☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تاخدافاصلهاینیست...🍒
👈 #قسمت_هفدهم
گفت ولش کن چرا میخوایی خودت و ناراحت کنی تو از مادر برام بگو دلم براش تنگ شده گفتم مریض شده از دوریت چرا بر نمیگردی؟ گفت بخدا یه روز یه اتفاقی افتاد خیلی دلم براش تنگ شد خواستم برگردم ولی کجا بیام جایی که بیرونم کردن....😔
گفتم چه اتفاقی افتاد؟ گفت یک جا کار میکردم برای استام سیمان درست میکردم صاحب خونه یه پیرزن بود که یه پسر جوانی داشت دو روز بود اونجا کار میکردم تو این دو روز اون پیرزن هر چی به پسرش میگفت پسرش سرش داد و هوار میکشید....
روز دوم پیرزن تو حیاط داشت بشقاب هارو میشست گفتم مادر جان چرا تو آشپزخانه نمیشوری؟ گفت شیرش خراب شده، گفتم به پسرت بگو درستش کنه آخه تو این سرما شما نباید تو حیاط ظرفها رو بشورید....
گفت بخدا زبونم مو در آورده آنقدر بهش گفتم میگه حوصله ندارم شب تا صبح جلو ماهواره هست میخوابه چی بهش بگم....
بخدا آنقدر از پسرش بدم آمد وقتی پسرش اومد بیرون به مادرش گفت آهای پیرزن دستات شکسته بود که لباسامو بشوری...؟
بهش گفتم به کی میگی؟ آهای چرا درست با مادرت حرف نمیزنی بهم گفت به تو چه تو به کارت برس گفتم اگر مردی بیا بیرون ببینم...
اومد یقش رو گرفتم کوبیدم به دیوار بیغیرت از ترس رنگش پریده بود بهش گفتم تا من اینجا باشم نشنوم صداتو رو مادرت ببری بالا...
مادرش گفت ولش کن پسرم رو چکارش داری؛ ولش کردم که مادرش رو هل داد گفت همه چیز تقصیر توست کی میمیری از دستت خلاص بشم گفتم مادر جان بزار بخدا برات ادبش میکنم...
گفت بچهمه پارهی تنمه چکارش کنم؟ گفتم مادر جان بخدا این پسر قدر شما رو نمیدونه گریه کرد گفت چیکار کنم آخه دوستش دارم...
😔یاد حرفای مادرم افتادم که همیشه میگفت الهی من بمیرم ولی اشک شمارو هیچ وقت نبینم واقعا محبت مادر به فرزند تا چه حد...؟
شبش آنقدر گریه کردم برای مادرم دوست داشتم مادرم و ببینم ازش حلالیت بگیرم... گفتم داداش مادر تورو خیلی دوست داره...
گفت چه فایده اون که منو حلال نکرده اون روز یادته که گفت اگر به حرف عموهات گوش ندی حلالت نمیکنم...
گفتم حلالت کرده گفت داری بهم دروغ میگی تا با گوشهای خودم نشنوم باور نمیکنم... گفت بخدا فقط به خاطر مادرم تو این شهر موندم وگرنه میرفتم... گفت روسری مادرم رو آوردی؟ گفتم ببخش یادم رفت گریه کرد گفت دلم براش یه ذره شده کاش ببینمش و ازش حلالیت بطلبم...
گفت پاشو بریم دیره تا برسیم تو شهر وقت نماز ظهره بیا سوار شو گفتم این موتور مال کیه؟ گفت مال اوستا کارمه ازش امانت گرفتم آدم خوبیه همیشه از زنش تعریف میکنه میگه تنها کسی که دوست دارم قبل خودم به بهشت بره زنمه همیشه براش دعا میکنه میگه تا میرسم خونه برام چایی میاره پاهام و ماساژ میده خیلی از زنش راضی هست الحمدالله....
موتور روشن نمیشد گفت باید هُل بدی رو موتور نشسته بود من هل میدادم میگفت هل بده تنبل زود باش میخندید ، خسته شدم گفتم بابا این آهن پاره روشن نمیشه خسته شدم...
گفت خواهر باهات شوخی کردم اصلا سیوچ نذاشتم رو موتور منم ازش ناراحت شدم اون داشت میخندید تا که گفت ببخش بابا باهات شوخی کردم گفتم نمیبخشمت گفت دلت میاد چیکار کنم تا منو ببخشی؟؟ بشین پاشو برم صدتا یا دویست یا سیصد تا هر چند تو بگی...
گفتم نخیر باید شنا کنی گفت سرده شنای چی الان ؟ اذیت نکن گفتم تو منو اذیت کردی منم تلافیش رو سرت در میارم...
