❣ سلام_امام_زمانم❣
تا نقش تو هست نقش آيينه ما
بوی خوش گل نشسته در سينه ما
در ديده بهار جاودان مي شکفد
با ياد تو ای اميد ديرينه ما
❤️الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج❤️
🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
@Emam_kh
عَنْ اَبى عَبْدِاللّه ِ عليه السلام قالَ
كانَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ عليه السلام إذا صَعِدَ الْمِنْبَرَ قالَ ; يَنْبَغى لِلْمُسْلِمِ اَنْ يَتَجَنَّبَ مُواخاةَ ثَلاثَةٍ; اَلْماجِنِ الْفاجِرِ، وَ الاَْحْمَقِ، وَالْكَّذابِ. ;
امام صادق عليه السلام فرمود
هر زمان امير مؤمنان عليه السلام به منبر مى رفت، مى فرمود; شايسته است مسلمان از رفاقت با سه نفر دورى كند; پرروى بى باك تبهكار، احمق و دروغگو.;
اصول كافى، ج 4، ص 453.
🍂سلام مهربانان
🌸آخرین یکشنبه اسفندماهتون
🍂عالی و بینظیر
🌸ان شاءالله امروز
🍂برای تک تک دوستانم
🌸همون روزی بشه که
🍂آرزوشـو دارند
🌸پراز خیر و برکت
🍂پراز دلخوشی
🌸پراز موفقیت و
🍂پراز محبت خدا در زندگی
🌸روزتون زیبا و درپناه خـدا
@Emam_kh
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت صد و هفتادوهفتم
🔹رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من دستور دادند که به تو وصیت کنم
[ در ادامهٔ وصیتم به فرزندان و شیعیانم، خطاب به فرزندم حسن گفتم: ]
🔻فرزندم، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من دستور دادند که به تو وصیت کنم و کتابها و سلاحم را به تو بسپارم؛ همانگونه که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله به من وصیت کردند و کتابها و سلاحشان را به من تحویل داده و به من دستور دادند از تو بخواهم که وقتی مرگت فرارسد، آنها را به برادرت حسین بسپاری.
[ پس از آن، متوجه فرزندم حسین شدم و به او گفتم: ]
🔻فرزندم، فرمان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله این بود که تو نیز آنها را به علی، فرزندت، بسپاری.
[ در این هنگام، دست علی فرزند حسین را در دستانم گرفتم و به او گفتم: ]
🔻فرزندم، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به تو نیز فرمان دادند که آنها را به فرزندت، محمد، بسپاری. سلام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و سلام مرا نیز به او برسان.
🔹امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من سپرده بودند
[ خطاب به فرزندانم تأکید کردم: ]
🔻بدانید که صاحب اختیار شما این دو فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یعنی حسن و حسین هستند. به سخن آن دو گوش دهید و فرمانشان را گردن نهید و به یاریشان بشتابید. من امانتی را به آن دو سپردم که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من سپرده بودند. این همان امانتی بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از خداوند دریافت کرده بودند؛ یعنی اطلاعاتی دربارهٔ خلق خدا و رازهای غیبی که به آن بزرگوار اختصاص داشت و دینی که مورد رضای خداوند بود.
🔹 دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایهٔ پند و عبرت شماهستم!
[ کسانی که به عیادتم آمده و در اطرافم حلقه زده بودند، درخواست وصیت کردند. به آنان چنین سفارش کردم: ]
🔻ای مردم، هرکس از مرگ بگریزد، به هنگام فرار آن را خواهد دید. اجل چونان میدانی است که در آن هرکس را بهسوی پایانش سوق میدهند و فرار از مرگ، مساوی با گرفتارشدن در چنگ آن است.
🔻اما وصیت من به شما:
هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید و سنت و شریعت محمد صلیاللهعلیهوآله را ضایع نکنید. این دو ستون محکم را همواره برپای دارید و این دو چراغ فروزان را همیشه افروخته نگاه دارید!
🔻تا زمانی که دست در دست یکدیگر دارید و منحرف نشدهاید، کسی شما را سرزنش نخواهد کرد. برای هرکس به قدر طاقتش وظیفهای تعیین شده است؛ هرچند تکلیف افراد نادان آسانتر شمرده شده است. پروردگاری مهربان و پیشوایی آگاه و دینی استوار دارید.
🔻من دیروز یار و همنشین شما بودم و امروز مایهٔ پند و عبرت شما هستم و فردا در میان شما نخواهم بود. خدا من و شما را بیامرزد!
🔻روزگاری چند همسایهٔ شما بودم و تنم در جوار شما بود. بهزودی از من جسدی بیجان خواهد ماند. پس از آن همه تلاش و جنبش، ساکن و بیحرکت و پس از آن هم سخنوری، ساکت و خاموش خواهم شد!
