eitaa logo
اطلاع رسانی دفتر امام جمعه - دهستان میانکاله_زاغمرز
447 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
557 ویدیو
4 فایل
دهستان میانکاله - زاغمرز شماره تماس دفتر : 01134614056
مشاهده در ایتا
دانلود
رکود بر جبهه های غرب حاکم شده بود. فرماندهان مصمم بودند عملیاتی را انجام دهند و بهترین گزینه آزاد سازی ارتفاعات میمک بود. اما ستون پنجم هم بیکار ننشسته بود و خبرهای جبهه را به دشمن مخابره کرده بود. به همین خاطر منتظر حمله بودند. از طرفی هم طرح عملیات ریخته شده بود و باید انجام می شد. ولی الله معاون تیپ بود. اشک ریزان به نماز ایستاد. در قنوت نماز از خدواند طوفان و باران را با هم می خواست. فقط در این صورت بود که آمادگی دشمن غیر فعال می شد. هنوز از نماز ولی الله و توسل فرماندهان چیزی نگذشته بود که طوفان شروع شد. کم کم به حدی شدت گرفت که در جبهه خودی چادر ها را از جا کند و در جبهه دشمن، دیده بان ها را از ارتفاعات به دل سنگر هاشان کشاند. با این عنایت الهی عملیات شروع شد. وقتی نیروهای خودی خودشان را بالای سر عراقی ها رساندند، تازه از خواب خوش بیدار می شدند و فقط عده کمی از آنها توفیق فرار را پیدا کردند شهید ولی الله چراغچی🕊 @EmamJomeh_News
بسم الله الرحمن الرحیم 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۸ 🗓 جلسه امام جمعه محترم دهستان میانکاله(زاغمرز) حجت الاسلام والمسلمین با فرماندهان بسیج جهت تشکیل یا تقویت طرح محله مهدوی 🌹 اطلاع رسانی دفتر امام جمعه دهستان میانکاله - زاغمرز 🌹 ••••۰۰۰✾•🌿🌺🌿•✾۰۰۰•••• کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه در پیامرسان های ایتا ، سروش ، روبیکا و تلگرام👇👇 @EmamJomeh_News
بسم الله الرحمن الرحیم 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۸ 🗓 بازدید و خداقوت گویی امام جمعه محترم دهستان میانکاله(زاغمرز) حجت الاسلام والمسلمین از پایگاه مرزبانی دریایی و بررسی مشکلات احتمالی و راهکارهای تعامل و همکاری 🌹 اطلاع رسانی دفتر امام جمعه دهستان میانکاله - زاغمرز 🌹 ••••۰۰۰✾•🌿🌺🌿•✾۰۰۰•••• کانال اطلاع رسانی دفتر امام جمعه در پیامرسان های ایتا ، سروش ، روبیکا و تلگرام👇👇 @EmamJomeh_News
محمد هادی شدیدا مراقبت چشمش بود. چه در زمانی که نوجوان بود و در فلافل فروشی جوادین کار می کرد و چه در زمانی که مهاجرت به نجف کرد، و برای لوله کشی به خانه برخی از اهل نجف می رفت، مراقب چشمش بود این اواخر وقتی می آمد ایران، در خیابان ها احساس راحتی نمی کرد و چفیه اش را روی صورتش می انداخت. می گفت: از وضعیت حجاب خانم ها خیلی ناراحتم و در رفت و آمدها نمی توانم سرم را بالا بگیرم. معتقد بود اگر به نامحرم نگاه کند،از لحاظ معنوی خیلی عقب می افتد و راه شهادت بسته می شود. شهید محمد هادی ذولفقاری🥀🥀 @EmamJomeh_News