گفت اگر میخوای باشه یه خواهر بیشتر برام نمونده ولی بخدا دلم نمیاومد فقط براش نقشه داشتم تا لباساشو در بیاره...
شروع کرد به لباس در آوردن پیرهنش رو که در آورد خدایا بعد این همه مدت هنوز #زخماش خوب نشده بود.
گفتم الهی دستاتون بشکنه الهی فلج بشید گریهم گرفته بود گفت گریه نکن فدات بشم چیزی نیست زود خوب میشن بابا ناسلامتی من ورزشکارم، داشت دلداریم میداد....
👈 ادامه دارد......
☘🍂☘🍂☘
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 تاخدافاصلهاینیست...🍒
👈 #قسمتهجدهم
بهم نگاه کرد گفت شیون از تُپلی بگو برام (برادر کوچیکم و ) گفت چیکار میکنه باشگاه میره درسهاش رو خوب میخونه...؟
گفتم نه میگه بدون داداشم باشگاه نمیرم.. گفت نه بفرستش تنبل نشه ، مادر چی هنوز اون میاد خونه (منظورش خونه پدرم بود) باهاش شوخی میکنه..؟!؟
گفتم نه داداش الان کم باهم حرف نمیزنن حتی یه هفته به هم سلام هم نکردن... عصبانی شد گفت این چیکاریه مادر میکنه این یه مشکل بین منو اونه به مادرم ربطی نداره نباید اینطوری باهاش رفتار کنه...
مگه نمیدونه که گناهه نباید اینطوری با شوهرش رفتار کنه مگه تو چیکارهای چرا بهش نمیگی؟
گفتم چی بگم از وقتی رفتی دیگه کسی تو خونمون نمیخنده فقط صدای گریه مادرم میاد گفت بهش بگو که خواب احسان رو دیدم گفته با پدر خوب باشه باهاش مهربون باشه...
✍🏼بعد گفت پاشو بریم تو راه هرچی پول داشتم یواشکی گذاشتم تو جیبش تو شهر منو یک جا پیاده کرد گفت برو خونه گفتم داداش جان تو رو خدا بیا بریم خونه...
گفت کجا بیام قوربونت برم اگه الان بیام باید تا آخر عمر مثل یه ترسو زندگی کنم نه تو برو...
ولی دلم نمیاومد تنهاش بزارم همش میگفت برو دیگه چرا نمیری از چشماش میخوندم که دلتنگ خونه هست گفت مادرو برام ببوس..
خواستم برم گفت هرچند ازش دلخورم ولی هرچی باشه پدرمه اونم بجام ببوس...
رفت ازم دور شد ولی برگشت گفت این چیه گذاشتی تو جیبم به جای اینکه من به تو پول بدم تو پول به من میدی؟ عیبه بگیرش گفتم داداش برش دار من لازم ندارم گفت نه فدات بشم الهی...
گفتم داداش بهم زنگ میزنی باز ببینمت؟ مکث کرد گفت اره عزیزم حتما...
رفت و بعد از یک هفته دوباره زنگ زد سراغ مادرم رو ازم گرفت گفتم میخوام ببینمت باهات کار دارم گفت نمیتونم دارم دنبال کار میگردم
اصرار کردم گفت باشه فردا بیا فلان جا؛ شب به شادی زنگ زدم گفتم بیا با هم بریم یه جایی....
شادی گفت حوصله ندارم بیام چیکار گفتم تو بیا دربارهی احسانه گفت باشه الان میام... به مادرم گفتم مادر جان پاشو آبگوشت برام درست کن گفت حوصله ندارم نمیتونم خودت درست کن....
گفتم آخه تو برام درست کن گفتم به دلم آمده احسان میاد گفت راست میگی تورخدا میاد پسرم گریه کرد زود بلند شد شروع کرد به آشپزی میگفت الان پسرم میاد گشنشه قوربونت بره مادر هی قوربون قدش میرفت تا شادی آمد....
👌🏼یواشکی بهش گفتم که فردا میرم دیدن احسان همه چیز رو براش گفتم شب تا دیر وقت مادرم تو حیاط بود بهم گفت پس کی میاد پسرم غذاش رو گرم نگه میداشت به زور آوردیمش تو خونه صبح زود با شادی چند تا غذا درست کردیم با تمام وسایل گذاشتیم تو ماشین عموم با شادی رفتیم سر قرار....
خیلی منتظر بودیم تا بیاد شادی رفت تنقلات بگیره که داداشم آمد...
