هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۰. شایعه سازی :
خبري تاييد نشده در مورد يك واقعه كه انتقال آن دهان به دهان (يا توسط پيامك) صورت ميگيرد.
شایعه، ترویج یك خبر ساختگی است، كه اساساً دور از واقعیت است و با مبالغه و ایجاد رعب یا تحریف خبری كه بهره ناچیزی از حقیقت دارد، همراه است و هدف آن تحت تأثیر قرار دادن افكار عمومی است و با مقاصد سیاسی ـ اقتصادی یا نظامی همراه می باشد.
شایعه در جایی مطرح میشود که زمینه دسترسی به اخبار موثق امکان پذیر نباشد.
«شایعه، انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد میشود.
مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد».
«بهترین شیوه برای القای پیام مورد نظر فرستنده پیام، در زمانهایی که پخش پیام به طور شفاف و روشن امکان پذیر نیست و یا در مواقعی که فکر میکنند با مشکلات قانونی روبرو می شوند، استفاده از کنایه و اشاره است».
کنایه به دلیل غیر صریح بودن آن، معمولا تاثیرات عمیقی برشنونده دارد.
استفاده از حربه کنایه، به وفور در تبلیغات به چشم میخورد.
برای نمونه، گفته میشود: «میگویند فلانی با تروریستها ارتباط دارد» ویا «شنیده میشود فلان گروه در حمایت از تروریستها فعالیت میکنند» و یا «به نقل از شاهدان عینی، حقوق بشر در فلان کشور مراعات نمیشود» ؛ که به هر صورت، ارتباط با تروریسم و نقض حقوق بشر را به افکار عمومی القا میکند.
شایعات معمولاً در اطراف دولتمردان ساخته میشود و اغلب همسازندگان آنها قابل تشخیص نیستند.
شایعه، این خصلت را دارد که وقتی سر زبانها افتاد، دیگر قابل کنترل نیست.
در جوامعی که کانالهای رسمی خبر به شدت تحت کنترل است، به ویژه زمانی که مردم نگران هستند، شایعه ایجاد میشود و به هنگام انتقال، تغییر مییابد و گاه عکس آنچه در آغاز بوده است میشود.
شایعه، نقش مؤثری در جنگهای روانی دارد؛ زیرا بدون آنکه برچسب منفی تبلیغات بخورد، شنونده آن را میپذیرد.
شایعه میتواند برای تخریب روحیه و گسترش بیاعتمادی و تفرقه میان نیروهای دشمن و متحدان آنها به کار گرفته شود.
رواج سوءظنهای به ظاهر موجه، میتواند همکاری حیاتی میان متحدان دشمن را از هم بپاشد.
شایعه، هرگز چیزی را ثابت نمیکند، بلکه از طریق ایجاد فضای بیاعتمادی، کار خود را ادامه میدهد
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
نكات کلیدی:
الف) هر شايعه زماني امكان انتشار سريع دارد، مثلا : شايعه فساد مالي در زمان بحرانهاي اقتصادي سريعتر منتشر مي شود يا شايعه آلودگي آبها در زمان جنگ يا خشكسالي ، قابل باورتر است.
ب) بعضي شايعات ممكن است خوشبينانه باشد، مثلا آلمان با رواج شايعاتي از اين نوع بين فرانسويها در جنگ جهاني دوم باعث شد كه آنها ديگر نتوانند به هيچ خبري اعتماد كنند.
ج) مطبوعات با حذف بخشي از خبر يا نوشتن نام اختصاري افراد زمينه را براي ترويج شايعات دلخواه آماده مي كنند.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. در دوران انتخابات شايعاتي در مورد كانديداي حريف رواج بسياري دارد.
مثلا در انتخابات نهم رياست جمهوري از شايعات زير استفاده شد:
«اگر بيايد وسط پيادهروها ديوار ميكشد.
انجمنحجتيهاي است.
در زندانها مامور تير خلاص بوده است. »
۲. رواج شايعهاي كه درون سكههاي پنجتوماني قديمي ، طلا كارگزاري شده است. اين شايعه يكبار در اواخر دهه شصت شمسي و يكبار ديگر در سال ۱۳۸۸ رواج يافت و باعث هجوم برخي افراد براي خريد اين سكهها شد.
