هدایت شده از آشپزی حرفه ای 😎
برای ۱۳۲ سال استعمار وحشیانه و کشتار بیش از یک و نیم میلیون نفر از مردم الجزایر، حاضر به یک عذرخواهی خشک و خالی هم نیستند ولی یک عده میخوان «صدای مردم ایران» رو بهشون برسونند که واسه ما حقوق بشر و دموکراسی بیارن!
🇮🇷سرباز وطن🇮🇷 ↯
@sarbaz_vatan
دانلود برنامه اندرویدی قرآن نور:
https://cafebazaar.ir/app/org.crcis.quran
سلام علیکم. یکی از شرایط بهره برداری از قرآن کریم، ایمان به قران کریم است . لاریب فیه. اگر ایمان بالله و رسول الله و کتاب الله و یوم القیامه باهم جمع شد و با عمل صالح جمع شد ، این کتاب اورا هدایت میکند. ایمان به غیب به ایمان بالله و وحی و رسالت و امامت و قیامت و جزای اعمال و.... اطلاق میشود و یکی از مصادیق آن غیبت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است.
یکی دیگر از شرایط هدایت این کتاب الهی، ایتا ء زکات، است . پرداخت از مال حلال اعم از واجب و مستحب ، از دیگر وظایف متقین است .
ایمان به غیب و ایمان به قران کریم، مستلزم ایمان به اصل نبوت و وحی و کتب آسمانی دیگر است . هرچند این کتاب ها ، در حال حاضر تحریف شده اند ، ولی اصل این کتاب ها و اصل نبوت و اصل وحی و آموزه های وحیانی، مورد تایید اسلام و دین شریف اسلام است . اصل نبوت به معنی پیامبری همه انبیا ی الهی و اصل وحی که زیر مجموعه نبوت است، در همه زمان ها، یکی است و قابل تفکیک ، نیست.
ایمان ، مرا تب مختلفی دارد و مراحل بالای آن، یقین است . کسی در سیر مراحل ایمان ، موفق خواهد بود، که به آخرت و قیامت ، به مرحله یقین، رسیده باشند . و یقین هر چند خود مراتبی دارد ولی خودش، بالاترین مرحله ایمان است .
این است که آیه شریفه، در مورد قیامت ، یقین را شرط میداند. پس نتیجه میتوان گرفت، که مهمترین بخش ایمان، ایمان به آخرت و قیامت و جزای اعمال است . و از مهمترین مصادیق ایمان به غیب، است .
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 فیلمی از نوع رفتار رهبر ایران با کودکان از ساعت ها پیش در کانال های مختلف در حال دست به دست شدن است.
کودکان در مقابل او قرار میگیرند، برخی خواسته هایی را مطرح میکنند، برخی با زبان خود با او حرف میزنند و او به هر کدام واکنشی دارد ...
پیشنهاد میکنم این بی نظیر را حتما ببینید .
@jahadetabeen8
🔹☫جهاد تبیین☫🔹
امام خمینی(ره) و بازگشت به قرآن
مقدمه
بي ترديد يكي از بارزترين ويژگي نهضتهاي اصلاحي سدههاي اخير در ممالكاسلامي، خصيصه بازگشتبه قرآن است كه به وسيله رهبران مسلمان اين جنبشهااظهار شده است.
از سلسله جنبان اين نهضتها يعني سيد جمال الدين اسد آبادي (1314 -1254ق) گرفته تا بزرگترين مصلح جهان اسلام در قرن حاضر، يعني حضرت امامخميني (1368 - 1279ش) كه نهضت اصلاحي خويش را به انقلابي مردمي بر ضداستبداد داخلي و استعمار خارجي تبديل نمود، جملگي شعار بازگشتبه قرآن راسر لوحه برنامههاي خويش قرار دادند و جوامع اسلامي را به اتحاد حول محور قرآنو اسلام فرا خواندند.
نتيجه اين دعوت و اهتمام آن شد كه قرآن تا حدودي از زاويه نسيان و فراموشي بهدرآيد و در دو صحنه علم و عمل، چراغ پر فروغ و مشعل روشنگر راه باشد كهنگارش دهها تفسير تمام و نيمه تمام بر قرآن و برپائي صدها و بلكه هزارها جلساتتفسير قرآن در محافل و مجامع اسلامي نشان دهنده حضور علمي قرآن در ميانملتهاي مسلمان در قرن حاضر است. همان گونه كه برپائي دهها نهضت اصلاحي وجنبش آزادي بخش در كشورهاي مسلمان، كه همگي بازگشتبه قرآن را اساس كارخويش قرار داده بودند، بهترين گواه حضور عملي قرآن، و خاصيت انقلابي و رهائيبخش آن در صحنه زندگي مسلمانان و حيات مجدد آنان است.
يكي از محققان در اين باره مينويسد: تفسير نگاري در قرن چهاردهم از هر قرنديگري در تاريخ اسلام، متفاوت و ممتاز است. اين امتياز صرفا به فراواني انبوهتفاسير هر مشرب و مكتبي ارتباط ندارد; بلكه به تحول ديدگاه تفسيرنويسي نيزمربوط است. در اين قرن سمت و سوي تفسيرنويسي از ديدگاه فردي و اخروي بهديدگاه عرفي و اجتماعي تحول يافته است.