وداع من با شما همانند وداعکردن کسی است که منتظر ملاقات دیگری است!
🔻فردا به یاد روزهای زندگی من میافتید و رازهای درونم برای شما آشکار خواهد شد. پس از آن که جای مرا خالی دیدید و دیگری بر جای من نشست، مرا خواهید شناخت.
اگر زنده ماندم، خود اختیار خویش را دارم و اگر بمیرم، مرگ وعدهگاه من است.
🔹حسنجان، تو وصی و جانشین من هستی
[ بار دیگر حسن و حسین را مخاطب قرار دادم و به آنان گفتم: ]
🔻امشب، شب پایان عمر من است؛ پس به سخنانم گوش فرا دهید.
حسنجان، تو وصی من و جانشین من هستی. و تو ای حسین، در اجرای وصیت با برادرت مشارکت میکنی. هر گاه او سخن گفت، تو ساکت باش و تا زمانی که او در قید حیات است، فرمانش را بپذیر. بعد از وفات او، تو سخن خواهی گفت و زمام امر را در دست میگیری.
[ به فرزندم، محمدبنحنفیه، رو کردم و از وی پرسیدم: ]
🔻آیا به خاطر سپردی آنچه به برادرانت سفارش کردم؟
[ او پاسخ داد: آری، به خاطر سپردم. به وی تأکید کردم: ]
🔻همان سفارشها را برای تو نیز دارم و سفارش میکنم احترام این دو برادر را در کمال ادب حفظ کنی که حق بزرگی به گردن تو دارند. از فرمانشان پیروی کن و هیچکاری را بدون نظر آن دو انجام نده.
[ سپس به حسن و حسین سفارش کردم: ]
🔻نیکی به فرزندم، محمد، را به شما توصیه میکنم که او برادر و فرزند پدر شماست و میدانید که پدر شما چقدر او را دوست دارد.
📚منابع:
۱. کافی، ج۱، ص۲۹۱
۲. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۸۹
۳. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۹ و نامه ۲۳
۴. مروجالذهب، ج۲، ص۴۶۰
۵. کشفالغمه، ج۱، ص۴۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
🌹خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و هفتادوهشتم
🔹مرا در پشت شهر به خاک بسپارید
[ دربارهٔ محل دفن خودم نیز وصیت کردم: ]
🔻پس از اینکه از دنیا رفتم، مرا در همین پشت شهر و در قبر برادرانم هود و صالح به خاک بسپارید.
مرا به پشت شهر ببرید. هرگاه قدمهایتان از حرکت بازایستاد و نسیمی از مقابل شما وزیدن گرفت، در همانجا مرا به خاک بسپارید که آنجا اول «طور سیناء» است.
🔻فرزندانم، هنگامی که از دنیا رفتم، مرا غسل دهید و با آن پارچه یمنی بدن مرا نیز خشک کنید که بدن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و فاطمه را خشک کردید. پس از غسل و حنوط، مرا در تابوت بگذارید و منتظر باشید تا جلوی تابوت بلند شود. در این هنگام، شما عقب تابوت را بلند کنید و به محل دفن ببرید.
🔻هنگامی که از دنیا رفتم، مرا بر تابوتی بگذارید و از خانه بیرون ببرید. شما عقب تابوت را بگیرید که زحمت برداشتن جلوی تابوت از شما برداشته میشود. سپس مرا به «غریّین» ببرید. در آنجا سنگ سفید و درخشانی خواهید دید. همانجا را حفر کنید. در آنجا لوحی خواهید یافت. مرا در همان محل به خاک بسپارید.
❇️ لحظهٔ ارتحال
🔹بهشت برین و جمع انبیا، نیکوترین قرارگاه
[ در آخرین لحظات عمر، چشمم را گشودم و به اطرافیانم گفتم: ]
🔻بهشت برین و جمع انبیا، نیکوترین قرارگاه و برترین مکان برای آرامش است. اگر از دنیا رفتم، در برابر ضربت قاتلم، فقط یک ضربت به او بزنید یا او را عفو کنید!
آری، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را دیدم که سه بار به من فرمودند: « امشب را با آسودگی و خرسندی نزد ما بیا.»
🔹رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را میبینم که با دستشان به من اشاره میکنند
[ دخترم بیتابی میکرد و با صدای بلند میگریست. به وی گفتم: ]
🔻دخترم، بیتابی مکن. هماکنون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را میبینم که با دستشان به من اشاره میکنند و میفرمایند: « علیجان، به سراغ ما بیا که آنچه نزد ما هست، برای تو بهتر است.»