هرچند اين شايعه ازنظر منطقي هم قابل رد ميباشد، اما هميشه عدهاي را به طمع مي اندازد.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۱. حذف بخشي از سند اصلي :
حذف بخش مهمي از يك خبر، با هدف تحريف آن
گاهي اوقات برخي رسانه ها مطلبي را به عنوان 👈🏻«شايع است، احتمال دارد، به نظر مي رسد» و امثال اينها منتشر مي كنند.
سپس ساير رسانه ها بدون ذكر احتمالي بودن آن خبر ، به انتشار آن از قول رسانه مرجع مبادرت مي نمايند.
در نتيجه، خبري كه بيش از يك شايعه يا احتمال يا اظهارنظر يك تحليلگر روزنامه نبوده است، در جهان به عنوان خبري ناب و دست اول منتشر مي شود.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
براي نمونه مي توان به خبري كه درباره خريد اسلحه توسط ايران از كره حدود سالهاي ۱۳۶۴ - ۶۵ روي تلكس خبرگزاريها ظاهر شد، اشاره كرد:
«معاون وزير خارجه ايران، سفير كره جنوبي را به حضور پذيرفته و با وي جهت خريد اسلحه مذاكره نموده است، اين در حاليست كه قرار بر ملاقات با سفير كره شمالي كه روابط حسنه اي با ايران دارد، بوده است.»
جالب اينكه، پس از تحقيق در مورد منبع خبر، مشخص شد كه يك روزنامه دست دوم كويتي اين خبر را در ستون شايعات خود درج كرده و سپس يكي از خبرگزاريها بدون ذكر ستون شايعات، خبر را از قول آن روزنامه دست دوم نقل مي كند و رسانه هاي ديگر نيز به نقل از آن خبرگزاري مبادرت به نشر خبر مي كنند.
در نتيجه، يك دروغ بزرگ به سرعت، يك شبه به واقعيت تبديل مي شود.
اين عمل را با هر جملهاي براحتي ميتوان انجام داد.
مثلا : فرض كنيد اگر در جمله «لا تقربو الصلوه و انتم سكري» ، قسمت دوم را ذكر نكنيم چه خواهد شد!
جمله به اين معني است كه «هنگام مستي ، نماز نخوانيد» و با حذف قسمت دوم فقط اين جمله ميماند «نماز نخوانيد»
آن وقت فرد حذف كننده ميتواند نتيجهگيري كند كه اسلام دستور داده است كه نماز نخوانيد!
بعد از حذف بخشي از سند ميتواند از آن برضد فرد گوينده استفاده كرد و چون مردم عامي به رسانه اعتماد دارند دنبال بررسي درستي يا نادرستي خبر نخواهند رفت.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. به اين قسمت از ماده ۵۰ قانون انتخابات دقت فرماييد:
« ماده ۵۰ ـ هیأت اجرایی بخش با تصویب هیأت اجرایی شهرستان می تواند برای مناطق صعب العبور و کوهستانی و مسافت های دور و نقاطی که تشکیل شعب ثابت ثبت نام و اخذ رأی مقدور نیست شعب اخذ رأی سیار تشکیل دهد هیأت اجرایی شهرستان نیز می تواند در صورتی که لازم بداند نسبت به تشکیل شعب اخذ رأی سیار در مرکز شهرستان و بخش مرکزی اقدام نماید ....»
حال اگر فقط قسمت اول اين قانون را بياوريم (يعني وجود صندوقهاي سيار فقط در مناطق صعبالعبور لازم است) ميتوانيم به هر صندوق ديگري مانند صندوقهاي سيار بيمارستانها ، روستاهاي كم جمعيت يا ... اعتراض كنيم! اين تكنيك در بيانيه يكي از كانديداهاي انتخابات دهم رياست جمهوري مشهود بود.
۲. به اين جملات كه متن كامل سخنراني رئيس جمهور در ۲۴ خرداد ۸۸ است، دقت فرماييد:
« امروز خبرنگاری سوال کرد بعضی ها در گوشه و کنار کارهایی انجام می دهند، اغتشاش است، شورش است،اعتراض است، واژه های تندی را بکار برد و من برای او یک مثالی زدم و نتیجه گیری کردم. من به این خبرنگار گفتم شما اشتباه می کنید، ملت ایران یکپارچه است؛ در یک مسابقه فوتبال۵۰ هزار تا ۷۰ هزار تماشاچی شرکت می کند و آن کسی که تیمش باخته وقتی بیرون می آید عصبانی است و به هر دری می زند.
