✹﷽✹
نـاحــله
قسمتسیام
نوشتهفاطمهزهرادرزیوغزالهمیرزاپور
همه دوییدن سمتشون و دورشون حلقه زدن
بچه ها شهیددد!!.
اینجااا کانالههه
بشینین همین جا با دقت...
همه نشستن .
منم رو خاک زانو زدم و با دستم آروم خاکا رو کنار کشیدم.
دیگه از شدت گریه چشام جایی رو نمیدید که احساس کردم دستم به چیز زبری برخورد کرد !
اشکامو با آستینم پاککردم و با دستم خاک و از روش کنار زدم .
یه چفیه و یه دفترچه ی تیکه تیکه شده.
گذاشتمشون رو وسایلی که بقیه پیدا کردن.
با دقت خاکا رو فوت کردم سمت دیگه.
دستمو گذاشتم تو خاک که حس کردم دستم با یه استخون برخورد کرد !
سید مرتضی رو صدا زدم .
خودم رفتم کنار .
فرمانده هم نشسته بود
یکی دو ساعتی گذشت و دقیقا دوازده تا شهید پیدا شد .
هیچکی تو پوست خودش نمیگنجید
خیلی گشتیم
۱۲ تا شهید حتی دریغ از یه پلاک !!
فوری با سپاه تهران تماس گرفتم و گزارش دادم .
قرار شد در اسرع وقت شهدا رو ببریم معراج و بعدشم برن برا DNA.
شهدا منتقل شدن معراج
از بچه های شناسایی اومدن برا آزمایش!
بعد اینکه کارشون تموم شد بچه های تفحص و به زور فرستادیم حسینیه.
من و محسن موندیم و شهدا.
منتظر جواب DNA شدیم .
انقدر وقت عشق بازی بود که تونستم از شهدا عکس و فیلم بگیرم و تو پیجم پست بزارم
خیلیا التماس دعا گفتن .
اصلا حال و هوامون دگرگون شده بود بین اون همه شهید .
از اذان ۴ ساعت میگذشت و من و محسن هنوز روزَمونو باز نکرده بودیم .
با ریحانه تماس گرفتم و بهش اطلاع دادم.
از لرزش صداش فهمیدمکه اونم گریش گرفته .
محسن از جاش بلند شد و
+حاجی من برم یه چیزی بگیرمبخوریم میمیریم الان .
سرمو تکون دادمو
_باشه برو
نفهمیدم چند دقیقه گذشت که با چندتا ساندویچ و نوشابه برگشت.اصلا میل خوردن نداشتم .
دوتا گاز زدم و گذاشتمش کنار
به معنای واقعی کلمه حالم خوب بود.
از هیجان قلبم داشت کنده میشد.
از تو جیبم قرصمو برداشتم و بدون آب گذاشتم تو دهنم . شبو پیش شهدا موندیم .
خلاصه انقدر باهاشون حرف زدیم و از دلتنگیامون گفتیم که خالی شدیم از درد و غصه!!!
و من مطمئن بودم اونا بهترین شنوندن .
تلفنم زنگ خورد
بعد چند ثانیه جواب دادم
____
اشک ازچشامجاری شد. بین این همه شهید هیچکدوم نه نامی نه نشونی.
خانواده هاشون چی..
تلفن و قطع کردم
زنگزدم به فرمانده و اطلاع دادم که همشون گمنامن .
سریع خودشو رسوند به من .
بعد تموم شدن کارا خیلی سریع شهدا رو منتقل کردن.
ما هم قرار بود فردا صبح حرکت کنیم سمت تهران
_
فاطمه: فردا عقد ریحانه بود
خدا رو شکر مشکل لباس نداشتم. لباسی که مامان خریده بود برامو میپوشیدم .
تو این ده دوازده روز از این سال مضخرف همه ی توانمو گذاشته بودم رو درسام .
چند باری هم مصطفی بهم پیام داده بود ولی سعی کردم بی توجهی کنم .
ولی درعوضش محو پیج داداشِ ریحانه شدم .
چقدر از شخصیتش خوشم اومده بود .
هر روز از اتفاقات اطرافش پست میذاشت و خاطره هاشو مینوشت.
چه قلم گیرایی داشت .
تو وقتای استراحتم بقیه پُستاشم نگا میکردم و نظراتشو راجع به مسائل مختلف میخوندم
مثلا حجاب یا مثلا ازدواج .
