eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.7هزار دنبال‌کننده
41.1هزار عکس
11.7هزار ویدیو
536 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
15.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنرانی شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها ✅ حجت_الاسلام_عالی 🏴
✍ و حیات ... انعکاس نام توست ؛ مــادر در جسم نیمه جانِ عالَم ▪️
Shab2Fatemieh1-1397[08].mp3
3.67M
#شور ( ای وای مادر ) با نوای: حاج مهدی رسولی
ّبغض روی بغض جمع شده.. چه کند حسن غریب مادر...؟!
#حرف‌دل‌مولا #من‌میخوام‌بمیرم ای بهشتِ علی دوباره جارو کردی خونه رو فقط به عشق #علی چی دارم میبینم روی زمین با لکه های خون نوشته #علی #میشه‌نری #یکم‌بمون..😭🥀💔
☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉●☆ ❣﷽❣ ✍ (س) یازدهم 《 بسم الله الرحمن الرحیم 》 لحظاتی بعد حضرت زهرا به هوش آمد. وقتی امیرالمومنین را ندید از فضه درباره آن حضرت سؤال کرد. فضه پاسخ داد: «امیرالمؤمنین را با اجبار به مسجد بردند.» حضرت زهرا از جا برخاست و دست امام حسن و امام حسین را گرفت و همراه عده ای از بانوان به سوی مسجد حرکت کرد. غاصبین امیرالمؤمنین را به مسجد بردند، در حالی که عمر شمشیر را بالای سر حضرت گرفته بود و می گفت: «با ابوبکر بیعت کن. در غیر اینصورت گردنت را می زنم!!» در آن حال امیرالمؤمنین فرمود: «آیا فاطمه با جسارت زده می شود؟! ای کاش پسر ابوطالب قبل از چنین روزی مرده بود و کافران فاجر را نمی دید که برای ظلم بر بانوی طاهره ازدحام کرده اند!» حضرت زهرا با دیدن منظره بیعت، ناله ای زد و اشک از دیدگانش جاری شد و خطاب به ابوبکر فرمود: «ای ابوبکر! چه زود بر اهل بیت پیامبرتان حمله ور شدید. به خدا قسم، با شما سخن نخواهم گفت تا پروردگار را ملاقات کنم.» سپس پیراهن پیامبر را بر سر گذاشت و در حالی که دست دو پسرش را گرفته بود، فرمود: «ای ابوبکر، آیا می خواهی همسرم را از من بگیری؟ به خدا قسم، اگر دست از او برنداری نفرین می کنم و کنار قبر پدرم میروم و به درگاه الهی شکایت میکنم.» آنگاه به سوی قبر پیامبر حرکت کرد تا کنار آن رسید و فرمود: «پسر عمویم را رها کنید. قسم به آنکه محمد را به حق مبعوث کرد، اگر او را رها نکنید نفرین می کنم و پیراهن رسول خدا را بر سر گذاشته به درگاه الهی ضجه میزنم و میدانم که ناقة صالح نزد خدا عزیزتر از فرزندان من نیست.» با سخن حضرت، ناگهان آثار عذاب ظاهر شد! امیرالمؤمنین سلمان را فرستاد و پیام داد که حضرت زهرا نفرین نکند و به خانه باز گردد. ┄✿❁✿❁✿❁✿┄ 👈 ....... ☘✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨☘ ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉●☆ 🕊ڪانال امام زمان(عج)☟☟☟ 🏴 @Emam_Zamaan_313
☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉●☆ ❣﷽❣ ✍ (س) دوازدهم روزهای آخر عمر حضرت زهرا نزدیک می شد. روزی حال حضرت به شدت منقلب شد در حالی که امیر المؤمنين و فرزندانش کنار ایشان نشسته بودند. در آن حال خطاب به همسرش عرض کرد: «ای پسر عمو و ای باب شهر علم پیامبر و ای همسرم در دنیا و آخرت و ای صاحب نسل طاهر، تو را در باره این دو فرزندم وصیت میکنم که اینها دو نور چشم پیامبرند. برایشان بس است آنچه از فراق جدشان کشیده اند و مادرشان را نیز از دست می دهند. آنها را برای زیارت قبر من بیاور که قلبم با آنان است... ای پسر عمو، بدان که من از تو راضی هستم. آیا تو نیز از من راضی هستی؟ من به اندازه طاقتم در خدمت تو بودم و درباره کارهای دنیا به اندازه توانم تو را یاری کردم. من روزها جو آرد کردم و شب ها با مشک آب آوردم و اکنون به کوتاهی در حق تو اعتراف میکنم. مرا ببخش!» امیرالمؤمنین در حالی که میگریست فرمود: «ای دختر محمد مصطفی و ای بانوی بانوان، روح من فدای روح تو باد». امیرالمومنین با سخنان همسرش می گریست و حضرت زهرا با دست اشک های او را می گرفت و بر صورت خود می کشید و می فرمود: «ای پسر عمو، تو در فراق من محزون هستی و اشک محزون وقتی در امتی جاری شد خداوند آنان را مشمول رحمت خویش می فرماید. پس چگونه است اگر این اشک بر روی کنیزی بریزد. من اشک تو را به امید رحمت به صورتم کشیدم، چرا که من کنیز خدا و دختر پیامبرم. ┄✿❁✿❁✿❁✿┄ 👈 ....... ☘✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨☘ ♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ ☆‍●◉☘🕊◉●◉☘🕊◉● 🕊ڪانال امام زمان(عج)☟☟☟ 🏴 @Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀◾🥀 ▪️کاش هرچه زودتر بفهمیم آنچه که شیعیان مدینه نفهمیدند: اینکه حضرت زهرا در روزهای پایانی عمر شریفش، برای دوری از پدری چون رسول الله، برای درد پهلوی شکسته؛ و حتی برای محسن از دست رفته اش گریه نمی‌کرد. ▫️زهرای مرضیه بر این گریه می‌کرد که با اینکه برای اتمام حجت بر شیعه با تمام وجود به دفاع از امامش برخواست، اما مردم بی بصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند. ▪️حضرت زهرا گریه می‌کرد چرا که می دانست تا شیعه نخواهد، امامش در غربت و مظلومیت خواهد بود. ▫️مادرمان زهرا نه از آتش در، که از دیدن دست های بسته امام زمان خود سوخت. ▪️مادر جان ما را ببخش که سال های سال است به تماشای دست های بسته امام زمانمان، در زندان غیبت نشسته ایم. ما را ببخش و با همان دست شکسته برایمان دعا کن که برای یار او شدن، سخت محتاج دعای مادرانه شماییم... 🔘 شهادت سلام الله علیها را به محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت میگوییم. 🖤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم در خیالم صحن و گنبد ساختم, زائر شدم نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم 😭😭😭 ◾️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم◾️ 🕊ڪانال امام زمان(عج)☟☟☟ 🏴 @Emam_Zamaan_313
🕊🌹🕊 امام زمان(عج)-مناجات فاطمیه آقا اجازه هست از مادر بگویم از مادرت از لشگر حیدر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختری با چشم های تر بگویم آقا زبانم لال دستی رفت بالا خون می چکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ببین در شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت،مادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحام و چل نفر نامرد و مادر از سینه ی زهرا و میخ در بگویم ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) برامام زمان (عج)وهمه دوستان تسلیت باد 🏴 🕊ڪانال امام زمان(عج)☟☟☟ 🏴 @Emam_Zamaan_313