eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍چند خط درد دل 🌿و در این نزدیکی سیدی هست که چون فاطمه مادر دارد 🔹همه گفتند که این قافله رهبر دارد. 🔸همه گفتند علی مالک اشتر دارد. 🔹همه گفتند که یاور دارد.و کسی نیست قلم بردار ✍بنویسد که ز ِ یاران ِ علی، 🔹یک نفر هست درون مایه اشعر دارد. 🔸و در این توطئه‌ ها شیوه دیگر دارد. 🔹که رَوَد پای سپیدار و تبر بردارد . . . 🔸غربت اینجاست که بنیامین هم، 🔹یوسفی را به لب چاه آرَد . . . ! 🌿و در این نزدیکی، سیدی هست کز آنکس که بر او حقّ ِ برادر دارد، 🔸دل ِ خون‌تر دارد. 🔹چه کسی حق دارد، 🔸قبل ِ این شاه ِ ولایت قدمی بردارد . . . ؟ 🔹نکند ملّت ما دایه بهتر دارد ؟! 🔸بله این منطقه ، خرزهره و شبدَر دارد. 🔹ما نترسیم ، سپیدار و صنوبر دارد. 🔸قمری هست که یک ملت اختر دارد. 🔹او حسینی ست که یک ملت اکبر دارد . . . 🔸و هنوزم که هنوز است ، عدوّیست که نسل از هُوَ الاَبتَر دارد. 🔹و خدا در رَه این توطئه‌ ها سوره کوثر دارد. 🔸که بر این سرور ما لطف ، پیمبر دارد. 🔹کسی از آل علی هست که بر دست ، تواناییِ خیبر دارد. 🔸که چو دریاست و صد علقمه لشکر دارد. 🔹و دلش ارث فداکاری را ، ز علمدار دلاور دارد. 🔸و همین جا خبر از کرب و بلایی دارد، که دو سنگر دارد . . . 🔹طرفی حنجر حق گوی و دِگر سوی ، ببین ! دشنه و خنجر دارد . . . 🔸بِهَراسید که این قائله آخر دارد. 🔹کدخدا‌یی ست در این دهکده طاقت دارد طاقتش حد دارد ! 🔸یادتان رفته که این معرکه داور دارد..؟ 🔹یادتان رفته که این میکده ساغر دارد..؟ 🔸و کسی هست دلی معجزه‌ آور دارد. 🔹کهکشانی ست که آذر دارد. 🔸صدفی هست که گوهر دارد. 🔹سیدی هست که از نسل پیمبر... 🌿سیدی هست که چون " فاطمه " مادر دارد . . .  🌹اللّهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای مرگ_برفتنه_گر مرگ_برفتنه_گران_داخلی @Emam_kh
سلام امام زمانم🌸🍃 مےنویسم زتوڪہ داروندارم شدہ اے بےقرارت شدم وصبروقرارم شدہ اے من ڪہ بےتاب توأم اےهمہ تاب وتبم توهمہ دلخوشےلیل ونہارم شده اے 💚اللهم عجل لولیڪ الفرج💚 @Emam_kh
💠امام علی(علیه السلام) 🔔 ره_آورد_دین_گریزی❗️ 🔹مردم برای اصلاح دنیا 💠چیزی ازدین راترک نمی گویند ، 🔹جزآن که خدا آنان را به چیزی زیانبارتر 💠دچار خواهدساخت. 📚حکمت ۱۰۶
سـ🌸ـلام صبحتـون بخیـر و شـادی امـروزتـون منـور بہ نـور الهـی دلتـون روشـن بہ حضـور خـدا و لحظه، لحظه‌هایتان پر از شـادی و آرامـش🌷 @Emam_kh
📚داستانک دو برادر به نام اسماعیل و ابراهیم در یکی از روستاها، ارث پدرشان یک تپه کوچکی بود که یکی در یک سمت و دیگری در سمت دیگر تپه گندم دیم می کاشتند. اسماعیل همیشه زمین اش باران کافی داشت و محصول برداشت می کرد ولی ابراهیم قبل از پر شدن خوشه ها گندم هایش از تشنگی می سوختند و یا دچار آفت شده و خوراک دام می شدند و یا خوشه های خالی داشتند. ابراهیم گفت: بیا زمین هایمان را عوض کنیم، زمین تو مرغوب است. اسماعیل عوض کرد، ولی ابراهیم باز محصول اش همان شد. زمان گندم پاشی زمین در آذرماه، ابراهیم کنار اسماعیل بود و دید که اسماعیل کار خاصی