حس میکردم پر بیراهم نمیگه .
ولی هر چی هم بود نباید بی ادبی میکرد
ادامهدارد...
✹﷽✹
نـاحــله
قسمتسیویکم
نوشتهفاطمهزهرادرزیوغزالهمیرزاپور
حوصلم سر رفته بود
رفتم از تو کتابخونه یه کتاب که نخونده بودم و بردارم
چشمم خورد به کتاب فاطمه فاطمه است
راجع به حضرت زهرا بود
به زور از لای کتابا درش اوردم.
ساعت ۵ بود
یهو یه چیزی یادم اومد وگل از گلم شکفت
از جام پاشدم و پریدم تو آشپزخونه
از تو کابینت کنار یخچال یه بسته چیپس فلفلی و پفک برداشتم
یه ظرف گنده گرفتم و هر دو بسته رو توش خالی کردم
کابینت بالایی و باز کردم
یه بسته شکلات داغ گرفتم و تو لیوان صورتی خوشگلم خالیش کردم
وقتی با ابجوش پر شد گذاشتمش تو سینی .
از تویخچال شکلات تلخم و هم تو سینی اضافه کردم
با ذوق همه رو برداشتم و گذاشتم رو میز جلو کاناپه
دراز کشیدم رو کاناپه
کتاب و باز کردم و مشغول خوندن شدم
+فاطمه جون بد نگذره بهت ؟
با صدای مامان از خوندن کتابم دل کندم
سرم و چرخوندم سمت ساعت .
۸ شده بود
با تعجب گفتم
_کی هشت شددد؟؟
مامان جوابم وبا سوال داد
+چی داری میخونی که اینطور مدهوشِت کرده ؟
کلافه گفتم
_هرچی هست کتاب درسی نیست همینش مهمه
دست بردم و آخرین دونه چیپس و از ظرف خالی رو میز ورداشتم
کتاب و بستم
لیوان و ظرف و برداشتم و بردم آشپزخونه
چون حوصلم نمیکشید تا دستشویی برم
تو آشپزخونه وضوم و گرفتم
نمازم و که خوندم دوباره رفتم سراغ خوندن کتابم
خلاصه انقدر تو همون حالت موندم که صدای مامانم بلند شد
+ فاطمه همسن و سالای تو دارن ازدواج میکنن فردا عقدِ دوستته خجالت نمیکشی دست ب سیاه سفید نمیزنیی؟؟؟
امشب شام با توعهه و تمام
اینو گفت و رفت تو اتاقش
پَکَر ب کتابم نگاه کردم
چند صفحه مونده بود تا تموم شه
محکم بستمش و رفتم آشپزخونه
در کابینتا و هی باز و بسته میکردم
آخرشم به این نتیجه رسیدم حالا که دارم زحمت میکشم و شام درست میکنم یه چیزی درست کنم که دوسش داشته باشم
با شوق ورقای لازانیا و از تو جعبه اش در آوردم و مشغول شدم
تا کارم تموم شه دو ساعتی زمان برد
خسته و کوفته نشستم رو صندلی
لازانیام ۱۰ دیقه دیگه آماده میشد
رفتم بابا رو صدا کنم
از وقتی اومد تو اتاقش بود
در زدم و رفتم تو
مامانم تو اتاق بود
دوتا شون دنبالم اومدن .تا ظرفا و بزارم لازانیام اماده شد
از محدود غذاهایی بود ک وقتی میزاشتیم رو میز بزرگترا باهاش کاری نداشتن
شیرجه زدم و واسه خودم یه برش گنده برداشتم
با ولع شروع کردم ب خوردنش که متوجه شدم مامان اینا هنوز شروع نکردن و دارن نگام میکنن
چاقو وچنگال و ول کردم وگفتم
_ببخشید بسم الله شروع کنین
دوتاشون خندیدن و مشغول شدن
منم با خیال راحت افتادم ب جون بشقابم
کلا امروزم به بخور بخور گذشت
ظرفا و سپردم به مامانم و جیم زدم تو اتاقم
اون چند صفحه ایم که مونده بود و خوندم
پلکم سنگین شده بود و زود خوابم برد
برای دومین بار با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم
کلافه قطع اش کردم و دست و صورتم و شستم
مستقیم رفتم آشپزخونه
با دیدن میز صبحانه خوشحال نشستم و یه لیوان شیر کاکائو واسه خودم ریختمهمینطور مشغول لقمه گرفتن بودم که نگام به یادداشت رو یخچال افتاد
رفتم جلو برش داشتم
شیر کاکائوم زهرمارم شد
مامانم گفته بود شیفته و من باید واسه خودم و بابا غذا درست میکردم
امروزم کلی کار داشتم
پریدم تو حموم
دوش آب گرم تو این هوای سرد برامدلچسب بود
۱ ساعت بعد اومدم بیرون
تند تند ناهار و آماده کردم ونمازم و خوندم
۲۰ تا تست فیزیک زدم که بابام اومد.
