هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. كاربرد الفاظي مانند متمدن، شجاع، متعهد، صلح دوست و آزاديطلب توسط رسانههاي غربي براي طرفدارانشان، بطوريكه با تكرار اين كلمات افكار عمومي را براي دادن جايزه صلح نوبل به رئيسجمهور خونآشام رژيم صهيونيستي آماده كردند.
۲. در آمريكا نام طرحي رفاه عمومي بود، در حاليكه يكي از بندهاي آن حذف برنامههاي كمك به خانواده بود.
در مبارزات انتخاباتي، از چند ماه قبل گروهها شروع به تعريف واژه هايي مانند تماميتخواه، انحصارطلب، جامعه چند صدايي، پلوراليزم ، لباسشخصي و... ميكنند و بار منفي يا مثبت به اين واژه ها مي دهند، سپس با شروع مبارزات انتخاباتي بدون آنكه دليلي بياورند واژههاي مثبت را به خود و واژههاي منفي را به حريف نسبت ميدهند.
۳. كشورهاي غربي هرچند وقت يكبار ، اسم كشورهايي را كه با آنها مخالفت ميكنند، در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار مي دهند، يا گروههايي را كه براي آزادي كشورشان مبارزه ميكنند در ليست گروههاي تروريستي قرار ميدهند.
۴. بهره گيري از بار منفي واژه ها، كلمات و مفاهيم حساسيت برانگيز در افكار عمومي مثلا نسبت دادن بنياد گرايي به ايران
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۹. سكوت :
عدم واكنش به تبليغات مخالف
سكوت، از شيوه هاي ضد عمليات رواني است، كه به آن «تبليغات منفي» يا «سَلبي» نيز گفته مي شود.
به طور معمول، زماني كه جنگ رواني و اقدامهاي تبليغي دشمن مهم و قابل اهميت نيست و يا قصد آن ، تحريك متخصصان جنگ رواني خودي براي پاسخگويي انفعالي و عجولانه است، يكي از بهترين شيوه هاي ضد جنگ رواني، سكوت و بي اعتنايي ظاهري است.
پيش از انتخاب اين روش، بايد ميزان تأثير سكوت بر روي مخاطبان موردنظر، تجزيه و تحليل شود.
بسياري از اوقات، سكوت نوعي مبارزه منفي محسوب شده و سخنان و حركات دشمن را بي ارزش و بي اعتبار مي سازد و همچنين امكان بررسي بازخورد تبليغات دشمن را كاهش مي دهد.
جمله اي كه بيشتر همراه اين فن استفاده مي شود، اين است كه اتهامهاي دشمن آنچنان واهي است كه ارزش پاسخ دادن ندارد.
حركتي كه مردم هند براي مبارزه با استعمار انگليس و كسب استقلال خود، به رهبري گاندي كردند، نمونه اي از بي اعتبارسازي دشمن از طريق سكوت است.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
حسن فياد در خصوص شيوه بكارگيري تكنيك سكوت توسط گوبلز، اينچنين مي نويسد:
«گوبلز، پيش از آن كه به جواب گويي بپردازد، نتايج حاصله از تبليغات خود را آزمايش مي كرد و در صورتيكه مدارك و دلايل كافي براي پاسخگويي نداشت، سكوت اختيار مي كرد.
به ادعاها و تبليغات بي اثر دشمن، جوابي داده نمي شد؛ زيرا، اگر تكذيب مي گرديد، به اشاعه آنها در ميان مردم بيشتر كمك مي كرد و انرژي تبليغاتي نيز به هدر مي رفت.»
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
«آلدوس هاكسلي» در كتاب خود با عنوان «دنياي جديد شجاع» نيز، درباره اين تكنيك مي گويد:
«بزرگترين موفقيت تبليغات نه با انجام كاري، بلكه با اجتناب از آن، حاصل شده است.
حقيقت بسيار خوب است، اما بهتر از آن از ديدگاه عملي سكوت درباره حقيقت است.»
مرگ يك كودك قطعاً فاجعه است، كنده شدن گوش دردناك است، اما مسايلي كه بر كل مردم كشور تأثيرگذار هستند، به ندرت از پوشش خبري برخوردار ميشوند.
به نظر مي رسد سرنوشت حقيقت، مدفون شدن ابدي زير كوهي از «خبرهاي شيرين» است.