شادی تا دیدش رفت تو بغلش بهم اشاره کرد که جداش کنم سوار ماشین شدیم رفتیم بیرون شهر منو شادی بهش نگاه میکردیم گفت چیه بابا به چی نگاه میکنید به شوخی گفت خوشتیپ ندیدید... پخشو روشن کرد گفت بابا این چیه گوش میدید شادی گفت سیاوش قمیشی تو که طرف دارش بودی...
گفت ول کن بابا اینا چه گوش میدی ؛شادی گفت خودت یه چیزی بخون صدات که بد نیست گفت بعد ان شاءالله ؛ بعد چندتا جوان به ماشین ما نگاه کردن داداشم گفت اون روسری هاتونو درست کنید ببینم چرا اینطوری لباس میپوشید که نمیتونید از خودتون دفاع کنید...
گفتم چطور مگه؟ گفت یه روز تو فلانه منطقه میرفتم که یه دختر بدحجاب کلی آرایش کرده بود جلوم بود بهش توجه نکردم که یه موتور سوار آمد مزاحمش میشد دیدم که از پشت بهش دست زدن جیغ کشید دوید کنار دیوار ترسیده بود بهش که رسیدم نگام میکرد بهش توجه نکردم باز همون موتور آمد رفتم گریه کرد دوید طرفم گفت داداش کمکم کن تورو خدا کمکم کن موتوری خیلی پُر رو بود انگار از چیزی و کسی خجالت نمیکشید...
به خودم گفتم به من چه خودش میخواد اینطوری لباس بپوشه رفتم اومد دنبالم التماسم میکرد بهش توجه نکردم به خودم گفتم اگر خدا ازم بپرسه که چرا کمکش نکردم چی بگم....؟
موتوری باز آمد جلوشو گرفتم چاقو کشید....
👈 ادامه دارد.....
🍁☘🍁☘🍁☘🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم، وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است و بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
📔خاطرهای از حجتالاسلام جواد مروی
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃
🔴 معنای تدبیر در دولت اصلاح طلبان!
🔹 نسل ما هرگز شما رو نمی بخشد...
@Emam_kh
⭕️ مجلسی که بی خاصیت شد!
🔹قالیباف(٢خرداد ١۴٠٠ ساعت٩ صبح) با تمدید مهلت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازرسی فوق العاده از تاسیسات هسته ای کشور مخالفت کرد.
🔹شورای عالی امنیت ملی ( بخوانید حسن روحانی) با پذیرش نظر غربیها، مهلت ٣ ماهه به آژانس را برای برای ٣٠ روز دیگر تمدید کرد.
🔹بر اساس قانون مصوب مجلس یازدهم، قرار بود ٣ ماه پیش بازرسی های خفت بار آژانس از تاسیسات اتمی ایران متوقف شود.
🔹وزیر نیرو و معاونانش از حضور در مجلس و پاسخگویی به نمایندگان درباره قطع برق، خودداری کردند.
❇️ به فرمایش حضرت امام، مجلس باید در راس امور باشد. حال آن که الان در «ذیل» امور هم نیست! چون پدرخوانده های اصولگرایی، تعدادی از نوچه ها و شیرین عسلهای صفرکیلومتر یا با سابقه اما اهل معامله و مطیع را در پوشش نامزدهای انقلابی به مجلس فرستادند و در گام اول مانع اقدام قانونی تعدادی از نمایندگان انقلابی مجلس در استیضاح «ام الفساد » شده و عملا به دولت برای انجام هر غلطی چراغ سبز دادند.
دولت هم با خیال راحت از بی خاصیتی و خنثی شدن مجلس، از مهرماه ١٣٩٩ حرکتی همه جانبه را برای تبدیل مملکت به زمین سوخته آغاز کرد : ماجرای بورس، نابودی صنعت مرغداری، به زمین زدن دامداریها، قطع برق در ایام امتحانات مجازی دانش آموزان و بازی با جان بیماران کرونایی نیازمند اکسیژن و....
❇️ وقتی مجلس (که تنها نهاد صاحب قدرت برای مهار موج تخریبی روحانی است) به این بی خاصیتی دچار می شود آنگاه بعضی ها جرات می کنند با اطاعت دستور انگلیس، در مذاکرات «وین» حاضر شده و جاده را بازگشت آمریکا به برجام و محکم کردن زنجیر برجام بر دست و پای دولت آینده، هموار کنند.