نمی کند و همان کاری می کند که او می کرد و همان بذری را می پاشد که او می پاشید. در راز این کار حیرت ماند. اسماعیل گفت: من زمانی که گندم بر زمین می ریزم در دلم در این فصل سرما ،پرندگان گرسنه راکه چیزی نیست بخورند، آنها را هم نیت می کنم و گندم بر زمین می ریزم که از این گندم ها بخورند و لی تو دعا می کنی پرنده ای از آن نخورد تا محصولت زیاد تر شود. دوم این که تو آرزو می کنی محصول من کمتر از حاصل تو شود در حالی که من آرزو دارم محصول تو از من بیشتر شود. پس بدان انسان ها نان و میوه دل خود را می خورند. نه نان بازو و قدرت فکرشان را .برو قلب و نیت خود را درست کن و یقین بدان در این حالت ، همه هستی و جهان دست به دست هم خواهند داد تا امورات و کارهای تو را درست کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 چه زمانی تحریم‌کنندگان دست از تحریم ما بر میدارند؟ 🔻 رهبر انقلاب، سه‌شنبه شب در دیدار جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی: 🔹️ در داخل کشور، ظرفیتها خیلی بالا است. همه‌ی حرف در جلسه‌ی امشب این است که ظرفیتها فراوان و بی‌نهایت است؛ از بخشی از این ظرفیتها استفاده شده و از بخشی هم استفاده نشده؛ اگر بتوانیم در این تحریمها از همه‌ی این ظرفیتها استفاده کنیم، این تهدید تبدیل به خواهد شد. 🔹️ اگر بتوانیم با تکیه بر توان داخلی، را بی‌اثر کنیم، آن عاملِ تحریم‌کننده هم از تحریم دست برمیدارد؛ چون آنها هم [از تحریم] متضرر میشوند. 🔹️ الان اروپایی‌ها هم متضررند، منتها روابط درهم‌تنیده اجازه نمیدهد تحریم نکنند. بعضی منتظرند که راه آن طرف باز شود، باز سرِ ماشین را کج کنند به آن سمت. این غلط است. 🔺️ ما باید سیاستهای تکیه به داخل را آنچنان محکم کنیم که اگر تحریمها هم برداشته شد، به آن حرکت تکیه‌ی به داخل ضربه زده نشود. ۹۸/۸/۲۸ @Emam_kh
🔴 آیا رهبری باید در همه امور کارشناس باشد؟ 🔻یکی از بحث هایی که در جامعه شکل می گیرد این است: آیا کسی که رئیس جمهور یا رهبر می شود می بایست متخصص همه امور باشد؟ 🔹عده ای بعد از بیانات رهبری که درباه فرمودند: «بنده در این قضیه سررشته ندارم یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب میدانند بعضی‌ها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحب نظر نیستم در این قضایا؛ لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم»، می گویند رهبر باید خودش کارشناس باشد و چرا کارشناس نیست و ...! 🔸از شرایط اصلی رهبر، مدیریت و تدبیر است و منظور از مدیریت و تدبیر هم یعنی سیاستگذاری کلان و مدیریت کلان جامعه. بهمین علت عقلای علوم سیاسی می گویند یک رهبر باید بتواند جامعه را مدیریت کند تا به اهداف تعریف شده برسد. موضوع این مدیریت هم سیاست است. یعنی رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد و بتواند همه تخصص ها و کارشناس ها را در جهت مدیریت بهتر کشور به کار بگیرد. 