✨ دل بسپار به خدایی که وقتی همه رهایت کردند او کنارت بود... " شب بخیر " ┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄

✨ 🌾اگر چه روز من و روزگار می گذرد دلم 💕خوش است كه با یاد یار می گذرد 🌺چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است قطار عمر كه در انتظار می گذرد #اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌ سلام مولای من 🌼 ‌┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄

عاشقانه با باصفای همیشه 🦋🌱 🎙میثم مطیعی کانال احیاء نسل مهدوی👇 @Ehyae_nasle_mahdavi 🔺انتشار با ذکر منبع

✨ روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند؛ روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد، کم دارد، بیش دارد، دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می شود بهار می‌آید... سلااااااام امروزتون پر باشه از خیر و نور ❤️ ┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄┄┅┄┅┄ کانال احیاء نسل مهدوی👇 @Ehyae_nasle_mahdavi 🔺انتشار با ذکر منبع

این شعر از مولانا رو حتما گوش کنید آرامش است عاقبت اضطرابها ❤️❤️ کانال احیاء نسل مهدوی👇 @Ehyae_nasle_mahdavi 🔺انتشار با ذکر منبع

🍃🌿🍃🌿🍃🌿 به دل بچه هات ی سری بزن... ✳️هر وقت خواستی ببینی نظام زندگیت رو به راه هست، سری به دل بچه ها بزن. 🦋نکند بچه ها تشنه محبت باشند اما خودشان هم بی خبر ... 🦋خانه ای که نظم و انضباط دارد ولی اهلش تشنه محبت های بی دریغ، آن به نظمی شیطانی مبتلا شده. 🦋خدا بخیر کند عاقبت اهل این خانه را!! کانال احیاء نسل مهدوی👇 @Ehyae_nasle_mahdavi 🔺انتشار با ذکر منبع

عکس این متن بالا رو که دیدم دلم برای بابامو بچگیهام تنگ شد🥲 واقعا پدر......

واقعا نوشتن از پدر، کار سختیه! 💟نمی‌ دونم از بزرگی‌ مقام پدر بگم یا از مردی و مردونگی‌اش از سخاوتش یا از مهربونی‌اش خلاصه که فقط میتونم بگم فرشته های زمینی دوست داشتنی هستند❤️

بریم باهم جشن روز مردی که موسسه احیاء نسل مهدوی گرفتیم ی بار دیگه ببینیم به یاد پدرای قشنگ و مهربونمون🥲❤️ 👇👇👇👇👇

پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : خشنودى خدا در خشنودى پدر است و ناخشنودى خدا در ناخشنودى پدر. 💜منتخب ميزان الحكمة، ۶۱۴ یکم بیشتر حواسمون به باباهای مهربونمون باشه و ابن عشق به پدر رو نسل به نسل به بچه هامون منتقل کنیم ❤️ خدا پدران آسمانی رو هم رحمت کنه ان شاالله🦋 #گزارش_کار کانال احیاء نسل مهدوی👇 @Ehyae_nasle_mahdavi 🔺انتشار با ذکر منبع

شغلی با آینده زیبا !!! پایان نامه ارشدم را هرچند طولانی شد، اما چندماهی‌ست دفاع کرده‌ام👩‍🎓 در حیطه‌ی درسم با یک موسسه پژوهشی همکاری میکنم...😊 برای دغدغه‌هایم می‌جنگم... ادمینی بلدم... کتاب می‌خوانم... مطلب می‌نویسم... اما هر فرمی به من بدهند که نوشته باشد شغل: کادر مقابل را با «مادر» پر ‌می‌کنم... راستش را بخواهی من مصداق واقعیِ این جمله‌ام: اینهمه درس خوند که تهش کهنه بشوره!😉 من عاشق عوض کردن پوشک و گرفتن بادگلویم من عاشق شستن تکه‌های کوچک لباسم عاشق پهن کردنِ ۶۰-۷۰ تاش، وقتی یک دور ماشین، لباس شسته🙃 من از دنبال بچه دویدن برای یک لقمه غذا از هم زدن فرنیِ کم‌شیرین😇 از توروخدا امشب ماکارونی درست کن😋 لذت می‌برم خوشم می‌آید ببینم دور و برم شلوغ است سر و صداها... بگیر و بکِش‌ها... کِیف میکنم وقتی بعد یکی دوساعت سینک ظرفشویی، پر شده😌 وقتِ سر خاراندن ندارم و کارها تلنبار شده... چه کنم... برایم شیرین‌تر است منتسب به اینها باشم، تا صاحب چند عنوان مقاله و کتاب! تا پژوهشگر نمونه‌ی سال! تا دانشجوی دکترای فلان...🤷‍♀ من مقاله می‌نویسم🖋 پژوهش میکنم یک بار هم رتبه‌ی خوبی در آزمون دکترا آوردم (که نرفتم)چ اما لیاقتم بیش از این است که در همین حد بمانم... من به قله‌ای می‌اندیشم که در دامنه‌اش ایستاده‌ام...🗻 به صدها سال بعد... وقتی اثری از پژوهش‌ها نیست، کتاب‌ها کهنه شده، دانشگاه‌ها تخریب شده...😔 اما از نسل من، صدها و هزاران نفر در عالم هستی نفس می‌کشند...❤️ فکر میکنم به هر یک باری که می‌گویند «لااله‌الا‌الله» و فرشته‌ها می‌گویند باز هم از نسل تو برایت حسنه فرستادند ❤️ من در این مُلکِ فانی دنبال باقی‌ترین اتفاقم... من مــــــادرم😍