eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.5هزار دنبال‌کننده
40.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
512 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻قال النبیّ صلّی اللّه علیه و آله: طُوبي لِمَن اَدرَكَ قائِمَ اَهلِ بَيتي وَ هُوَ مُقتدٍ بِهِ قَبلَ قيامِهِ يَأتِمُ بِهِ وَ بِاَئِمَّةِ الهُدي مِن قَبلِهِ وَ يَبرَأُ اِلَي اللّهِ مِن عَدُوِّهِم اُولئِكَ رُفَقائي وَ اَكرَمُ اُمَّتي عَلَيَّ. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به حال كسي كه زمان قائم اهل بيت مرا (صلوات الله علیهم) درك كند، در حالي كه 👈 "قبل از قيامش از او پيروي مي كرده"، 👈 "به او و ائمه هدي قبل از او متمسك شده" و 👈"از دشمنانشان به سوي خداوند بيزاري مي جسته است"، آن ها و امت من هستند. 📚بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۲ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
⇜✾هرشب،ساعت 22:00 ⇜✾دعــاے‌ فــرجـ ✾⇝ ای بیقرار یار فرج بخوان با چشم اشکبار،دعای بخوان 🍃عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو پنهان و آشکار دعای فرج بخوان ۩اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ۩ ✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼ ✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼ 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۵۱ ۞؎آیه‌ ای از سوره آل عمران 📖یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ واتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‏  [آل عمران/۲۰۰] 🔸ای اهل ایمان( در کار دین )صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیا و مراقب کار دشمن بوده و خدا ترس باشید شاید رستگار شوید. 🔹 از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند تأویل این آیه این است؛ « شکیبا باشید بر انجام فرائض دینی , صبر کنید بر آزار دشمنانتان و مواظب ظهور امام خود مهدی منتظر علیه‌السلام باشید.» 📚 اثبات الهداه ج ۵ ص ۱۵۳ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
[ اللهمّ إنّی أعوذُ بِکَ ؛ مِن نفسٍ لاتَشبَع ...] خداوندا♥️ پناه می‌برم به سوۍ از نفْسی ؛ ڪه‌سیرۍ استـ ...
۩؎‌هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : ۩؎اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۞ این پست هر شب تکرار می شود: ۞ یک فاتحه و توحید، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س)، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما، ای امام ما، یا بقیه الله فی ارضه ۞ به رسم ادب، برای پدر و مادر بزرگوارتان، هدیه‌ای فرستادیم، شما هم ما را به هدیه‌ای مهمان کن، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد... 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘شايد تو همان رهگذر خسته‌ای هستی كه گوشه‌ی جاده‌ی انتظار نشسته‌ای تا بلكه كسی بيايد !! ما بايد ظهور كنيم برای تو☘ 🥀فَصَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لاَ أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ 🥀پس اى خدا مرا صبر و شكيبايى ده در امر غيبت آن حضرت كه آنچه را تو تأخيرش خواهى من تعجيل آن نخواهم⚘ 📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
4_5791793128419625721.mp3
21.59M
.. ❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز بخون... ❀❀ 🎙با صدای آقای الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313 ┄┅═✧❁✧═┅┄