🔹در همه نظامات سیاسی دنیا و از منظر اندیشمندان، رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد اما لازم نیست در همه علوم کارشناس باشد. معمول است رهبران سیاسی جوامع برای مدیریت جامعه از مشاوران و کارشناسان هر حوزه استفاده کنند و نظرات آنها را به کار ببندند. 🔸جدا از اینکه اختیارات بین قوا و مسئولین، تقسیم می شود، رهبران سیاسی معمولاً در اموری همچون بانکداری، تجارت، کامپیوتر، ادبیات، شعر، فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد کلان و خرد، امور نظامی، مالیات و .... از کارشناسان آن حوزه استفاده می کنند و البته امکان دارد یک رهبر سیاسی در یک یا چند حوزه نیز متخصص باشد و یا نسبت به همه امور شناخت حداقلی داشته باشد. 🔹یک رهبر سیاسی هرچند در برخی امور متخصص هم باشد اما به علت مشغله های حکومتی و زمان کم، می بایست برخی از وظایف و اختیارات خود را به معاونین، جانشین ها، ساختارهای جایگزین و البته کارشناس ها محول کند تا امور پیش برود. او ناگزیر است که طرح و برنامه هایی که قرار است در کشور اجرا شوند را با نظر کارشناسان هر حوزه اجرا کند نه نظر خود. البته شناخت حداقلی نسبت به آن حوزه به او کمک می کند که در انتخاب طرح های مختلف، بهتر عمل کند. 🔸در انقلاب اسلامی، طی 41 سال اخیر هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای نشان داده اند که در این زمینه نظرات کارشناسان هر حوزه را صائب می دانند نه نظرات خودشان را. بطور مثال در عرصه نظامی و طراحی عملیات های نظامی، حضرت امام همیشه به نظر فرماندهان نظامی عمل می کرد و درستش هم همین بود. رهبر انقلاب نیز بعد از وی در عرصه نظامی، نظرات کارشناسان نظامی را به نظرات خود ترجیح داده است. 🔹در حوزه اقتصاد هم همینگونه است. هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای در حوزه اقتصاد هیچوقت بدون نظر کارشناسان امر مسئله یا طرح و برنامه اقتصادی را ابلاغ نکرده اند. 🔸اما در عرصه سیاست داخلی و خارجی، رهبری با تجربه 8 سال ریاست جمهوری و سی سال رهبری یک دشمن شناس و دنیاشناس با تجربه است که البته گاه به دیپلمات ها هم اعتماد می کند. 🔻چند نکته در رابطه با مسئله افزایش نرخ بنزین: 1️⃣ اولاً سران سه قوه، خود کارشناس مسائل اقتصادی و بحث افزایش نرخ حامل های انرژی خاصه بنزین نیستند بلکه از نظرات مشاورین اقتصادی و نهادهای مربوطه استفاده می کنند. 2️⃣ ثانیاً در بالا عرض کردیم هیچکسی در دنیا مدعی نیست که رهبر جامعه، جامع تمام تخصص ها باشد. بلکه باید از متخصصین و مشاورین استفاده کند و نظرات متخصصین در دولتی که با رأی مردم انتخاب شده این بوده. 3️⃣ ثالثاً اگر نقدی هم وارد است به همان نظرات کارشناسان و نحوه اجرای طرح است. بله ما می توانیم بگوئیم کارشناسان و متخصصین اقتصادی در دولت تدبیر و امور، اقتصاد کشور را متلاشی کرده اند. با نظریات اقتصاد باز و بازار آزاد و واردات بی رویه 60 درصد کارخانجات تولیدی را تعطیل کرده اند! با نظرات کارشناسان اقتصادی این دولت، قیمت ارز در یک هفته 5 برابر شد، قیمت کالاها از 100 درصد تا 300 درصد افزایش داشته اند و سکه 4 برابر شد. 