چنين به نظر ميرسد كه بازگشتبه قرآن و نهضت عظيم تفسير نويسي در قرنچهاردهم، بارزترين مختصه و مشخصه انقلاب اصلاحي فراگير يا رنسانس اسلامياست. آهنگ همواره شنيدني در اين نهضتسراسري اصلاح در عالم اسلامي، نوايدلانگيز قرآن، اين قلب تپنده زندگي بخش اسلام و ايران است.
باري، در يك كلام، هيچ مشخصهاي از بازگشتبه قرآن و كشف مجدد قرآن وارزش اصلاحگر و انقلابانگيز آن، در رنسانس اسلامي بارزتر نيست»[1].
پنهان نيست كه قرآن در هيچ دورهاي به طور كلي در زاويه فراموشي و نسياننبود; بلكه مراد از اين فراموشي، عملي نشدن احكام اجتماعي و حكومتي قرآن استكه قرنها تحت الشعاع احكام فرعي و فقهي قرار داشت. چنانكه امام خميني از اينغفلت جوامع اسلامي بارها با اندوه و تاثر سخن گفت و از جمله در وصيت نامهسياسي - الهي خود فرمود: هر چه اين بنيان كجبه جلو آمد، كجيها و انحرافهاافزون شد، تا آنجا كه قرآن كريم را كه براي رشد جهانيان و نقطه جمع همه مسلمانان(است)... چنان از صحنه خارج نمودند كه گويي نقشي براي هدايت ندارد و كار بهجايي رسيد كه نقش قرآن به دستحكومتهاي جائر و آخوندهاي خبيثبدتر ازطاغوتيان، وسيلهاي براي اقامه جور و فساد و توجيه ستمگران و معاندان حق تعاليشد و مع الاسف به دست دشمنان توطئهگر و دوستان جاهل قرآن، اين كتابسرنوشتساز، نقشي جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آن كهبايد وسيله جمع مسلمانان و بشريت و كتاب زندگي آنان باشد، وسيله تفرقه واختلاف گرديد و يا به كلياز صحنه خارج شد[2].
ناگفته پيداست كه تكيه بر شعار باز گشتبه قرآن هرگز به معناي حذف سنت وبسنده كردن به كتاب خدا نبوده و نيست. اين شيوه مذمومي است كه يكبار در تاريخاسلام تجربه شد و در قالب شعار حسبنا كتاب الله جلوه كرد و تايجسوء و ثمراتزيان بخش اين تجربه ناميمون، هنوز هم به مانند شرنگي، كام جوامع اسلامي راشديدا تلخ ساخته است.
شهيد مطهري كه از عالمان بيدار دل و درد آشناي جامعه ما است، آنجا كه دربارهاهداف اصلاح طلبانه سيد جمال سخن ميگويد، در اين باره مينويسد: باز گشتبهاسلام نخستين دور ريختن خرافات و پيرايهها و ساز و برگهايي است كه به اسلام درطول تاريخ بسته شده است. بازگشت مسلمانان به اسلام نخستين از نظر سيد بهمعناي بازگشتبه قرآن و سنت معتبر و سيره سلف صالح است. سيد در بازگشتبهاسلام تنها بازگشتبه قرآن را مطرح نكرده است; زيرا او به خوبي ميدانست كه خودقرآن رجوع به سنت را لازم شمرده است; به علاوه، او به خطرات «حسبنا كتاب الله»كهدر هر عصر و زماني، به شكلي، بهانه براي مسخ اسلام شده است، كاملا پي بردهبود[3].
شك نيست كه پرداختن به بحث و بررسي پيرامون نهضت بازگشتبه قرآن درقرون اخير، نه تنها در حوصله يك يا دو مقال نميگنجد; بلكه نيازمند تاليفهايمستقل و جداگانهاي در اين زمينه است تا به همه زواياي آشكار و نهان اين بحث، آنگونه كه شايسته است رسيدگي شود. آنچه در اين مجال مطرح خواهد شد، صرفاطرح موضوع مذكور از ديدگاه امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) است تا بلكهانديشمندان با كفايت و صاحب نظران با صلاحيت، در فرصتهاي مناسب بهبررسي همه جانبه آن
اقدام نمايند. اميد آن كه در همين اندازه هم توفيق، رفيق راهباشد و بتوانيم گوشهاي از مسائل فراوان اين بحث را طرح كنيم.
علل مهجوريت قرآن
با مطالعه و دقت در آثار مكتوب و اظهارات شفاهي حضرت امام چنين بدست ميآيدكه دو عامل سبب مهجوريت قرآن در ميان مسلمانان شده است: يكي بيتوجهي خودمسلمانان به قرآن و مشغوليتبه غير قرآن و ديگري تلاشهاي تبليغي دشمنان.