✨﷽✨ خدای مهربانم 🧡 🍂از این که دعا هایمان را مستجاب کردی لطف و کرمت سپاس گذاریم. پروردگارا❤️ تو تنها خالق ما هستی از تو تمنا دارم که هرگز بندگانت را از دعا و نیایش به درگاهت محروم نکن. 🍂معجزه یعنی نگاه خدا تو اوج ناامیدی الهی به امید تو🍂
[🍃🌸] ﷽ ۞‹ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِیٖ لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا › ﺍِی ڪاﺵ فلان انسان را بھ دوستے‌ نمی‌گرفتم ! ۞﴿ ﺍﻟﻔﺮﻗﺎﻥ/۲۸﴾ •┈—┈—┈✿┈—┈—┈• خدایِ مهربانم، جز‌ تو‌ کسی بھ حالِ‌ دلِ‌ من‌ محل‌ نداد، جز‌ تو‌ کسی طریقِ‌ رفاقت‌ بلد‌ نبود :)🧡' 🍃 🦋https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
4_5776375699065539721.mp3
12.23M
۵٠ ♨️ در شب عاشورا، همه رفتند به جز عده ای کم که انسان‌های خاص و عالِمی نبودند، تنها دلیل تمایز آن‌ها از بقیه و رسیدن به معیت با امام؛ شاخصه‌ای بود که در آن‌ها شکل گرفته بود. ※ برای شبیه شدن به اصحاب عاشورا باید از چند مرحله عبور کرد، آن چند مرحله کدامند؟ 🎤 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🔹▫️🔹▫️ ۞امام على(ع): ۩؎بندگان خدا! شما و آرزوهاى شما در اين دنيا، ميهمانانى موقّت هستيد. 🔸۩؎عِبادَ اللّهِ! إنَّكُم وما تَأمُلُونَ مِن هذِهِ الدُّنيا أثوِياءُ مُؤَجَّلونَ. 📚نهج‌البلاغه، خطبه 129⚘ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️آثار غفلت از یاد عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔸به خودم و عزیزان تذکر عرض می کنم که ما توجهمان به حضرت بقیه الله خیلی کم است، خیلی دوریم. 🔸این نسیان، زندگی ما را به سمت و سویی نتیجه بخش، سوق نمی دهد. باید بیشتر متوسل بود، باید بیشتر متوجه بود. این سلامها، زیارتها، توجهات و توسلات، دنیا و آخرت برای ما خواهد داشت. ⁉️ چرا زندگی های ما به گونه ای شده که از هر طرف، مشکلات فشار آورده است؟ اینها به خاطر این غفلت است. اگر توجه به حضرت علیه‌السلام را شروع کنیم، گره ها حتما حتما باز خواهد شد. 🖋حجت‌الاسلام شیخ جعفر 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌‌‌دهم ( #شهادت‌وغربت) #قسمتـ160 شنبه صبح با این که اصلا حال خوبی نداشتم
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) سریع دویدم سمت کلاس تا وسایلم را بردارم، دوستانم متوجه عجله و اضطراب من شدند، پرسیدند: «چه خبره فرزانه؟ کجا با این عجله؟ چی شده؟» گفتم: «هیچی حمید مجروح شده، آوردن تهران، باید برم».. دوستانم پشت سر من آمدند، کنار ماشین که رسیدیم پدرم متوجه آنها شد، همراهشان به سمت دیگری رفت و با آنها صحبت کرد. با چشم خودم دیدم که دوستانم روی زمین نشستند و گریه می کنند، خواستم به سمتشان بروم اما پدرم دستم را کشید که سوار ماشین بشوم. وقتی سوار شدم سرم را چرخاندم و از شیشه عقب ماشین بچه ها را دیدم که همدیگر را بغل کرده بودند، صورت هایشان را با چادر پوشانده بودند و گریه می کردند. نمی توانستم نفس بکشم، درست حس می کردم که یک حالتی شبیه به سکته دارم. بدنم بی حس شده بود، فقط می توانستم پلک بزنم، همه بدنم بی حرکت شده بود، بابا سر من را به سینه اش چسبانده بود و آرام گریه می کرد. با زحمت زیاد پرسیدم: برای چی گریه می کنی بابا؟ مگه نگفتی فقط مجروح شده؟ خودم میشم پرستارش، دورش می گردم اونقدر مراقبت می کنم تا حالش خوب بشه. با همان حالت گریه گفت: «دخترم تو باید صبور باشی، مگه خودتون دوتایی همین رو نمی خواستید؟ مگه من اسم حمید رو خط نزدم؟ خودت نیومدی واسطه نشدی؟ نگفتی بذار بره؟ حالا باید صبر داشته باشی، شما که برای این روزها آماده شده بودین». این حرف ها را که شنیدم پیش خودم گفتم تمام! حمید شهید شده! پسر خاله پدرم متوجه نشده بود که من همه چیز را از حرف های پدرم خوانده ام، گفت: «عکس حمید رو برای بیمارستان لازم داریم». همه این حرف ها همان چیزهایی بود که سالها در کتاب های شهدای دفاع مقدس خوانده بودم، همه چیز از یک مجروحیت جزئی و عکس برای بیمارستان و چیزی نشده شروع می شود ولی به مزار شهدا می رسد. این بار همه چیز داشت برای من تکرار می شد، اما نه در صفحات کتاب بلکه در دنیای واقعی! داشتم از حمید جدا می شدم، به همین سادگی! به همین زودی! گاهی ساده رفتن قشنگ است! .... التماس دعا🤲🏻🌹
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌‌‌دهم ( #شهادت‌وغربت) #قسمتـ161 سریع دویدم سمت کلاس تا وسایلم را بردارم
.✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) رفتیم خانه بابا، نمی توانستم راه بروم، روی پله ها نشستم، با صدای بلند گریه می کردم، گفتم: «حمید تو رو خدا، تو رو به حضرت زهرا(س) از در بیا داخل، بگو که همه چی دروغه، بگو که دوباره برمی گردی» این جمله را تکرار می کردم و گریه می کردم، داداشم خبر نداشت، تا خبر را شنید شوکه شد. مادرم با گریه من را بغل کرد، پرسیدم: «حمید من شهید شده مامان؟» سکوت کرد، این سکوت دنیایی از حرف داشت. گفتم: خدا از عمر من بردار، حمید فقط پلک بزنه، دیگه هیچی نمی خوام. مادرم من را محکم تر بغل کرد و گفت: آروم باش دخترم، نفسم بالا نمی آمد، من را کشان کشان به داخل اتاق بردند، روی مبل نشستم، همه دور من نشستند و گریه می کردند. گفتم: «برای چی گریه می کنید؟ باور کنید دروغه! من سه روز پیش با حمیدم حرف زدم، گفته بهم زنگ می زنه» حالت شوک زدگی بدی داشتم، با همه وجودم می خواستم کاری کنم که این حرف ها را باور نکنم. هق هق می کردم، ولی گریه نه! مادرم خیلی نگرانم شده بود، به پدرم گفت: «بریم خونه عمه، اینجا بمونیم فرزانه دق میکنه!». درست بعد از اینکه من با حمید برای آخرین بار صحبت کرده بودم یعنی چهارشنبه حدود ساعت یازده شب به خط دشمن زده بودند. مأموریت جعفر طیار، عملیات نصر، منطقة العيس سوریه، جنوب غربی حلب که مشهور است به منطقه خضراء. در همان عملیات بود که همرزمان حمید یعنی «زکریا شیری» و «الیاس چگینی» شهید شدند. چون بدن مطهرشان زیر آوار یک ساختمان مانده بود نیروها نتوانستند پیکرشان را به عقب برگردانند، برای همین پیکر این دو شهید مدافع حرم قزوینی کنار حضرت زینب (س) ماند. پاهای حمید روی تله انفجاری رفته بود و متلاشی شده بود، تمام بدنش ترکش خورده بود، به آرزویش رسیده بود و شبیه حضرت عباس (ع) دست و پاهایش را برای دفاع از حریم حرم داده بود. به یکی از همراهانش گفته بود من را ببرید عقب که پیکرم دست دشمن نیفتد، گفته بودند: «حمید جان چیزی نیست، تو خوب میشی، فعلا شرایطش نیست که عقب برگردیم» حمید گفته بود: «اگه نمیشه فقط به دست یا فقط به پای منو ببرید به مادرم و به خانمم نشون بدید، اونها منتظرن». همسنگرهایش با چند چفیه پاهایش را بسته بودند ولی خونش بند نمی آمده، حمید را با همان حال در دل شب به یک نفربر رسانده بودند. لحظه حرکت، دشمن نفربر را هم زده بود، ولی خدا می خواست که پیکر حمید برگردد. داخل نفربر دو نفر از رفقایش نشسته بودند، حمید هنوز جان داشت، مدام می گفت: «ببخشید خونم روی لباس های شما می ریزه، حلالم کنید». رفقایش می گویند لحظات آخر ذكر لبهایش یا صاحب الزمان (عج)» بود، شدت خونریزی به حدی زیاد بود که حمید در مسیر شهید می شود.🥀 .... 🤲🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 انتظار این همه انصاف نبود... 📌 ؛ 🔅 اللهم عجل لولیک الفرج ✅