رفتم استقبالش و دوباره برگشتم تو آشپزخونه
خسته شدم بس که وول خوردم
ظرفا و رو میز چیدم و منتظر بابا موندم .چند دیقه بعد بابا هم اومد
داشتیم غذامونو میخوردیم که یهو گفتم
_راستیی بابا منو میبرین امروز؟
+کجا ؟
_مگه نگفت مامان بهتون ؟عقد کنون دوستمه دیگه
+آها کجاست؟
_خونشون
+ساعت چنده ؟
_هفت
دیگه چیزی تا تموم شدن غذاش نگفت
بلند شد و
+۵ونیم بیدارم کن
_چشمم
پاشدم ظرفا و جمع کردم و شستم یه نگاه ب ساعت انداختم که عقربه کوچیکش و رو عدد ۳ دیدم
رفتم تو اتاقم پیراهنی که میخواستم بپوشم و انداختم رو تخت
شلوار تنگ و لوله تفنگی سفیدمم کنارش گذاشتم
البته بخاطر بلندیه پیراهنم مشخص نمیشد
شال آبیم که طول خیلی بلندی داشت و هم کنارشون گذاشتم
خب خداروشکر چیزی نیاز به اتو نداشت
رفتم وضو گرفتم و بعدش
یکی از لاکام که رنگش چند درجه از پیراهنم روشن تر و مات تر بود وبرداشتم و نشستم و با دقت ب ناخنای خوش فرمم کشیدم
بعدشم منتطر موندم تا کاملا خشک شه و گند نزنه ب لباسام
بعد لاکام میخواستم برم موهامو درست کنم که به سرم زد از مامانم بپرسم کی برمیگرده خونه .
یه کدبانو بود از همه حرفه ها یه چیزی یاد گرفته بود .موهامم همیشه خودش درست میکرد
ادامهدارد...
💎 دوران غیبت، دوران امتحان!
بدان كه خداوند تبارك و تعالى بندگان خود را در زمان غيبتِ ولىّاش با انواع محنتها و بلاها امتحان مىكند تا بد از خوب جدا شود. پس درجات خوبان را بالا برده و پليدان را بعضى با بعض ديگر درآميزد و باهم گرد آورد؛ آنگاه همه را در آتش دوزخ بيفكند و خداوند عزّوجل فرموده است:
"مٰا كٰانَ اللّٰهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلىٰ مٰا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتّٰى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ"
"خداوند، مؤمنان را بر اين حال نخواهد گذاشت، تا اينكه پليد را از پاكيزه جدا سازد ....
و اين سنّت خداوند در گذشتگان و آيندگان است، همچنانكه خداى تعالى فرموده:
"آيا مردم چنين پندارند كه به صرف اين كه گفتند ايمان آورديم، رها شوند و بر این ادعا هيچ امتحان نشوند و همانا كه ما امّتهايى كه پيش از اينان بودند را به آزمايش آورديم تا خداوند، راستگويان را از دروغگويان كاملاً معلوم سازد."
و حضرت اميرالمؤمنين صلواتاللهعلیه فرمودند:
"اى مردم! خداوند، شما را از اين كه بر شما ستم كند، دور داشته، ولى شما را ايمن ننموده از اينكه شما را بيازمايد."
و او كه بزرگوارترين گويندگان است، فرموده:
"إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيٰاتٍ وَ إِنْ كُنّٰا لَمُبْتَلِينَ"
" به راستى كه در اين وقايع و حوادث، آيات و نشانههايى است و ما البته خوب و بد بندگان را امتحان مىكنيم."
