eitaa logo
عفاف و حجاب
109 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
22.5هزار ویدیو
103 فایل
کانال صیانت از عفاف و ححاب و جمع آوری و نمایش کلیپهای مربوط به حجاب و دفاع از ناموس، عفاف و حجاب و شهداء نوامیس و قهرمانان ملی، دینی. دوستان فقط و فقط لطف کنند کلیپها و موضوعات ذیربط را بارگذاری فرمایند، در غیر اینصورت موارد غیر ذیربط پاک خواهند شد.
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♻️ ظهور یک بن شدّاد در قالب مهدی نصیری 🔰 حمید رسایی: رفاعه بن شدّاد بَجَلی در جنگ جمل و صفین شرکت داشت. در زمان حکومت امیرالمومنین(ع) قاضی اهواز بود. به سیدالشهدا نامه نوشت و دعوت به قیام کرد، اما به دلایلی در کربلا حاضر نبود. پس از واقعه عاشورا در صف توابین قرار گرفت و به خون‌خواهی حسین(ع) قیام کرد. وقتی توابین شکست خوردند، در پی مختار آمد تا با او به هدف (انتقام از قاتلان امام حسین(ع) دست‌ یابد. رفاعه که به عبارتی دنبال مبارزه با مفسدین بود، نتوانست مختار را بفهمد و پس از مدتی، نه تنها او را ترک کرد که مختار را به خیانت در اهداف قیام متهم کرد. کار اما به اینجا خاتمه نیافت و رفاعه که در باتلاق لجاجت فرو رفته بود، برای مبارزه با مختار به صف شمر پیوست! توجیه‌اش برای هم‌رکابی با شمر این بود که او هم شمشیرش را برای مختار تیز کرده است! لجاجت چنان را رفاعه را کور کرده بود که حتی در صف نمازی ایستاد که شمر، امام جماعتش بود! رفاعه‌ای که به خون‌خواهی حسین(ع) قیام کرده بود، حالا از لجِ مختار، پشت سر شمر نماز می‌‌‌خواند و شاید با خود می‌اندیشید که پس از انتقام از مختار از قاتلان پسر فاطمه(س) هم انتقام می‌گیرد. چرخش‌های مهدی نصیری را که می‌بینم، شخصیت رفاعه بن شدّاد در ذهنم رژه می‌رود. یادداشت اخیر مهدی نصیری بهانه‌ای بود برای این تلنگر به او، خودم و شما تا مراقب باشیم که رفاعه‌های درونمان فعال نشود و به بهانه مبارزه با فساد، جهت را گم نکنیم. مهدی نصیری در یادداشت اخیرش از گلایه‌های ۳۰ سال قبلش از ولی فقیه می‌نویسد که من در نشریه صبح مفسدین را معرفی کردم، آنها در دادگاه محکوم شدند، رهبری از من حمایت کرد، اما قوه قضاییه زیر نظر رهبری با آنها برخوردی نکرد. پس من فاتحه این نظام و این رهبری را خواندم! درد اینجاست اما که مهدی نصیری امروز دقیقا پشت سر همان مفسدینی در حال اقامه جماعت است که از قوه قضاییه آن روز به دلیل مماشات با آنها (به زعم خود) شاکی است! نصیری امروز در کنار بدتر از همان کسانی است که آن روز فاسدشان می‌دانست! آقای رفاعه امروز، نمی‌بینی کجا ایستاده‌ای؟! لجاجت آدمی را کور می‌کند. امیرالمومنین (ع) می‌فرماید:  لجاجت، جنگ‌ها به بار مى آورد و دل‌ها را كينه‌ور مى‌سازد. و در یکی از حکمت‌های ایشان آمده که لجاجت، تدبیر و اندیشه را تباه می‌کند. دوستی به درستی می‌گفت که هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد لجاجت داشت، اما لگدش را به نظام و رهبری زد؛ منتظری از امام کینه به دل گرفته بود، اما صدای منافقین و باند مهدی هاشمی شد؛ احمدی نژاد نسبت به شورای نگهبان دل چرکین بود اما هم‌آواز با دشمنان این نظام تابلوی تحریم انتخابات را دست گرفت؛ موسوی، کروبی، امجد و ده‌ها شخصیت دیگر وقتی سرگذشتشان را ورق می‌زنید، یکی از دلایل سقوطشان، لجاجت و کینه است. لجاجت بر پایه حب و بغض شخصی بنا می‌شود و نسبت تو با اشخاص، تعیین کننده ورود و خروجت در حوادث می‌شوند و نه تکلیف‌مداری و ارزش‌های دینی و انقلابی‌ات. در بسیاری از ادعیه مشهور و معروف، "سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم" به عنوان یک شاخص تعیین شده، هر گاه کمی زاویه با ولی زمان را احساس کردید، از این شاخص بهره ببرید و ببینید کجا ایستاده‌اید، کنار دوستان اهل بیت و در صف جنگ و دشمنی با دشمنان اهل بیت یا خدای ناکرده برخلاف آن در صف دشمنان اهل‌بیت و دوستان دشمنان آنها ایستاده‌اید. رفاعه چون مختار را مطابق میلش ندیده بود، از او کینه به دل گرفت و از سر لجاجت، حاضر شد با دشمنان دیروزش، دست مودّت بدهد. مراقب رفاعه‌های درونمان باشیم.