🔹فرشتگان فرود میآیند و بر من سلام میکنند و بشارتها آوردهاند
[ لحظاتی از حال رفتم، وقتی چشمانم را باز کردم، گفتم: ]
🔻آفرین بر شما! خوش آمدید! سپاس خدایی را که هر وعدهای به ما داد، راست بود و بهشت را نصیب ما فرمود.
[ کسانی که در اطرافم جمع بودند، پرسیدند: چه میبینی؟ گفتم: ]
🔻رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و برادرم جعفر و عمویم حمزه را میبینم. درهای آسمان باز شده است و فرشتگان فرود میآیند و به من سلام میکنند و بشارتها آوردهاند. فاطمه را میبینم که حورالعینها اطرافش حلقه زدهاند و منزلهایی در بهشت برای من فراهم شده است.
{لِمِثْلِ هَٰذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ}
(آری، برای مثل این باید عملکنندگان عمل کنند.)
🔻به خدا سوگند، وقتی بمیرم، چیزی که از آن ناخشنود باشم به سراغم نخواهد آمد، یا کسی که دیدارش را نخواسته باشم، دیدار نخواهم کرد. در هنگام مرگ خرسندم؛ همانند تشنهای که در تاریکی شب در جستوجوی آب است و آن را مییابد. آری، آنچه نزد خداوند است، برای نیکان بهتر است.
🔻خداوند شما اهلبیت را حفظ کند و جایگاه پیامبرتان را در میان شما حفظ فرماید. شما را به خدا میسپارم و با شما خداحافظی میکنم.
🔹 لا اله الا الله
[ آخرین آیهای که تلاوت کردم، این آیه بود: ]
{ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ}
( پس هر کس هموزن ذرهای کار خیر انجام دهد، آن را میبیند.)
[ و آخرین کلامی که مکرّر وِرد زبانم بود تا جان به جان آفرین تسلیم کردم، این کلمه بود: ]
🔻«لا اله الا الله محمّد رسولالله صلیاللهعلیهوآله»
[ و سرانجام
پیشوای ایمان و عدالت و رحمت
اینچنین در بستر شهادت آرام گرفت.
سلام خدا بر او
آنگاه که زاده شد
و آنگاه که چشم از جهان فروبست
و آنگاه که در صحنه محشر، برانگیخته میشود! ]
📚منابع:
۱. شیخ طوسی، الأمالی، مجلس۱۳، ح۱۹، ص۳۶۵
۲. مناقبآلأبیطالب، ج۳، ص۳۱۱
۳. فرحةالغری، ص۳۴
۴. قرآنکریم، سورهٔ صافات، آیهٔ۶۱
۵. ربیعالأبرار، ج۴، ص۲۰۸
۶. قرآنکریم، سورهٔ زلزال، آیهٔ۷
۷. نهج البلاغه. نامه۲۳
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
🔰 رهبر انقلاب: بقیّةالله یعنی آن چیزی که خدا برای شما نگه داشته. این ذخیرهای برای بشریّت و ذخیرهای برای تاریخ است.
#امام_زمان
@Emam_kh
🍂 نوروز را حقیقتاً عید بگیرید. 🍂
🔶قَالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
(مائده /١١۴)
⚡️درپی درخواست حواریون از حضرت عیسی، مبنی بر نزول مائده ای از آسمان، حضرت عيسى چنین دعا کرد:
پروردگارا! مائده اى از آسمان بر ما فرو فرست كه براى نسل كنونى و آيندگان ما عيد، و نشانه اى از تو باشد و ما را روزى ده، كه تو بهترين روزى دهندگانی.
🔴 اصولا لفظ «عيد» از ماده «عود» و به معناى بازگشت است.
⭐️ به روزهایی که صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مى گردد، و آلودگى ها كه بر خلاف فطرت است، از ميان مى رود، «عيد» گفته شده است.
☘ به همین دلیل، امیرالمؤمنین على(عليه السلام) فرموده اند:
كُلُّ يَوْم لا يُعْصَى اللّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيد: «هر روز كه در آن معصيت خدا نشود روز عيد است»
زيرا روز ترك گناه، روز پيروزى، پاكى و بازگشت به فطرت نخستين است.
✅ پس در ایام عید بکوشیم تا به فطرت الهی و توحیدی خود برگردیم و با تمام توان از گناه دوری کنیم.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👇بخشی از پیام نوروزی سال گذشته امام خامنهای؛ درست در چنین روزی...
🎥 امام انقلاب: همهجای دنیا روی فضای مجازی اعمال مدیریت میکنند اما ما به این افتخار میکنیم که فضای مجازی را ول کردهایم؛ این افتخار ندارد
@Emam_kh