📚 مکیال المکارم، جلد دوم
🌹اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌نقطه زنی دقیق و بی نقص رهبری علیه کانال دارهایی در لباس انقلابی گری که مدام در حال نا امید کردن مردم نسبت به عملکرد مسئولین هستند
✅ آقا فرمود هرکس مردم را نسبت به آینده و نسبت به عملکرد مسئولین بدبین کند 👈 دارد برای دشمن کار می کند 👉 چه بداند چه نداند !
❌ تمام، حرف جدی و آخر زده شد. از کانالهایی که چه به اسم حوزوی چه به اسم انقلابی در حال ناامید کردن مردم از مسئولین هستند بیرون بیایید تا روح و روان آرام تری داشته باشید و کمک کار دشمن نباشید.
👌شاخص فقط آقاست.
احسان عبادی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مسوولان محترم، نترسید.
🔻نگرانی ما از بیرون نیست، از آقازاده هاست، از خواهر زاده ها و برادر زاده هاست.
🎙سردار حاجیزاده
@Emam_kh
🚨#مهم
🔴استعفای مشاور نخست وزیر عراق پس از سخنان جنجالی در راستای پروژه خلع سلاح مقاومت عراق
دفتر رسانهای نخستوزیر عراق در بیانیهای نوشت: محمد شیاع السودانی، به مشاوران محترم دستور داد تا در اظهارنظرهای مطبوعاتی از اجتهاد شخصی پرهیز کنند و سخنانی برخلاف رویکردهای کلی اداره دولت مطرح ننمایند.
این بیانیه ناظر به سخنان عجیب ابراهيم الصميدعی مشاور نخست وزیر عراق است که پیشتر مدعی شده بود: اگر "شبهنظامیان عراقی" (گروههای مقاومت) به شروط آمریکا پاسخ مثبت ندهند و خود را منحل نکنند، این دستور به زور اعمال خواهد شد!
این امر در نهایت منجر به استعفای الصمیدعی، مشاور محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق شد.
از طرفی این اظهارات با سخنان تند سیاستمداران عراقی مواجه شده است؛ شیخ حیدر اللامی، عضو ائتلاف دولت قانون گفت: الحشد الشعبی از دل مردم برخاسته است و هیچکس نمیتواند آن را منحل کند. عقیل الردینی، عضو ائتلاف نصر نیز تصریح کرد: هیچ قدرت داخلی یا خارجی توانایی انحلال حشد الشعبی را ندارد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 شعر زیبای این برادر چوپان درباره تحولات ایران و کشورها در آخرالزمان...
@Emam_kh
پوره سیب سدی در برابر فشار خون بالا! 🍎
۲ عدد سیب را در فر قرار داده تا به حالت پخته شده درآیند و بعد با ۱ مشت کشمش میکس کنید، و هر روز ۲ قاشق غذاخوری میل کنید تا فشار خون نرمالی داشته باشید.
🍎🍏🍎🍏🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی:
اکثریت هرچه گفتن، آراءشون معتبر است ولو به ضرر خودشان باشد.
➖➖➖➖➖
🖌 مردم سالاری دینی یعنی همین.
چه خوشمان بیاید و چه نیاید، چه خوب و چه بد، اکثریت مردم به این رئیسجمهور رای دادند، ولو اختلاف رای با نفر دوم خیلی زیاد نبوده است.
اینروزها به خاطر مشکلات بسیار زیادی که برای مردم پیش آمده؛ گرانیها، قطعی برق در زمستان، سوءمدیریتها، رفتارهای عجیبوغریب و ناامیّدکنندهی رئیسجمهور، بیبرنامگی دولت، ابراز ناتوانی دولت در حل مشکلات، بهانهتراشی و دهها مسئلهی ریز و درشت دیگر، باعث ناراحتی مردم شده است. هم کسانی که به او رای دادند ناراحتند و هم کسانی رای ندادند.
البته قضایای مربوط به بحث عفاف و حجاب و بیبندوباری، به ناراحتی مومنین اضافه کرده است. که حق هم دارند.
در این میان برخی افراد از روی ناراحتی و عصبانیّت، کسانی رو که به این دولت رای دادند، لعن و نفرین و توهین میکنن.
به نظر میرسد این کار درست نیست و با مردمسالاری دینی منافات دارد، چرا که بالاخره منتخب آنها است، ولو #غلط انتخاب کرده باشند.
تنها راهکار این است که کمکاریهای خودمان در #جهادتبیین را به یادمان بیاوریم و عبرت بگیریم و از الآن برای انتخابات بعدی، مردم را برای انتخاب #صحیح، توجیه و همراه کنیم.