▪️نمی دانیم چرا نمایندگان انقلابی مجلس در مقابل گردن کلفتی پدرخوانده ها و به ذلت کشاندن مجلس سکوت اختیار کرده و تسلیم شده اند؟ آیا مسخره نیست نایب رئیس مجلس درباره وضعیت غیرقابل قبول برق در کشور توئیت بزند؟ آیا وظیفه نمایندگان مجلس در برابر اقدامات تخریبی دولت توسل به توئیتر ( که از هر دانش آموز کلاس پنجمی هم بر می آید) است؟
پس فرق میان نایب رئیس مجلس و یک دانش آموز ١٢ - ١٣ ساله چیست؟
✍ دکتر #کوشکی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨افشای یارانه پنهان دولت روحانی به ثروتمندان!!!
با "طرح وان"
طرح مبارزه با یارانه پنهان و ارزان شدن هزینههای منابع مصرفی برای مردم آشنا شوید👆
✍این طرح توسط #سعید_جلیلی پس از سالها بررسی تدوین شد، به روحانی هم ارائه شد اما روحانی زیربار نرفت و با ۳برابر کردن یک شبه قیمت بنزین فاجعه آبان ۹۸ را بوجود آورد...
حل مشکلات کشور، کلید و چکش و... نمیخواهد، برنامه میخواهد
#مدیریت_انقلابی
#انتخابات
@Emam_kh
💥پرسش در خصوص خشکی مفاصل💥
💠#خشکی_مفاصل و #تقویت_استخوانها برای ورزش قهرمانی 👇👇👇
باسلام
✅پاسخ استاد طالقانی: 👇👇
باسلام,پرهیزازغذاهای کارخانه ایی, فست فودها, نوشابه, چیپس, پفک و...
🔹روغن مصرفی شما حتما روغن زیتون,کنجد, بالاخص دمبه باشد.
روغن دمبه یا اگر خیلی گرمایی هستید روغن گاو,چون سموم را از بدن دفع میکند و تقویت کننده عالی برای ورزشکاران است.
🔹صبح,وشب ,باعسل طبیعی و آبلیموی طبیعی شربت درست کنید و میل نمایید.
💥بعد از ورزش ,حرکات ریکاوری انجام بدید.
💥یک لیوان شربت عسل و آبلیمو میل کنید و دوش آب ولرم بگیرید.
💠 برای مشکل مفاصل:👇👇👇
روغن بادام شیرین با روغن شتر مرغ به میزان مساوی از هر کدام مخلوط ،صبح و شب به مفاصل زانو و کتف بمالید.
🔵 چون در رشته های رزمی بالاخص در حد بین المللی,استخوانها باید مقاوم باشند,شبی دوقاشق پودر سنجد با یک استکان شیر مخلوط و میل کنید.
💠 اگر یبوست دارید حتما با خاکشیر و آبگرم رفع کنید.
💠طبع غذاهای شما باید متمایل به سمت گرمی و تری باشد.
مانند آبگوشت,قیمه,و...
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
📸 الگوبرداری اصلاحات از غرب
علامه مصباح یزدی(ره):
🔹️ بسیاری از فعالیتهایی كه در دوران اصلاحات صورت گرفت، نسخه برداری از غرب بود. این افراد پیشرفت در عصر حاضر را تبعیت از غرب میدانستند و طبیعتا آزادی فرهنگی و سیاسی را هم لازمه آن میدانستند.
🔹️طبیعی است كه همواره بین افراد اختلاف سلیقه وجود دارد و هیچ دو نفری را نمیتوان پیدا كرد كه اختلاف سلیقهای با یكدیگر نداشته باشند، لذا باید اصول كلی و چارچوب مشتركی را تعیین كرد و در جزئیات انعطاف نشان داد. یعنی تا زمانی كه خط قرمزها زیرپا گذاشته نشده، باید قدرت تحمل و سعه صدر را بالا برد و حتی با طرف مقابل به بحث نشست.
@Emam_kh
⛔️ این ننگ است
اینکه یک آقائی در یک گوشهای عبایش را بکشد به کول خودش، بگوید من به کارهای کشور کار ندارم، من به نظام کار ندارم، افتخار نیست؛ این ننگ است.
🗓۱۳۹۱/۰۷/۱۹
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا🤲
دراین شب زیبا🌙✨
به مشکلات راه حل
به دوستانم سلامتی
به دردمندان دوا
به بی کسان پناه و
وبه دلهایشان 💕
امیدبه زندگی عطا بفرما 🤲
آمیـــن یا رَبَّ ❣
شبتون پر از رحمت خدا🌸🍃
@Emam_kh
سلام امام زمانم🌸🍃
🌸تقصیر ماست
غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما
بر شوره زار معصیتم
#گریه می کنم....