🔹اما نمی توانیم بگوئیم چرا از نظرات این کارشناسان استفاده شده؟! چون مردم به این کارشناسان و به این تز رأی داده اند و در حال حاضر اقتصاد و وزارتخانه های اقتصادی مملکت با نظر و ایده ی اینها پیش می رود. داود_مدرسی_یان @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 رمان_عشق_باطعم_سادگی قسمت_آخر امیرعلی: _دوشب دیگه عمو اینا میان اینجا برای خواستگاری! دستهام رو با ذوق بهم کوبیدم بازهم امیر علی تونسته بود لحظه هام رو ثانیه به ثانیه عوض کنه! -چه عالی،پس به زودی عروسی داریم!باید برم دنبال لباس مجلسی! خندید بلند _خانومِ من بزار همه چی حتمی بشه!من نمیدونم شما خانوما چرا بحث عروسی میشه سریع فکر لباس میفتین! لبهام و جمع کردم -مسخره نکن اصلاخودت بایدباهام بیای خرید لبهاش رو بازبونش تر کرد _به روی چشم،فقط اینکه... پرسشی به صورتش نگاه کردم که ادامه بده. -میخوام با بزرگترها صحبت کنم اگه بشه بریم سر خونه و زندگی خودمون.. دلم هر روز دیدنت رو میخواد! همه حرفهای امیر علی غیر مستقیم فقط یه مفهوم ساده داشت .. ❣دوستت دارم❣ سرم پایین بود که با گرفتن چونه ام نگاهم رو مجبور به دیدن صورتش کرد -تو که مخالف نیستی؟چون خیلی از عقدمون نگذشته! لبخند محوی زدم و با نگاه عاشقم فقط سر تکون دادم به نشونه منفی! نفس عمیقی کشید - خوبه،پس اول باید به فکر لباس عروست باشی،بعد لباس مجلسی! -من لباس عروس نمیخوام! براق شدو چین چین شدبین ابروهاش: _یعنی چی این حرف؟ شونه هام و بالا انداختم _یعنی من جلسه عروسی نمیخوام پوفی کرد و دست کشید پشت گردنش: _ تا حد آبرومندانه اش رو میتونم برات بگیرم! چشمهام گرد شد .. اشتباه برداشت کرده بود –امیرعلی این چه حرفیه؟! من اصلا منظورم این نبود! نگاهش ته مایه دلخوری داشت -پس این حرف یعنی چی؟! با انگشت اشاره ام بین دو ابروش رو ماساژ دادم تا اخمهاش باز بشه و موفق شدم! خندیدم - آها حالاشد!یعنی اینکه دوس دارم بجاش برم یک سفر معنوی و زیارتی! نگاهش متعجب شد -اونوقت نمیشه این سفر رو بعدش رفت؟ _خب چرا، ولی من دوس دارم به جای جلسه عروسی که فقط چند ساعته و فقط چندتاعکس ازش یادگار میمونه ونمیفهمی چطوری این ساعتها میره... برم یه سفر زیارتی و یه قلب عاشق هدیه بگیرم و برای اول زندگیمون کلی دعا جمع کنم برای خوشبختی و کنار هم بودن! چشمهاش و لبهاش مهربون میخندید با یه عاشقانه ناب! این خیابون به معنای واقعی کلمه بهشت بود، بین الحرمینی که آرزوش رو داشتم... سر که بچرخونی یه طرف حرم علمدار کربلاباشه و یه طرف حرم آقام امام حسین(ع) سرم رو تکیه دادم به شونه امیرعلی که داشت برام زیارت عاشورا می خوند! نگاهم رو چرخوندم روی گنبد طلایی و پرچم سرخشو توی دلم گفتم: _ممنونم آقا! اشکهام ریخت.. من امیرعلی رو مدیون همین آقا بودم! و چه قدر خوشبخت که به جای جلسه عروسی شده بودم مهمون این بهشت و لباس عروسم شده بود چادرنمازم!! با سجده رفتن امیرعلی من هم به سجده رفتم روی سنگهای خنک بین الحرمین وبا امیرعلی زمزمه کردم ذکر سجده شکر آخر زیارت عاشورا رو! سر که بلند کردم امیرعلی اشکهاش رو پاک کرد از روی گونه اشو به صورتم لبخند زد: - قبول