الف- بي توجهي مسلمانان به قرآن
امام خميني (ره) ريشهايترين مشكل و بزرگترين درد جوامع اسلامي را دوريمردم از قرآن و در نتيجه مهجور ماندن اين آخرين صحيفه آسماني ميدانست و براين واقعيت تلخ همواره تاكيد ميكرد كه مشكلات مسلمين زياد است، لكن مشكلبزرگ مسلمين اين است كه قرآن كريم را كنار گذاشتهاند و تحت لواي ديگران درآمدهاند[4].
به اعتقاد ايشان دوري دول اسلامي از قرآن كريم، ملت اسلام را به اين وضع سياهو نكبتبار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهاي مسلمان و كشورهاي اسلامي رادستخوش سياستسازشكارانه استعمار چپ و راست قرار داده است[5].
مساله مهجوريت قرآن و دور شدن جوامع اسلامي از قرآن، از جمله نگرانيهايبسيار جدي حضرت امام و دغدغه خاطر مستمر ايشان است كه از همان آغازينروزهاي نهضت در سال 42 تا بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و حتي تا واپسينروزهاي حيات هم، بارها و بارها بدان اهتمام ورزيده و لزوم توجه به قرآن را تاكيدفرمودند. مثلا در يك سخنراني در سال 43 در مورد نقشههاي استعمار بيان داشتند كهسلطه مستكبرين بر دولتهاي اسلامي در اثر دستبرداشتن از قرآن كريم و اتكانداشتن بر قواعد اسلام بوده است [6] و در مقدمه مفصل وصيت نامه سياسي - الهيخود كه در واقع آخرين ديدگاههاي ايشان درباره مسائل مختلف است، نوشتند:شايد جمله «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»اشارهباشد، بر اين كه بعد از وجودمقدس رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) هر چه بر يكي از اين دو گذشته استبرديگري گذشته است و مهجوريت هر يك، مهجوريت ديگري است، تا آنگاه كه ايندو مهجور بر رسول خدا در «حوض»وارد شوند... اكنون ببينيم چه گذشته استبركتاب خدا، اين و ديعه الهي و ما ترك پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم). مسائلاسفانگيزي كه بايد براي آن خون گريه كرد، پس از شهادت حضرت عليعليه السلام شروعشد، خود خواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيلهاي كردند براي حكومتهاي ضدقرآني... و با قرآن در حقيقت قرآن را، كه براي بشريت تا ورود به حوض، بزرگتريندستور زندگاني مادي و معنوي بوده و هست، از صحنه خارج كردند[7].
همچنين در جاي ديگري فرمودند: قرآن مهجور و احكام قرآن مهجور است. بهاين كه در ماذنهها اذان بگويند و نماز بجا آورند، قرآن از مهجوريتبيرون نميرود.البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شؤون زندگي انسان از امور لازم است،لكن كافي نيست. قرآن بايد در تمام شؤون زندگي ما حاضر باشد...[8].
نكته مهمي كه به عنوان يكي از محوريترين اركان بازگشتبه قرآن در بياناتامام به چشم ميخورد، اين است از نظر حضرت امام، بازگشتبه قرآن، يعنيبازگشتبه اسلام راستين و حقيقي كه پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم منادي آن بود. اين چنين ديدگاهيدرباره قرآن، نه تنها به هيچ روي نميتواند از سنت جدا باشد; بلكه در واقع، عينپيروي از سنت نيز هست. اين حقيقتي است كه با نگاهي گذرا به مقدمه وصيت نامهايشان به خوبي قابل درك و دريافت است; علاوه بر اين در موارد متعدد ديگري همبدان تصريح فرمودند. مثلا در كتاب ولايت فقيه در اين باره مينويسند: قرآنمجيد و سنت، شامل همه دستورات و احكامي است كه بشر براي سعادت و كمالخود احتياج دارد. در كافي فصلي استبه عنوان «تمام احتياجات مردم در كتاب وسنتبيان شده است»و كتاب يعني قرآن، «تبيان كل شي»است. روشنگر همه چيز وهمه امور است. امام سوگند ياد ميكند (طبق روايات) كه تمام آنچه ملت احتياج دارد،در كتاب و سنت است و در اين شكي نيست.[9] و در جايي ديگر ميفرمايند: انبياهم، همه چيزهايي كه مربوط به روح و مربوط به مقامات عقليه و مربوط به مراكزفيضيه است، براي ما بيان كردهاند و قرآن هم بيان كرده است و اهلش ميدانند.
__________________
[1] . تفسير و تفاسير جديد، ص10 - 9.
[2] . وصيت نامه سياسى الهى امام خمينى، ص2.
[3] . مطهرى، مرتضى; نهضتهاى اسلامى در صد ساله اخير، ص22 - 21.
[4] . خمينى (امام); صحيفه نور، ج13، ص123.
[5] . همان، ج1، ص186.
[6] . همان، ص88 با تصرف و تلخيص.
[7] . همان; وصيت نامه سياسى - الهى، ص2 - 1.
[8] . همان; صحيفه نور، ج16، ص39 با تصرف و تلخيص.
[9] . همان; ولايت فقيه، ص21.