eitaa logo
افشاگری پروژه 2020 اسلام سکولار
819 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
11.6هزار ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و عرض ادب خدمت مدیریت محترم و اعضای فهیم گروه های ولایی شبتون بخیر و خوشی در خدمتتون هستیم با موضوع ....👇👇 (*آشنایی با تکنیک های عملیات روانی دشمن*) لطفاً با دقت مطالعه کنید پیشاپیش ممنون از صبوریتون🙏🌹
سلام شب تون بخیر خواهش میکنم
هدایت شده از تعطیل شد
هدایت شده از تعطیل شد
🔷🔹 بسم الله الرحمن الرحیم🔹🔷
در بخش پیشین به بیان کلی و توضیح ۶ تکنیک از تکنیکهای عملیات روانی پرداختیم، و اکنون مابقی تکنیک ها : ۷. تكنيك تكرار : ايجاد باور و تثبيت آن با بيان آن به دفعات زياد همچنانکه از نام تکرار بر می آید، برای زنده نگه داشتن موضوع با تکرار زمان بندی شده، سعی می‌کنند این موضوع تا زمانی که نیاز هست، زنده بماند. در این روش، با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی خاص در ذهن مخاطب مي‌كنند . تکرار از لحاظ روانشناسی در تشکیل عادت بسیار مفید است؛ به ویژه اگر با دقت توام باشد. بدون تکرار، تثبیت وتقویت دقیق‌تر عادت میسر نخواهد شد. روش تکرار، از قواعد خاصی پیروی می‌کند، زیرا فاصله های تکرار فعل نباید چندان دراز باشد، که سبب محو شدن آثار قبلی شود و نه چندان کوتاه باشد که ملال انگیز و خسته کننده شود؛ به عبارت دیگر، تکرار مثل ضربه های پیاپی چکش است، که سرانجام میخ را به داخل می‌راند. بنابراین، فرستنده ی پیام امیدوار است که این شکل از ضربه زدن مداوم، باعث القاي نکات پیام شود.
«لئونارد دوب» (Leonard Doob) به بهترین وجه، تمرکز بر روی تکنیک تکرار را توصیف کرده است: «بسیاری از مردم درباره تبلیغ می‌اندیشند، و یا در محراب، عبادت را تکرار می‌کنند. آنها مشاهده کرده اند که ظاهرا تکرار می‌تواند معجزه های روانشناسانه‌ای انجام دهد. البته تکرار در حقیقت مهم است، اما نباید در این اهمیت مبالغه کرد و یا درباره آن به خطا رفت.»
مثالها : ۱. تبليغات رسانه‌هاي غربي مبني بر اينكه ايران به دنبال تسلط بر كشورهاي منطقه مي باشد. ۲. تبليغات وسيع قوم يهود در مورد هولوكاست، كه آن را تبديل به يك باور عميق در مردم دنيا كرده است. ۳. هنگام تبليغ كالاهاي مصرفي در تلويزيون نیز، از اين تكنيك استفاده مي‌شود. با توجه به تحقيقات روانشناسي، براي اثربخش بودن يك پيام، تكرار آن در حداقل سه نوبت لازم است. ۴. شايد اين جمله را شنيده باشيد: «آنقدر بگو دروغگو، كه اگر گفت ماست سفيد است كسي باور نكند.» استفاده از تكرار كلمه دروغگو در مبارزات انتخاباتي و انقلابهاي مخملي ، كاري عادي محسوب مي‌شود و در صورتي اثر دارد، كه بتوانند نقطه ضعفي از حريف پيدا كنند و آن را برجسته نمايند. گاهي هم با حذف كلماتي از گفته هاي كانديداي رقيب، او را متهم به دروغگويي مي‌كنند. ۵. در ادبيات فارسي، داستان استاد سخت‌گير و شاگردان وي بسيار معروف است. خلاصه داستان چنين است كه : چون شاگردان از سختگيري استاد خسته شده بودند، سعي به حذف وي به شيوه غير فيزيكي گرفتند. بنابراين، يكروز در مسير راه، هريك از شاگردان كه به استاد ميرسيد از رنگ پريدگي استاد مي‌پرسيد. هنوز كلاس به آخر نرسيده بود كه استاد بر اثر تلقين زياد بستري شد. ۶. كشورهاي عربي با تكرار ادعاهاي خود در مورد نام خليج فارس يا جزاير سه‌گانه ايراني، درصدد تثبيت اين دروغ‌ها در افكار عمومي دنيا هستند.