محمد هجده ماهه بود. چند روز بود که تب شدیدی داشت و پائین نمی آمد. مادر برش داشت آورد بیمارستان. دکترها پس از معاینه و آزمایشات، گفتند که بچه شما مننژیت مغزی دارد و تنهاترین راه درمانش برداشتن آب نخاع برای تحقیق بیشتر است. در این صورت هم احتمال سلامتی خیلی پائین است و ممکن است بچه فلج شود. مادر تنش گر گرفت. نمی توانست بچه فلج ار نگه دارد. گفت: نه نمی خواهم. دکتر عصبانی شد و گفت: اگر بخواهی بچه را از این بیمارستان بیرون ببری، زیر پرونده اش می نویسم هیچ بیمارستانی قبولش نکند. مادر گفت: آنکه درد داده درمان هم می دهد. هر چه می خواهی بنویس. ما که بی صاحب نیستیم. محمد را آورد خانه و رختخوابش را روی قبله انداخت. شش روز بود که محمد روی به قبله داشت. بدنش داشت کم کم خشک می شد و سرش به عقب برگشته بود. دیگر طاقت نیاورد. محمد را برد بالای پشت بام و سجاده اش را انداخت و شروع کرد خواندن نماز توسل به رسول خدا (ص). شروع کرد به عرض حاجت. در همان حال اسب سواری را دید که دور سجاده اش می چرخید. بی اخیار بلند شد و گفت: یا رسول الله! من بچه ام را از شما می خواهم؛ اما سالم. اگر ماندنی است از خدا بخواه سالم به من برش گرداند. از پشت بام که آمد پائین به مادرش گفت: همین امروز این بچه یا خوب می شود یا می میرد. اگر غیر از این باشد از سادات نیستم. محمد را در رختخوابش خواباند. پس از مدت زمانی کم کم چشم های محمد باز شد. بلند شد و خندید. شهید محمد معماریان🥀 @EmamJomeh_News
📷 تصویری از شهید محراب آیت‌الله سید اسدالله مدنی در کنار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دهه ۶۰ 🗓 سالروز شهادت آیت‌الله شهید مدنی @EmamJomeh_News
باسمه تعالی "وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ" برادر ارجمند جناب آقای مهندس سید هادی موسوی بخشدار محترم بخش مرکزی شهرستان بهشهر با نهایت تاسف و تالم مصیبت درگذشت جانباز سرافراز دفاع مقدس جناب آقای رضا حسن‌زاده پدر خانم گرامیتان را به شما وهمسر سوگوارتان تسلیت عرض نموده و به مدد کلام الهی " انا لله و انا الیه راجعون "و رسیدن به حریم امن الهی، از خداوند متعال برای روح آن جانباز سرافراز، آمرزش و آرامش الهی و برای شما، خانواده داغ دیده تان و سایر بازماندگان شکیبایی و صبر مسالت دارم.  حسین انزائی امام جمعه دهستان میانکاله @EmamJomeh_News
دوران انقلاب و حتی دوران جنگ زیاد به بهشت زهرا (س) و قطعه شهدا می رفتم. از این که مادر شهید نبودم، احساس شرمندگی داشتم. همیشه وقتی با پدر و مادر شهدا رو به رو می شدم، می ماندم به آنها چه بگویم. وقتی حسن شهید شد کمی از شرمندگی بیرون آمدم و خدا را شاکر هستم. وقتی محمد زنگ زد تا خبر شهادت برادرش را بدهد، همین که گوشی را از پدرش گرفتم و خبر مصدومیتش را شنیدم، احساس کردم نیرویی وارد سینه ام شد. لطف خدا بود که صبری در من ایجاد شد. گفتم: شهادت مبارکش باشد. وقتی خبر شهادتش پخش شد، مشکی نپوشیدم و اجازه ندادم کسی به من تسلیت بگوید. حسن که نمرده بود؛ شهید شده بود. زنده بود. تازه او خودش شهادت را خواسته بود. البته گاهی از اینکه چرا با این شرایط که پدر و مادرش پیرند و همسر جوان و کودکی در دست دارد، شهادت را انتخاب کرده، متعجب می شدم، اما وقتی می دیدم که همه رفتنی هستیم، چه بهتر که سعادت مند برویم، آرام می شدم. شهید حسن باقری🥀 @EmamJomeh_News
33.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. با دیدن این کلیپ جوری جیگرتون حال میاد که شیرینیش ساعتها زیر زبونتون میمونه به عشق مولا علی ع گوش کنید ✌️ ..@EmamJomeh_News