر توی اتاق شون هستند، یک روز از لای در نگاه کردم دیدم دوتایی دارند نماز می خوانند خیلی شرمنده شدم که بچه های من از من خداشناس تر شدند. بعضی روزها هم به مکانی می روند و آخر شب بر می گردند فکر کردم باشگاه میرن اما چشم هایشان کبود بود معلوم بود خیلی گریه کرده اند. فهمیدم که به اینجا آمده اند. 💠 مطمئن هستم خدا دست بچه های من را گرفته‌ برای همین اومدم از شما تشکر کنم. همان موقع دوقلو ها از در بیرون آمدند سید دست در گردن هر دوی آنها انداخت و گفت: حاج خانم بچه های شما عالی هستند اینها معلم اخلاق من هستند ما کاره ای نیستیم. 💶 چند روز بعد آن مادر آمد و یک دسته اسکناس به سید داد و گفت: کل پس انداز من همین سی هزار تومن هست که آوردم برای بیت الزهرا(س) هر طور می دانید خرج کنید. سید هم تشکر کرد و پول را به مسئول مالی هیئت داد. 📝گردآورده :گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄‌
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد... نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد... 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
༻💠༺ 🌸امام صادق علیه السلام : 🔥 کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که به او ستم کرده اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی شود. 📚 اصول کافی، ج ۴، ص ۵۰ ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
🍃💕🍃💕🍃💕 ❣و كلام تو در جانِ من نشست 💞و من آن را حرف به حرف باز گفتم. 💚كلماتی كه عطرِ خدا داشت.....💕 🍀 🌷 ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
️◇◈◇️🕊🕊◇◈◇ ⬅بچه های تفحّص تلاش زیادی کردند،اما شهیدی پیدا نمی شد. یکی از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه راه گذاشت. اشک همه جاری شد. ❇ آن روز ، رمز حرکت ما نام مقدس مادر رزمندگان بود. مشغول جستجو بودیم که یک دفعه استخوان یک بند انگشت نظرم را جلب کرد. با سرنیزه مشغول کندن شدم. یک تکه پیراهن از زیر خاک نمایان شد مطمئن شدم شهیدی در اینجاست. 🌀با ذکر یا زهرا خاک ها را کنار زدیم. متوجه شدیم شهید دیگری هم در کنارش قرار دارد به طوری که صورت هایشان رو به همدیگر بود. وقتی پیکر شهدا را خارج کردیم،با کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده... «می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم» 📚برگرفته: از کتاب «مهرمادر» ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
53b12ba859aebb4a7e0a8298b2ae7966fccc6802.mp3
6.82M
🌸حضرت زهرا (سلام الله علیها ) ☘ یه ڪاناله ، یه شبڪه است. همه جا حضور داره... همه جا هست. هیچ جا نیست ڪه نباشه. 🎤استاد سید مهدی شجاعی. ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahim__hadi🏴 ❁═══┅┄
┄۞✦❧🍃🌹🍃❧✦۞┄ 📔کتـاب علـمـدار ⬅زنـدگانی شهید سیـد مجتبـی علمدار 🔹قسمت؛ هجدهم 💭روایت؛ دوستان شهید 🥅جمعه ها بعد از خواندن دعای ندبه برای فوتبال می رفتیم به محله بخش هشت. خیلی ها ابتدا برای فوتبال به دعای ندبه می آمدند و کم کم با اهل بیت آشنا می شدند. آقا سید با وجود مجروحیتش با ما بازی می کرد. خیلی ها باور نمی کردند یک مداح خوش صدا و یک پاسدار، این قدر خوب بازی کند. گاهی اوقات هنگام بازی از دهان سید خون جاری می شد که از آثار شیمایی شدن در جنگ بود. 🥀اما سید به گوشه ای می رفت تا کسی او را نبیند و به قول خودش اجرش از بین نرود.بعد از بازی بچه ها سر برد و باخت و نحوه داوری و... با هم بحث می کردند. در یکی از روزها سید گفت: حتما باید توی بازی شرط بندی هم باشه!!. 😳 همه جا خوردیم؟! یکی از بچه ها گفت: آقا سید از شما دیگه انتظار نداشتیم! سید خنده ای کرد و گفت: البته شرط بندی حلال! هر تیمی که بازنده شد برای تیم برنده صد📿 صلوات بفرسته. همه قبول کردند با اینکار آقا سید کلمه برد و باخت و ناراحتی بعد از آن در ذهن بچه ها به اثری مثبت تبدیل شد‌. 📝گردآورده :گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄‌
┄┅┅❁🕊❁┅┅┄ 📌کاش هرچه زودتر بفهمیم آنچه که شیعیان مدینه نفهمیدند: 🥀 اینکه حضرت زهرا در روزهای پایانی عمر شریفش، برای دوری از پدری چون رسول الله، برای درد پهلوی شکسته؛ و حتی برای محسن از دست رفته اش گریه نمی‌کرد. 💧زهرای مرضیه بر این گریه می‌کرد که با اینکه برای اتمام حجت بر شیعه با تمام وجود به دفاع از امامش برخواست، اما مردم بی بصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند. 🍃 حضرت زهرا گریه می‌کرد چرا که می دانست تا شیعه نخواهد، امامش در غربت و مظلومیت خواهد بود. 🔥 مادرمان زهرا نه از آتش در، که از دیدن دست های بسته امام زمان خود سوخت. 🤲 مادر جان ما را ببخش که سال های سال است به تماشای دست های بسته امام زمانمان، در زندان غیبت نشسته ایم. ما را ببخش و با همان دست شکسته برایمان دعا کن که برای یار او شدن، سخت محتاج دعای مادرانه شماییم... 🏴 شهادت سلام الله علیها را به محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت می گوییم. ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
هدایت شده از بهار
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده! مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟ جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان که دعای فرجت فاقد تأثیر شده! ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده! 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم. ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
هدایت شده از بهار
༻💠༺ 🍃 (سلام الله علیها): 🌹 بارالٰها! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ،به سود من باشد. 📚 بحار،ج۹۴، ص۲۲۵ ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄
┄۞✦❧☀❧✦۞┄ 🌷شهید ابراهیم هادی گمنامی را از حضرت مادر گرفت. ❁═══┅┄ 🏴@Ebrahimedelha_ir🏴 ❁═══┅┄