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه سکوتی دنیا را فرا میگرفت !!!!
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز جمعه و شنیدن سخنی ناب از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام .....
2.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♻️ پاسخ توییتری حمید رسایی به توییت سخنگوی دولت خاتمی و حامی حسن روحانی 🔰 سال ۱۳۹۶ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، وقتی آقای رییسی در فرودگاه به یکی از سفرهای تبلیغاتی می‌رفت، با تتلو (که آن روزها از گذشته خودش اظهار پشیمانی می‌کرد) مواجهه پیدا کرد و تصویری از آن منتشر شد. در انتخابات سال ۱۴۰۰ در ایامی که تتلو به ترکیه رفته بود و مجددا به گذشته کثیف خود بازگشته بود، رمضانزاده (سخنگوی دولت خاتمی و حامی حسن روحانی) در توییتی به زعم خودش خوشمزگی کرد و با طعنه به آقای رییسی نوشت: تتلو را آماده کرده‌اند برای عکس مشترک؟ رسایی آن روز هم پاسخ درخوری به رمضانزاده داد و این پست را با متن زیر منتشر کرد: جناب رمضانزاده! راستش اونایی که دفعه قبل رفته بودن سراغ تتلو، بازم رفتن ولی تتلو گفته اون موقع که با آقای رییسی عکس گرفتم، عوض شده بودم. الان برگشتم به اصالت خودم، برای همین مثل سال ۸۸ که بیشتر (...) می‌خوندم، الانم فقط برای کاندیدای مورد حمایت اصلاح‌طلبا و دوستان رمضانزاده می‌خونم... پ‌ن: این موزیکی است که سال ۸۸ با سفارش ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی توسط تتلو خوانده شد. البته موسوی تنها نبود بلکه ستاد انتخاباتی کروبی هم برای اینکه از قافله عقب نماند، با خواننده زیرزمینی آن روز و بیمار جنسی امروز (ساسی مانکن) قرار داد بست.
. ♻️ ابطحی چراغ تتلو را روشن کرد 🔰 تتلو تا قبل از سال ۹۶ یک خواننده زیرزمینی مبتذل‌خوان بود که مورد توجه بخشی از جوانان هم‌تیپ خودش قرار گرفته بود. برای همین ستاد موسوی در انتخابات سال ۸۸ سراغش رفت و آهنگی سفارش داد. در سال ۹۶ به یکباره از تمام رفتارهایش توبه کرد. در صفحات مجازی‌اش همه را دعوت به خیر و نیکی می‌کرد. حرف از ترک مشروب و اقامه نماز می‌زد. تمام مزخرفات را از صفحات مجازی‌اش پاک کرد. در همان ایام در یکی از فرودگاه‌‌ها با آقای رییسی مواجه پیدا کرد و تصویری از آن منتشر شد. تتلو پس از مدتی از ایران رفت و در ترکیه اقامت پیدا کرد. همانجا با آداب خاص خودش که به هیچ وجه قابل گذشت نبود، کنسرت اجرا می‌کرد و مجددا به شکل افراطی به رفتارهای گذشته‌اش برگشت و آزار و اذیت دختران جوان را به کارنامه‌اش اضافه کرد و جسارت را به جایی رساند که در صفحات مجازی‌اش به اهل‌بیت (ع) توهین می‌کرد. پیش‌بینی می‌شد که در صورت دستگیری تتلو، این جماعت با به استقبالش بروند. تحلیل‌های حمید رسایی
21.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت یک تاجر از یک فاجعه بزرگ در اقتصاد کشور ⏪به سمتی میرویم که اقتصاد کاملا به خر تعلق  میگیرد!!یه عده کله خر‌ ثروت  را در‌مشتشان میگیرند . الباقی که از قدرت خلق  ثروت خلع شده اند باید برای اینها و بانک  ها بیگاری کنند! اینطوری بشه همه مطیع و سربزیر و  گرفتار در معشیت خواهند بود اصولگرا و اصلاحطلب هر دو در این جنایت شریک هستند. 🔴 👇 @bidariymelat
🔶🔹🌴🌹💎🌹🌴🔹🔶 📖داستان تاجر ۴ زنه روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با خریدن جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه خوشحال می‌کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد.‌‌ زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد. اگرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او تنهایش بگذارد. واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست داشت. او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشکلی به او پناه می‌برد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید. اما زن اول مرد، زنی بسیار وفادار و توانا بود که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش.... در زندگی بود که اصلا مورد توجه مرد نبود. با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می‌کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت. روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: ‌"من اکنون 4 زن دارم، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت و تنها و بیچاره خواهم شد"! بنابراین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهایی‌اش فکری بکند. اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:"من تورا بیشتر از همه دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می‌شوی تا تنها نمانم؟"زن به سرعت گفت : " هرگز" و مرد را رها کرد. ناچار با قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت:‌"من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"زن گفت: " البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است. تازه من بعد از تو می‌خواهم دوباره ازدواج کنم " قلب مرد یخ کرد. مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت:"تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید تو از همیشه بیشتر می‌توانی در مرگ همراه من باشی؟ "زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می‌توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ،...متاسفم"! گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد. در همین حین صدایی او را به خود آورد:"من با تو می‌مانم ، هرجا که بروی"، تاجر نگاهش کرد، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوءتغذیه، بیمارش کرده باشد. غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت:" باید آن روزهایی که می‌توانستم به تو توجه می‌کردم و مراقبت بودم ..." در حقیقت همه ما چهار زن داریم! ا الف: زن چهارم بدن ماست که مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنیم وقت مرگ، اول از همه او ما را ترک می‌کند. ب: زن سوم دارایی‌های ماست. هر چقدر هم برایمان عزیز باشند وقتی بمیریم به دست دیگران خواهد افتاد. ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارمان کنارمان خواهند ماند. د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می‌کنیم.او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد، اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است. 🔶🔹🌴🌹💎🌹🌴🔹🔶
هدایت شده از اخبار مقاومت اسلامی
🌍بانک جهانی: تورم غذا در ایران کاهش یافت بانک جهانی: 🔹تورم مواد غذایی در ایران طی اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ماه) با کاهش ۱.۷ درصدی به ۳۵.۷ درصد رسید. تورم مواد غذایی ایران در شهریورماه هم ۰.۶ درصد کاهش یافته بود. 🔹تورم غذا که پس از حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی به ۸۰ درصد هم رسیده بود طی ماه‌های اخیر روندی نزولی را طی کرده و به کمتر از نصف این رقم رسیده است. 🔹ونزوئلا با تورم ۳۱۸ درصد، لبنان ۲۱۸ درصد و آرژانتین ۱۵۳ درصد در صدر کشورهای جهان از نظر تورم مواد غذایی در اکتبر ۲۰۲۳ قرار گرفته‌اند. @akh_moq_is
🔸 یمن را دریاب ...! 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه می‌کنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی خبرم. می‌گویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمی‌گرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره می‌گوید «علی بیا!». اشاره می‌کند که «سرت را جلو بیار». سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور میکنم ... تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. باز صدای پدر را می‌شنوم: «یمن را دریاب ...!» (منبع) @haerishirazi
هدایت شده از اخبار مقاومت اسلامی
🔴 مجلس سنا آمریکا خروج نیروهای نظامی این کشور از سوریه را تصویب کرد. ✍اخراج آمریکا از منطقه/آمریکایی ها فقط حرف زور را خواهند فهمید... @akh_moq_is
باید که به دنبالِ حضورت باشم حیران شدهٔ قلبِ صبورت باشم من مطمئنم که جمعه خواهی آمد از شنبه اگر فکرِ ظهورت باشم! 💔 🌷