باشه! من هم لبخند زدم _ممنون همچنین! -راستی مامان زنگ زد گفت هماهنگ کردن حسینیه رو برای شامواستقبال لبخند رضایت مندانه ای زدم –دستشون درد نکنه اخم مصنوعی کرد –ولی کاش جلسه عروسیمون رو هم میگرفتیم! خسته شده بودم از این حرف تکراری... کلی التماس کرده بودم تا راضی شده بودبه این سفر معنوی به جای جلسه گرفتن ... اعتراض کردم - امیرعلیییییییی خندید به صورت اخموم –خب راست میگم هر دختری آرزو داره لباس عروس بپوشه! -لباس عروس بهونه اس،هر دختری دوس داره خوشبخت باشه و من مطمئنم با این سفر قبل از شروع زندگیمون کنار تو خوشبخت ترینم! با انگشتش به نوک بینی ام ضربه زد -فیلسوف کوچولو!! مطمئنی پشیمون نمیشی که چرا یه لباس پفی و تور توری نپوشیدی؟! به شیطنت و شوخیش خندیدم: - بله مطمئنم!بچه بودم لباس عروس پوشیدم،دیگه برام عقده نمیشه خیالت راحت تازه عکسم دارم باهاش فقط جای تو خالیه تو عکس! از ته دل خندید و من سرمو تکیه دادم به شونه اش: –خوابت گرفت!؟ نفس عمیقی کشیدم -نه ...دارم فکر می کنم عطیه قراره چه ریختی خونه امو بچینه... هرچندهرجور چیده باشه سر خونه خودش تلافی میکنم! خندید -رسیدیم یکی دو روز استراحت کن بعد خودم کمکت می کنم هر جور خواستی خونه ات رو بچینی! غرق خوشی شدم از حرفش - قول دادی ها ...باز دوروز دیگه نیای خونه بگی خانوم نهار بده خسته ام!... خانوم شام بده خسته ام!خانوم حال ندارم فوتبال داره! دستش رو گرفت جلوی دهنش و از خنده شونه هاش لرزید که گفتم: _هرچند که همچینم وسایل سنگینی ندارم جابه جا کنم... مبلو که حذف کردی سرویس تخت خواب هم که نزاشتی بخرم! خنده اش و جمع کرد -آخه خونه نقلی ما مبل میخواد چیکار عزیزم؟! زمین خدا مگه چشه؟! بعدشم این همه آدم روی زمین می خوابن ماهم مثل اونا ... حالاتو روی زمین خوابت نمیبره؟! بی هوا گفتم: تو کنارم باشی من روی سنگم میخوابم! زد زیر خنده و من از جمله ای که بی پروا گفته بودم گونه هام گل انداخت و خجالت زده گفتم: _ببخشید
...نخند دیگه! باجمع کردن لبهاش توی دهنش سعی کرد نخنده _چشم ... هنوزم به انگشتهام نگاه می کردم که چونه ام رو گرفت و مجبور شدم به نگاه گرم و مهربونش نگاه کنم آروم گفت: میتونی ساده زندگی کنی؟ نفس گرفتم این هوای بهشتی رو _چرا که نه... اصل زندگی کردن یعنی سادگی! چشمهاش رو بست و نفس عمیقی کشیدو بعدنگاه عاشقش رو به من دوخت و آروم گفت :دوستت دارم! (همه باهم:هــ😄ــورا بالاخره گفت👏 اورژانس لطفا،محیاسکته کرد⛏😐) این اولین بار بود که لا بلایِ مفهوم ها این جمله گم نشده بود ... با همه سادگی این جمله از زبون امیر علی چه رقصی به پا کرد کوبش قلبم! بلند شدو دستم رو گرفت تا من هم بلند بشم -بریم زیارت! رو به حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) سلام دادیم و روبه حرم امام حسین قدمهامون رو دست تو دست هم برداشتیم و این سر آغاز یه خوشبختی بود ... پر از عطر عاشقی کنار لمس نگاه خدا! زیر لب زمزمه کردم، _از همه طعم های عشق فقط من عاشق یک طعم شدم اونم عشق با طعم سادگیِ! باهم زمزمه کردیم: خدایاشکرت! پـــ👣ــایان✋😄