البته ميزان موفقيت اين شيوه به عواملي مانند ميزان قدرت و گستره پوشش خبري دستگاه عمليات رواني حريف، اهميت خبر يا حادثه رخ داده شده، ميزان اطلاع قبلي مخاطبان در مورد حادثه ياد شده و همچنين ميزان علاقه آنها براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد آن خبر يا موضوع بستگي دارد.
در سال ۱۹۶۵ ارتش اندونزي با كمك سيا و ارتش آمريكا ، رئيس جمهور وقت (سوكارنو) را سرنگون كرد و با كشتار نيم ميليون انسان بيدفاع (طبق آمار غيررسمي بيش از يك ميليون نفر) حكومتي مطلوب غرب سركار آورد.
قتل عامي كه ميتوانست افكار عمومي دنيا را منفجر كند، فقط يكماه بعد در نيويورك تايمز و سه ماه بعد در مجله تايم، اجازه انتشار يافت و جالب اين كه در آنها از ارتش به خاطر خويشتنداري تشكر شده بود.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
سكوت برخي روزنامه هاي داخلي، همصدا با رسانه هاي فارسي زبان غربي پس از مناظره شش ساعته رئيس جمهور با اقتصاددانان منتقد دولت، نمونه اي از بكارگيري اين تكنيك است.
سكوت برخي رسانه ها نسبت به مناظره رئيس جمهور با اقتصاددانان منتقد دولت به حدي بود كه برخي از كارشناسان سياسي در توصيف اين رويداد نوشتند: بهت و حيرت ناشي از شجاعت دولت در رويارويي علمي با منتقدانش شرايطي را به وجود آورد كه تقريباً تمامي رسانه هاي غربي جزييات اين ديدار را سانسور كردند.
اين در حاليست كه در زمان انتشار نامه اقتصاددانان منتقد، همان رسانه ها با تبليغات فراوان تلاش داشتند دولت نهم را به بي اعتنايي به نظرات كارشناسي متهم كنند
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. حدود نيم قرن است كه سازمان سيا مشغول تجارت مواد مخدر در ايتاليا، فرانسه، جزيرهكورس، شبه جزيره هندوچين، افغانستان و آمريكاي جنوبي و مركزي است و با وجود آنكه اسناد آن در كنگره آمريكا موجود است، اما تا كنون انعكاسي در رسانههاي آمريكا نيافته است.
۲. رسانههاي غربي و برخي رسانههاي داخلي نسبت به پيشرفتهاي كشورمان در مورد ماهوارهبر اميد، انرژيهستهاي، نانوتكنولوژي، بيوتكنولوژي و ... سكوت اختيار كردهاند.
۳. سكوت رسانههاي غربي در مقابل فسادهاي مالي و اخلاقي مسئولان
۴. سكوت هماهنگ رسانههاي غربي و مدافع حقوق بشر در قبال جنايتي مانند كشتهشدن خانم مروه الشربيني (دكتر داروساز مصري كه در دادگاهي در آلمان توسط يك نژاد پرست، مقابل چشم قاضي با ضربات متعدد چاقو به شهادت رسيد)، مثالي از اين تكنيك است.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۰. شایعه سازی :
خبري تاييد نشده در مورد يك واقعه كه انتقال آن دهان به دهان (يا توسط پيامك) صورت ميگيرد.
شایعه، ترویج یك خبر ساختگی است، كه اساساً دور از واقعیت است و با مبالغه و ایجاد رعب یا تحریف خبری كه بهره ناچیزی از حقیقت دارد، همراه است و هدف آن تحت تأثیر قرار دادن افكار عمومی است و با مقاصد سیاسی ـ اقتصادی یا نظامی همراه می باشد.
شایعه در جایی مطرح میشود که زمینه دسترسی به اخبار موثق امکان پذیر نباشد.
«شایعه، انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد میشود.
مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد».
«بهترین شیوه برای القای پیام مورد نظر فرستنده پیام، در زمانهایی که پخش پیام به طور شفاف و روشن امکان پذیر نیست و یا در مواقعی که فکر میکنند با مشکلات قانونی روبرو می شوند، استفاده از کنایه و اشاره است».
کنایه به دلیل غیر صریح بودن آن، معمولا تاثیرات عمیقی برشنونده دارد.
استفاده از حربه کنایه، به وفور در تبلیغات به چشم میخورد.