این مطلب، نسبت به مردم است. در مواجهه با دولت وظیفه فرق میکند.
باید رفتار و سیاستهای دولت را زیرنظر داشت و در مواقع ضروری و حساس، با #مطالبهگری درست وعاقلانه و امربهمعروف و نهی از منکر، مانع از اَعمال اشتباهِ دولتمردان شد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖امام خامنهای:
زن در خانه، هوایی است
که بدون او تنفس ممکن نیست..
@Emam_kh
🚨 #فوری / رد درخواست نفوذیها و مهرههای آمریکا در عراق توسط آیتالله سیستانی حفظهمالله
✍ علیرغم فشار آمریکا و درخواست جریان #سازش در عراق از مرجعیت شیعه برای صدور فتوای انحلال #حشدالشعبی؛ حضرت آیتالله سیستانی با این درخواست، مخالفت کردند.
🔹 همچنین آیتالله سیستانی از دیدار با محمد الحسّان نمایندهی سازمان ملل در عراق، به دلیل دخالت این فرد در امور کشور #عراق و درخواست نامشروع از مرجعیت برای انحلال #حشد_الشعبی (نیروهای بسیج مردمی عراق)، امتناع نمودند. الحسّان در دیدارهای پیشین مدعی شده بود که موافقت آیتالله را با صدور دستور انحلال حشد، کسب کرده!
‼️ آیت الله محمدرضا سیستانی فرزند بزرگوار آیتالله سیستانی حفظهمالله نیز در این باره به نمایندهی سازمان گفت که عراق، #سوریه و #لبنان نیست و فتوای سید، همچنان باقی است.
✍ #حشدالشعبی عراق در ابتدای تابستان ۹۳ (سال ۲۰۱۴) و در پی حملهی ناگهانی #داعش و اشغال پیاپی شهرهای این کشور، با مشاورهی #ایران و شخص رهبر انقلاب و شهید سلیمانی، با #فتوا تاریخی آیتالله سیدعلی سیستانی تاسیس شده بود و نقش بسیار مهمی در شکست داعش و از بین رفتن نقشه آمریکا برای #تجزیه_عراق و تجزیه منطقه داشت
✍ درود به شرف سید و درود بر مردم فهیم عراق که فریب عدهای مزدور #آمریکا را نخواهند خورد. در ماجرای فتنه #عوف_سلمی و سپس فتنه #سفیانی، خیلی مهم است که عراقیها، مسلح و آماده باشند ..
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 باز هم رفتار اشتباه
یک لحظه خودتان را جای شیعیان و مظلومان #سوریه و #لبنان بگذارید. درست چند روز پس از تسلط تروریست ها بر یکی از سنگرهای مقاومت با پشتیبانی آشکار ترکیه، فیلم خوش و بش دوستانه رئیس جمهور ایران با اردوغان خائن و ادای احترام دست به سینه وی را می بینند!!! و ...
بر فرض #پزشکیان متوجه این موضوعات نباشد، آیا کسی در بین اطرافیان مثلا دیپلمات و زبان دنیا بلدش پیدا نمی شود که این موارد را گوشزد کند؟! یا شاید اصلا آقایان قصدی برای رعایت ندارند!! ...
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
تفسیر گزیده؛۵۲۴.mp3
36.51M
☘ محمدرضا رنجبر
🌒 شب پانصد و بیست و چهارم
#طور
#صفحه_ ۵۲۴
✅ ترجمه صوتی و تصویری ، کاری است از موسسه پیامبر مهر و رحمت
@mrranjbar3
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دانلود
⭕️ اگر وعده صادق زودتر انجام میشد سید حسن نصرالله به شهادت نمی رسید؟؟؟
👈👈پاسخ سردار احمد وحیدی به این جوانی که ذهنش را تحلیل های افراد معلوم الحال پر کرده است، شنیدنی و حاوی نکات ارزشمند است.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(علیهالسلام)
شب جمعه شب زیارتی سیدالشهدا
باز هم ولولہاے در حرم انداختہاے
مادرٺ آمد وغم در دلم انداختہاے
شب جمع ہسٺ سرٺ گرم بہ استقبال اسٺ
نڪند اسم مرا از قلم انداختہاے
شبتون حسینی🍃🌹
@Emam_kh