۸. برچسب زدن (لقب‌سازي) : دادن بار مثبت يا منفي به واژه‌ها + نسبت دادن آن به گروههاي دوست و دشمن براساس این تکنیک، رسانه‌ها واژه‌های مختلف را به صفات مثبت و یا منفی تبدیل می‌کنند و آنها را به افراد و یا نهادهای مختلف نسبت می‌دهند. گاهی هدف از این عملکرد آن است که ایده، فکر و یا گروهی محکوم شوند بی‌آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود. اصحاب رسانه‌ها می‌کوشند تا با القاب مثبت و یا منفی، برداشت اولیه ما را نسبت به موضوعات موردنظر، تحت تأثیر قرار دهند. بکارگیری بعضی عناوین مثبت مانند دموکرات، آزادیخواه، نجات‌بخش و یا بعضی عناوین منفی مانند تروریست‌، متحجر، ستیزه‌جو و … ، ممکن است ما را به نتیجه‌ای متفاوت سوق دهد و نوع برداشت ما را نسبت به فرد و یا مفهوم خاصی، متأثر سازد. برخی، برچسب‌زنی، را اسم‌گذاری بر یک فکر یا عقیده خاص و یا گروهی مشخص برای تحریک به ردّ فکر، عقیده و یا آن گروه مورد نظر، بدون بررسی شواهد تعریف کرده‌اند. عنوان تروریست، از جمله عناوین و یا القابی است که از دهه ۸۰ تاکنون در رسانه‌ها رواج فراوانی یافته است؛ در حالیکه هیچگونه اجماع جهانی و تعریف مشخصی از این کلمه وجود ندارد. رسانه‌های مختلف براساس مصالح دولت‌های متبوع خود، آن را به گروه‌ها و جوامع خاصی نسبت می‌دهند. اهمیت کاربرد برچسب تروریست به حدی است که به ابزاری برای توجیه سلطه نوین قدرت‌های بزرگ و به ویژه امریکا تبدیل شده است. کلمات ارزشی قدرت اقناع‌کنندگی بالایی دارند و می‌توانند به تعریف ما از واقعیت و قضایای اجماعی جهت بدهند. نظام تبلیغاتی هیتلر با هدایت گوبلز، به اهمیت این امر به خوبی واقف بود به گونه‌ای که هیتلر، برای بسیج مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی آلمان، از واژه‌هایی مانند تهدید سرخ‌ها استفاده می‌کرد.
دو مثال از اسم گذاری یا برچسب زدن، تروریست و تروریسم است. تروریست از نظر یک نفر، ممکن است برای نفر دیگر مبارز آزادی باشد. معنی شناسان می‌گویند آنچه که ما شخصی را می‌خوانیم، بستگی به مقاصد، فرافکنی‌ها و ارزیابی‌های ما دارد. آنها توضیح می دهند که تروریست و تروریسم، کلیشه هایی برای رسیدن به معنی هستند و اجماع جهان شمولی راجع به اینکه چه کسی تروریست است، وجود ندارد، زیرا اهداف سیاسی و راهبردی، دولت‌های مختلف را به طرز متفاوتی تحت تاثیر قرار می‌‌دهد. تعریف فارغ از ارزش وجود ندارد.
مثالها : ۱. كاربرد الفاظي مانند متمدن، شجاع، متعهد، صلح دوست و آزادي‌طلب توسط رسانه‌هاي غربي براي طرفدارانشان، بطوريكه با تكرار اين كلمات افكار عمومي را براي دادن جايزه صلح نوبل به رئيس‌جمهور خون‌آشام رژيم صهيونيستي آماده كردند. ۲. در آمريكا نام طرحي رفاه عمومي بود، در حاليكه يكي از بندهاي آن حذف برنامه‌هاي كمك به خانواده بود. در مبارزات انتخاباتي، از چند ماه قبل گروهها شروع به تعريف واژه هايي مانند تماميت‌خواه، انحصارطلب، جامعه چند صدايي، پلوراليزم ، لباس‌شخصي و... مي‌كنند و بار منفي يا مثبت به اين واژه ها مي دهند، سپس با شروع مبارزات انتخاباتي بدون آنكه دليلي بياورند واژه‌هاي مثبت را به خود و واژه‌هاي منفي را به حريف نسبت مي‌دهند. ۳. كشورهاي غربي هرچند وقت يكبار ، اسم كشورهايي را كه با آنها مخالفت مي‌كنند، در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار مي دهند، يا گروههايي را كه براي آزادي كشورشان مبارزه مي‌كنند در ليست گروههاي تروريستي قرار مي‌دهند. ۴. بهره گيري از بار منفي واژه ها، كلمات و مفاهيم حساسيت برانگيز در افكار عمومي مثلا نسبت دادن بنياد گرايي به ايران
۹. سكوت : عدم واكنش به تبليغات مخالف سكوت، از شيوه هاي ضد عمليات رواني است، كه به آن «تبليغات منفي» يا «سَلبي» نيز گفته مي شود. به طور معمول، زماني كه جنگ رواني و اقدامهاي تبليغي دشمن مهم و قابل اهميت نيست و يا قصد آن ، تحريك متخصصان جنگ رواني خودي براي پاسخگويي انفعالي و عجولانه است، يكي از بهترين شيوه هاي ضد جنگ رواني، سكوت و بي اعتنايي ظاهري است. پيش از انتخاب اين روش، بايد ميزان تأثير سكوت بر روي مخاطبان موردنظر، تجزيه و تحليل شود. بسياري از اوقات، سكوت نوعي مبارزه منفي محسوب شده و سخنان و حركات دشمن را بي ارزش و بي اعتبار مي سازد و همچنين امكان بررسي بازخورد تبليغات دشمن را كاهش مي دهد. جمله اي كه بيشتر همراه اين فن استفاده مي شود، اين است كه اتهامهاي دشمن آنچنان واهي است كه ارزش پاسخ دادن ندارد. حركتي كه مردم هند براي مبارزه با استعمار انگليس و كسب استقلال خود، به رهبري گاندي كردند، نمونه اي از بي اعتبارسازي دشمن از طريق سكوت است.
حسن فياد در خصوص شيوه بكارگيري تكنيك سكوت توسط گوبلز، اينچنين مي نويسد: «گوبلز، پيش از آن كه به جواب گويي بپردازد، نتايج حاصله از تبليغات خود را آزمايش مي كرد و در صورتيكه مدارك و دلايل كافي براي پاسخگويي نداشت، سكوت اختيار مي كرد. به ادعاها و تبليغات بي اثر دشمن، جوابي داده نمي شد؛ زيرا، اگر تكذيب مي گرديد، به اشاعه آنها در ميان مردم بيشتر كمك مي كرد و انرژي تبليغاتي نيز به هدر مي رفت.»