جانم فدای دیده بارانی شما
تعجیل در ظهور
#امام زمان_صلوات
🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج
الإمام الرضا عليه السلام عَن آبائِهِ عليهم السلام
سُئِلَ عَنَ حَدِّ التَّوَكُّلِ؟ فَقالَ عليه السلام : أن لاتَخافَ أحَدا إلاَّ اللّه َ ؛
امام رضا عليه السلام :
از حضرت تعريف توكّل را پرسيدند . فرمود : «اين است كه جز از خدا نترسى».
تحف العقول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و صبح بخیر
.☕️روز سه شنبـه تون
سرشار از خوشی و خوشبختی💗
🌺دریچه نگاهت را بگشا آفتاب تا
☘افق روشنایی بالا آمده است
🌺آن را میهمان آسمان دلت کن
☘جهان خود را به آغوش شادی افکنده
🌺و شب را با سیاهی و سکوتش
☘به روزی دیگر سپرده است
🌺غصّه های دیروز را فراموش کن و برای
☘امروز مثل خورشید ، دوباره از نو آغاز کن
🌺و با یاد پروردگار به امروزت برکت ببخش...
☘سه شنبه تون زیبا و پر ازخبرای خوب....
@Emam_kh
📍خوب تو گوشاتون فرو کنید!
🔸سعید محمد رد صلاحیت شه! من رای میدم
🔸جلیلی رد شه باز رای میدم
🔸حتی رئیسی هم رد شه من رای میدم
🔸احمدی نژاد هم تایید شه باز رای میدم
🔸برق و روزی چهل دفعه قطع و وصل کنید باز رای میدم
🔸سنگ از آسمون بباره من رای میدم
🔸نون رو گرون کنید، خودرو رو گرون کنید، بورس رو نابود کنید، معیشت مردم رو سیاه کنید، یعنی اون خیانتی که نکردید که بعید میدونم خیانتی مونده باشه و شما انجامش نداده باشید، باز من زنده باشم رای میدم!
💥چون حاج قاسم اگه بود رای میداد
💥شهدا اگه بودن رأی میدادن
💥چون رأی من آتیش میزنه به جون لیبرال و سعود و یهود
🔻این خائن های کثیف میدونن انتخابات رو باختن میخوان مردم و ذله کنند کسی رأی نده، مشارکت پایین بیاد، دولت حداقلی شکل بگیره!
دولت بعد هر کاری خواست بکنه عین مجلس بگن این دولت اکثریت نیست، دولت اقلیت هست، دولت جوان حزب اللهی رو از مشروعیت بندازند نزارن کار کنه!
🔻چون میدونن انقلابی ها بیان، رفقای حاج قاسم بیان، امون اینا رو میبرن!
🔻اونایی که تو اوج تحریم پهپاد بمب افکن مدرن غزه رو ساختن اونایی که پالایشگاه و پتروشیمی و آزادراه غدیر و زدن آب کشوندن به غیزانیه ، قراره بیان جای اونایی که برق تهران رو هم قطع کردن و بگیرن!
🔻میدونن باید برن تو گورستان تاریخ، دارن دست و پا میزنن!
✅ با سلول سلول وجودم در جمهوری اسلامی رأی میدهم...
💠جمهوری اسلامی حرم است، اگر این حرم بماند باقی حرم ها هم خواهد ماند!
تو اوج محبوبیتش بود و سیاه و سفید و خاکستری قبولش داشتن و انقلابیا می پرستیدنش
بهش گفتن ...
حاجی بیا نامزد ریاست جمهوری شو
گفتش:
من نامزد گلوله ها و نامزد شهادتم!!
ایشون جایگاه خودشو پیدا کرده بود
میدونست باید ب این کشور خدمت کنه
حالا یا توی یکی از قوای سه گانه
یا توی فرماندهی یکی از ارگان های نظامی
اون قدر روحشو حلاجی کرده بود ک دنبال سور و سات خدمت نبود
وظیفه رو توی گمنامی انتخاب کرد و واجب تر دونست و طوری وظیفه اشو اتیان کرد ک خدا طالبش شد
خدا این نامزد شهادت رو انتخاب کرد
و ایشون شد
#منتخب_شهدای_ایران
@Emam_kh
🔴 حالا شورای نگهبان بد شد؟!
کسانی که وقتی از عدم دقتشان در رای دادن به حسن روحانی انتقاد می کردیم با سرعت و قاطعیت در جواب می گفتند : خب اگر مشکلی وجود داشته چرا شورای نگهبان تایید کرده است؟ و شما دیگر چه می گویید؟!!!
حالا از امروز دقیقا همان ها می گویند چرا شورای نگهبان فلان نامزد را رد کرده است؟؟؟!!!
چه شد؟حالا همان شورای نگهبان بد شده است؟!!!
✍️ قاسم اکبری
@Emam_kh