برای نمونه، گفته میشود: «میگویند فلانی با تروریستها ارتباط دارد» ویا «شنیده میشود فلان گروه در حمایت از تروریستها فعالیت میکنند» و یا «به نقل از شاهدان عینی، حقوق بشر در فلان کشور مراعات نمیشود» ؛ که به هر صورت، ارتباط با تروریسم و نقض حقوق بشر را به افکار عمومی القا میکند.
شایعات معمولاً در اطراف دولتمردان ساخته میشود و اغلب همسازندگان آنها قابل تشخیص نیستند.
شایعه، این خصلت را دارد که وقتی سر زبانها افتاد، دیگر قابل کنترل نیست.
در جوامعی که کانالهای رسمی خبر به شدت تحت کنترل است، به ویژه زمانی که مردم نگران هستند، شایعه ایجاد میشود و به هنگام انتقال، تغییر مییابد و گاه عکس آنچه در آغاز بوده است میشود.
شایعه، نقش مؤثری در جنگهای روانی دارد؛ زیرا بدون آنکه برچسب منفی تبلیغات بخورد، شنونده آن را میپذیرد.
شایعه میتواند برای تخریب روحیه و گسترش بیاعتمادی و تفرقه میان نیروهای دشمن و متحدان آنها به کار گرفته شود.
رواج سوءظنهای به ظاهر موجه، میتواند همکاری حیاتی میان متحدان دشمن را از هم بپاشد.
شایعه، هرگز چیزی را ثابت نمیکند، بلکه از طریق ایجاد فضای بیاعتمادی، کار خود را ادامه میدهد
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
نكات کلیدی:
الف) هر شايعه زماني امكان انتشار سريع دارد، مثلا : شايعه فساد مالي در زمان بحرانهاي اقتصادي سريعتر منتشر مي شود يا شايعه آلودگي آبها در زمان جنگ يا خشكسالي ، قابل باورتر است.
ب) بعضي شايعات ممكن است خوشبينانه باشد، مثلا آلمان با رواج شايعاتي از اين نوع بين فرانسويها در جنگ جهاني دوم باعث شد كه آنها ديگر نتوانند به هيچ خبري اعتماد كنند.
ج) مطبوعات با حذف بخشي از خبر يا نوشتن نام اختصاري افراد زمينه را براي ترويج شايعات دلخواه آماده مي كنند.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. در دوران انتخابات شايعاتي در مورد كانديداي حريف رواج بسياري دارد.
مثلا در انتخابات نهم رياست جمهوري از شايعات زير استفاده شد:
«اگر بيايد وسط پيادهروها ديوار ميكشد.
انجمنحجتيهاي است.
در زندانها مامور تير خلاص بوده است. »
۲. رواج شايعهاي كه درون سكههاي پنجتوماني قديمي ، طلا كارگزاري شده است. اين شايعه يكبار در اواخر دهه شصت شمسي و يكبار ديگر در سال ۱۳۸۸ رواج يافت و باعث هجوم برخي افراد براي خريد اين سكهها شد.
هرچند اين شايعه ازنظر منطقي هم قابل رد ميباشد، اما هميشه عدهاي را به طمع مي اندازد.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۱. حذف بخشي از سند اصلي :
حذف بخش مهمي از يك خبر، با هدف تحريف آن
گاهي اوقات برخي رسانه ها مطلبي را به عنوان 👈🏻«شايع است، احتمال دارد، به نظر مي رسد» و امثال اينها منتشر مي كنند.
سپس ساير رسانه ها بدون ذكر احتمالي بودن آن خبر ، به انتشار آن از قول رسانه مرجع مبادرت مي نمايند.
در نتيجه، خبري كه بيش از يك شايعه يا احتمال يا اظهارنظر يك تحليلگر روزنامه نبوده است، در جهان به عنوان خبري ناب و دست اول منتشر مي شود.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
براي نمونه مي توان به خبري كه درباره خريد اسلحه توسط ايران از كره حدود سالهاي ۱۳۶۴ - ۶۵ روي تلكس خبرگزاريها ظاهر شد، اشاره كرد:
«معاون وزير خارجه ايران، سفير كره جنوبي را به حضور پذيرفته و با وي جهت خريد اسلحه مذاكره نموده است، اين در حاليست كه قرار بر ملاقات با سفير كره شمالي كه روابط حسنه اي با ايران دارد، بوده است.»
جالب اينكه، پس از تحقيق در مورد منبع خبر، مشخص شد كه يك روزنامه دست دوم كويتي اين خبر را در ستون شايعات خود درج كرده و سپس يكي از خبرگزاريها بدون ذكر ستون شايعات، خبر را از قول آن روزنامه دست دوم نقل مي كند و رسانه هاي ديگر نيز به نقل از آن خبرگزاري مبادرت به نشر خبر مي كنند.
در نتيجه، يك دروغ بزرگ به سرعت، يك شبه به واقعيت تبديل مي شود.
اين عمل را با هر جملهاي براحتي ميتوان انجام داد.
مثلا : فرض كنيد اگر در جمله «لا تقربو الصلوه و انتم سكري» ، قسمت دوم را ذكر نكنيم چه خواهد شد!
جمله به اين معني است كه «هنگام مستي ، نماز نخوانيد» و با حذف قسمت دوم فقط اين جمله ميماند «نماز نخوانيد»
آن وقت فرد حذف كننده ميتواند نتيجهگيري كند كه اسلام دستور داده است كه نماز نخوانيد!
بعد از حذف بخشي از سند ميتواند از آن برضد فرد گوينده استفاده كرد و چون مردم عامي به رسانه اعتماد دارند دنبال بررسي درستي يا نادرستي خبر نخواهند رفت.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. به اين قسمت از ماده ۵۰ قانون انتخابات دقت فرماييد:
« ماده ۵۰ ـ هیأت اجرایی بخش با تصویب هیأت اجرایی شهرستان می تواند برای مناطق صعب العبور و کوهستانی و مسافت های دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت ثبت نام و اخذ رأی مقدور نیست شعب اخذ رأی سیار تشکیل دهد هیأت اجرایی شهرستان نیز می تواند در صورتی که لازم بداند نسبت به تشکیل شعب اخذ رأی سیار در مرکز شهرستان و بخش مرکزی اقدام نماید ....»
حال اگر فقط قسمت اول اين قانون را بياوريم (يعني وجود صندوقهاي سيار فقط در مناطق صعبالعبور لازم است) ميتوانيم به هر صندوق ديگري مانند صندوقهاي سيار بيمارستانها ، روستاهاي كم جمعيت يا ... اعتراض كنيم! اين تكنيك در بيانيه يكي از كانديداهاي انتخابات دهم رياست جمهوري مشهود بود.
۲. به اين جملات كه متن كامل سخنراني رئيس جمهور در ۲۴ خرداد ۸۸ است، دقت فرماييد:
« امروز خبرنگاری سوال کرد بعضی ها در گوشه و کنار کارهایی انجام می دهند، اغتشاش است، شورش است،اعتراض است، واژه های تندی را بکار برد و من برای او یک مثالی زدم و نتیجه گیری کردم. من به این خبرنگار گفتم شما اشتباه می کنید، ملت ایران یکپارچه است؛ در یک مسابقه فوتبال۵۰ هزار تا ۷۰ هزار تماشاچی شرکت می کند و آن کسی که تیمش باخته وقتی بیرون می آید عصبانی است و به هر دری می زند.
در انتخابات ایران۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بوده اند. حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. ۷۰ میلیون ملت ایران و ۴۰ میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. »
بنظر شما، يك انسان بيطرف از جملات بالا كدام نتيجه زير را ميگيرد:
نتيجه اول: ۱۳ ميليون ايراني كه به ايشان راي ندادهاند، خس و خاشاك هستند
نتيجه دوم: اغتشاشگران خس و خاشاك هستند؟
رسانههاي بيگانه و طرفداران يكي از كانديداها با حذف قسمت اول سخنراني نتيجه گرفتند كه رئيس جمهور به ۱۳ ميليون ايراني توهين كرده است و وي را فاقد خردورزي معرفي كردند.
عدهاي از مردم هم كه به اين رسانهها اعتماد كامل داشتند بيدرنگ باور كردند.
۳. شما ميتوانيد قسمتي از سخنرانيهاي فردي را حذف كنيد و سپس بقيه را در تيراژ بسيار بالا توزيع نماييد و او را متهم به خرافهگرايي، تحجر، دروغگويي و ... نماييد.
اگر افراد به شما اعتماد داشته باشند بدون تحقيق حرفهاي شما را قبول خواهند كرد. در توزيع سيدي بر ضد كانديداي رقيب در انتخابات از اين شيوه استفاده ميشود.