در انتخابات ایران۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بوده اند. حالا چهار تا خس و خاشاک این گوشه ها کاری می کنند بدانید این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنان نخواهد گذاشت. ۷۰ میلیون ملت ایران و ۴۰ میلیون شرکت کننده در انتخابات همه عزیزند، همه ملت ایرانند و همه همدلند و دولت خادم همه آنان و در خدمت همه آنهاست. »
بنظر شما، يك انسان بيطرف از جملات بالا كدام نتيجه زير را ميگيرد:
نتيجه اول: ۱۳ ميليون ايراني كه به ايشان راي ندادهاند، خس و خاشاك هستند
نتيجه دوم: اغتشاشگران خس و خاشاك هستند؟
رسانههاي بيگانه و طرفداران يكي از كانديداها با حذف قسمت اول سخنراني نتيجه گرفتند كه رئيس جمهور به ۱۳ ميليون ايراني توهين كرده است و وي را فاقد خردورزي معرفي كردند.
عدهاي از مردم هم كه به اين رسانهها اعتماد كامل داشتند بيدرنگ باور كردند.
۳. شما ميتوانيد قسمتي از سخنرانيهاي فردي را حذف كنيد و سپس بقيه را در تيراژ بسيار بالا توزيع نماييد و او را متهم به خرافهگرايي، تحجر، دروغگويي و ... نماييد.
اگر افراد به شما اعتماد داشته باشند بدون تحقيق حرفهاي شما را قبول خواهند كرد. در توزيع سيدي بر ضد كانديداي رقيب در انتخابات از اين شيوه استفاده ميشود.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۲. نمك گير كردن :
تطميع نخبگان + هزينه كردن اعتبار آنها در راستاي اهداف خود
يكي از تكنيكهايي كه به ويژه در طول جنگ سرد استفاده گسترده اي داشت، «نمك گير كردن» روزنامه نگاران، نويسندگان، دانشمندان و نخبگان (به ويژه نخبگان زن) و شركتهاي انتشاراتي بود.
دستگاه عمليات رواني غرب؛ در چارچوب چنين تكنيكي كتابهايي را كه اين گروهها مي نويسند آثار مشهور و موفق اعلام مي كند و پس از به شهرت رسيدن از آنها براي تبليغ عليه جامعه هدف استفاده مي كنند.
در واقع، با بكارگيري اين تكنيك روزنامه نگاران، نويسندگان، شركتهاي انتشاراتي و نخبگان به مثابه اسب تروا عليه مردم جامعه خود عمل مي كردند.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. نمونه بارز اين تكنيك، اعطاي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي توسط آمريكا، و سپس استفاده تبليغاتي عليه ايران است.
ميدانيد كه جايزه نوبل يك جايزه سياسي است و كشورهاي غربي آن را به كسي ميدهند كه در راستاي منافع آنها قدم بردارد و اهداي آن برخلاف اسمش در دست بنياد نوبل (كه بنيادي صرفا علمي است) نميباشد.
براي همين، اين جايزه را براحتي به رئيس دولت خونخوار صهيونيستي ميدهند.
در ايران هم شيرين عبادي با گرفتن اين جايزه حاشيه امنيتي پيدا كرده است و با كمال آزادي پرونده مخالفين نظام را به عنوان يك وكيل دنبال ميكند و اگر در مسير كارش با مشكلي روبرو شود مطبوعات غربي سروصدا بپا ميكنند كه «برنده جايزه صلح نوبل توسط دولت ايران تهديد شده است » و ...
۲. اهداي فرصتهاي مطالعاتي به نخبگان علمي و رسانهاي توسط كشورهاي غربي
۳. بعد از انتخابات رياست جمهوري دهم، سميرا مخملباف و پدرش با تحصن در پارلمان اروپا تقاضاي ابطال انتخابات را كردند. اگر به سير مشهور شدن اين دو نفر دقت كنيد خواهيد ديد كه كشورهاي غربي با دادن جوايز به فيلمهاي بي محتواي آنها كه تنها به سياهنمايي ايران ميپرداخت آنها را براي چنين روزي ذخيره كرده بودند!
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
۱۳. الگودهي :
معرفي و تبليغ الگوهاي مطلوب خود به مخاطبين، به شكل غير مستقيم
رسانه هاي بين المللي در گزارشهاي تحليلي خود براي تأثير گذاري بر مخاطب همزمان با پيوند زدن موضوعات مختلف مي كوشند با بهره گيري از شيوه هاي القاي غير مستقيم، موضوع و نهاد مورد نظر خود را به عنوان الگو به مخاطب معرفي مي كنند.
به عنوان مثال: راديوهاي آمريكا با معرفي و تبليغ الگوهاي مطلوب خود مانند معرفي هنرپيشه هاي هاليودي، خوانندگان لس آنجلسي و افرادي كه پس از انقلاب از ايران مهاجرت كرده اند و مصاحبه هاي پي در پي با آنها درصدداند تا زمينه همانندسازي نوجوانان و جوانان ايراني با اين الگوها را ميسر سازند.
بويژه در مصاحبه با چهره هاي مطلوب خويش، از آنان مي خواهند تا فرآيند گذران زندگي خويش را بازگو كنند.
آنان نيز بيشتر آن بخش از زندگي خويش را بازگو مي كنند كه با هنجارهاي مطلوب جامعه ايران مغايرت دارند.
نمونه زير، كه از زبان يك جوان به اصطلاح موسيقيدان موفق بازگو شده است، بيانگر اين واقعيت است:
«معمولاً صبحها پس از بيدار شدن چند دقيقه اي ورزش مي كنم، بعد صبحانه ام را مي خورم و به دوست دخترم زنگ مي زنم. چند دقيقه اي با هم گپ مي زنيم و قربون صدقه هم مي رويم. بعد به انستيتو مي روم. در آنجا با دوستانم كه چند دختر و پسر باحال ايراني و آمريكايي اند، كار مي كنيم. ناهار را با هم مي خوريم. عصر با دوست دخترم قدم مي زنيم، گاهي به سينما يا ... مي رويم. شبها هم معمولاً در پارتي ها دور هم جمع مي شويم و مي خوريم، مست مي شويم و مي گوييم و مي خنديم».
(ميبينيد كه اين الگوي زندگي كاملا نابهنجار است، اما چون ابتدا مجري او را جواني موفق معرفي ميكند، بطور غير مستقيم تبديل به الگو ميشود.)
به عنوان مثالي ديگر: رسانه هاي غربي با تبليغات غيرمستقيم درباره «روز ولنتاين» به تدريج آن را در ديگر كشورها نيز ترويج مي كنند، اين در حاليست كه روز ولنتاين از مشخصه هاي فرهنگ غربي است و با فرهنگ اسلامي و شرقي همگوني ندارد.
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
مثالها :
۱. رسانههاي غربي با تبليغ فراون بر خواننده هاي ايراني يا غربي آنها را به عنوان الگوهاي نسل جوان معرفي ميكنند. بنابر همين تكنيك است كه گاهي مدتها در مورد ريزترين جزئيات زندگي اين خوانندهها (مثلا مايكل جكسون) برنامه پخش ميكنند.
۲. شايد ديده باشيد كه گاهي موجي از هنجارهاي نچندان مطلوب در جامعه رواج پيدا ميكند (مثلا عمل كردن بيني) وقتي به ريشه اين عمل دقت ميكنيد ميبينيد رسانهها با الگوسازي از يك هنرپيشه و سپس تبيغ عمل وي، جوانان را به طور غيرمستقيم به اين كار تشويق كردهاند بطوريكه گاهي ايران مقام اول را در جراحي بيني در دنيا پيدا ميكند.
#بخش_دوم
🆔 @AndishkadehFCT
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩
جنـــــاب
"استـــاد سیــــــــد "
بسیـــــارعـــالی بود
اجــرتــون بـــا
صاحب الزمان عج ا....
از همـراهی همـه کاربران
وادمین ها ومدیران ارجمند
گروه هـــای ولایــی که در
برنامه ریزی وهماهنگی واجرای
کنفرانس ما را همراهی نمودند
صمیمانه سپاسگزاریم ....
🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩
هدایت شده از آرشیو کنفرانس عماریون
🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩
التمــــــــاس دعـــــــای فــــــرج
یاعلـــــــــــی
پـــــــــــایـــــــان کنفــــــــــرانس
🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩🎩