eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴اندکی تامل/آنچه که هستیم و آنچه که در ذهن ما تصویر سازی میکنند! 🤔 ایران گرسنه تو یک روز برای تتلو ۵۷ میلیارد درآمد داشت 🤔 ایران‌گرسنه تو یه روز لیر ترکیه رو از سقوط نجات داد 🤔 ایران گرسنه رکورد ترافیک مسافرت رو شکست 🤔 ایران گرسنه رکورد ثبت نام برای ماشین های پوکیده رو شکوند ⏪در حالی که مردم آلمان ثروتمند!! از سرما لباس گرم می‌پوشن و بخاطر نبود انرژی و نبود گندم و آرد و روغن به کشورشان نگفتن گرسنه‌ایم، گفتن باید قناعت کنیم. 👇🏻چی شد که یهو: 🤔بعد ایران به خاطر ماکرونی ۷۰۰ گرمی گرسنه است. به اسم وطن دوستی،وطن فروشی نکنید عزت و شرف مردم ایران را با عکس و هشتک های سعودی؛ عنتر نشنال و شبکه های معاند و... بر باد ندید 🧐هموطن آگاه باش @Emam_kh
‼️ مکروهات لباس نمازگزار ‌ 🔷 برخی از مکروهات لباس نمازگزار عبارت است از: پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که نقش صورت دارد هر چند لباس زیرین باشد. باز بودن دکمه های لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد. 📕 منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۹۹ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ماجرای شهید ابراهیم هادی و دختر جوان 🎙 استاد مسعود عالی @Emam_kh
✍ حضورقلب_درنماز یعنی👆👆 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💦⛈💦⛈💦⛈ ♥️عشق پایدار♥️ پاسی ازشب گذشته بود جلال کار خود را کرد ودر چشم بهم زدنی کل خانواده از امدن عروس فراری سالیان پیش باخبرشدند ,کبری وصغری و بتول و ماه بی بی مثل چندین سال قبل دور هم جمع شده بودند,همه بودند واین مابین گل مجلس کم بود جمعشان جمع بود واین جمع پدر راکم داشت,هر بارکه بتول ازپدر وعلت غیبتش سوال میکرد ,به طور ملموسی بحث عوض میشد,حاضران از هر دری حرفی به میان میاوردند جز انچه که بتول طلب میکرد و هیچ کس پاسخی به سوالش نمیداد. خواهران بتول خوشحال از اینکه خواهر کوچکشان درکنارشان است,غم از دست دادن پدر که بعداز چندین سال کمی از یاد رفته بود ,دوباره جان میگرفت این زخم کهنه انگار نشتری دوباره میخورد واز طرفی ترس از اینکه خبر بازگشت بتول به گوش خان وخانزاده برسد خوشحالیشان را از امدن بتول زایل میکرد و درد مرگ پدر را بیشتر وغصه ی دوباره جان گرفتن حادثه ای دیگر را در فکرشان پدیدار میکرد.خصوصا در این شرایط که یوسف میرزا مانند ببری خشمگین بود,یوسف میرزا پس از ناامید شدن از جستجو وپیدا کردن بتول,به اصرار باقرخان ,همسری اختیار کرده بود و گویا این روزها با همسرش که دخترعمویش بود اختلاف پیداکرده ,کار از زد و خورد هم گذشته وحتی,یوسف میرزا ,پسرسه ساله اش را از مادردورکرده بود و نزد باقرخان آورده بود,بی شک اگراز وجود عزیز وبتول باخبر میشد تمام کاسه کوزه ها رابرسراین دو انسان مهربان وزوج زجر کشیده میشکست وکینه های خفته میجوشید,انوقت بی شک اتفاقات ناگوارتری رخ میداد وچه بسا غوغایی در ابادی میشد که اتش این غوغا چه بسا دامن تک تک افراد ابادی را میگرفت,ماه بی بی ,اوضاع زندگی یوسف میرزا وبازگشتش را در فرصتی مناسب وبه دور از چشم بتول به دامادش گفت واز او راه چاره ای طلب نمود ,باید تصمیمی گرفته میشد که هیچ کس اسیبی نبیند.... ادامه دارد.....
💦⛈💦⛈💦⛈ ♥️عشق پایدار♥️ آقاعزیز بعداز کلی فکرو مشورت با ماه بی بی ,صلاح دیدند تا مردم آبادی از آمدنشان با خبر نشدند,روز بعد وقت غروب با خانواده‌اش به سمت شهر حرکت کنند تا هم بتول دکتر برود وهم خطری تهدیدشان نکند,این بهترین و کم خطرترین راهی بود که میشد پیش بینی کرد اما حال بتول مساعد نبود,لحظه به لحظه تبش بالاتر میرفت و حالش وخیم تر میشد اما برای,اینکه جلب,توجهی,نشود ناچار فانوس اتاق خاموش شد تا مسافران دیروز و فردا در تاریکی کمی استراحت کنند,بتول دربی خبری از پدر با تن تب دار به رختخواب رفت وماه بی بی حال دختر را چنین دید تا صبح بربالین دخترک بیمارش بیدار نشست و مدام به تیمار او پرداخت, صبح زود هرکدام از خواهرها به خانه ی خود رفتند تا شب برای خداحافظی برگردند. قبل ازظهربود ,لیلا همسایه ی ماه بی بی,که خواهرعبدالله بود به رسم هرروز واحوال پرسی و وقت گذرانی به خانه ی ماه بی بی امد تاچشمش به میهمانان ناخوانده افتاد ,بی خبر از همه جا عقده ی دلش بازکرد انگار که هم اینک نعش بی جان و کتک خورده برادرش در پیش چشمانش است و بتول وعزیز هم قاضی محکمه ,گریه و واگویه راسرداد و دربین حرفهایش میگفت:کجا رفتی گلم,کجا رفتی که پر پر شدن دسته گلم را ندیدی,کجا رفتی که صورت کبود وپلکهای متورم پدرت را ندیدی کاش عبدالله زنده بود و دخترو نوه اش رامیدید,کاکای مظلومم مظلوم کشته شدو... هرچه که ماه بی بی وعزیز ,چشمک میزدند,لیلا یا نمیدید یا اینکه انقدر عقده کرده بود که خود رابه ندیدن میزد و حرفها و خبری را که همگان واهمه داشتند از گفتنش به بتول,به بدترین شکل و روایت ممکن به گوش دخترک زجر کشیده رساند. تا این کلام یعنی مرگ پدر, از دهان عمه خانم بیرون امد انگار دنیا برسر بتول خراب شد,همه جا پیش چشمش تیره وتار شدو دردی کل وجودش را فراگرفت... کاش زمین دهان باز میکرد و بتول را میبلعید,آخراین چه سرنوشتی ست؟؟کاش میشداین تقدیر را از سر نوشتش.... حال بتول بدتر وبدتر ودردش شدیدتر میشد,مادرش فرستاد دنبال شوکت ماما,مامای ابادی بود. شوکت ماما به محض دیدن بتول گفت:آب گرم حاضرکنید ودست به دعابرداریدکه جان مادروبچه درخطراست..... ادامه دارد.... براساس واقعیت نویسنده.....حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 عزّت در عینِ نداری 💠 فَوْتُ الْحَاجَةِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِهَا إِلَى غَيْرِ أَهْلِهَا   🔹 در حکمت ۶۶ امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) می‌فرمایند: " از دست رفتن حاجت، بهتر است از اینکه آن حاجت را از نااهل درخواست کنی. " 🔰 درباره اصل درخواست حاجت از مردم ، یا حاجت مردم را برآورده کردن، در نهج‌ البلاغه یک منطقی هست، که خدمت شما تقدیم می کنم. 1⃣ مطلب اول، دو اصل اساسی و بنیادین درباره مسأله حاجت خواستن از مردم است و حاجت برآورده کردن از مردم؛ مولا علی (علیه‌السلام) در اصل اول، حفظ عزّت و آبروی مؤمن را، مهم ترین مطلب می‌دانند؛ 🔻لذا در نامه به فرزند خودشان، در نامه ۳۱ نهج‌ البلاغه اینگونه می‌نویسند که : « نفْس خود را از هرگونه پستی بازدار، هرچند تو ذا به اهدافت برساند؛ زیرا نمی توانی به اندازه آبرویی که از دست دادی، بهایی به دست آوری؛ بردهٔ دیگران نباش، که خدا تو را آزاده آفریده است. آن خوبی یا خیری که جز با شر به دست نیاید، اصلاً نیکی نیست و آن راحتی و آسایشی که با سختی های فراوان به دست آید، آسایش نخواهد بود. (بعد در ادامه می‌فرمایند:) اگر توانستی بین تو و خدا صاحب نعمتی قرار نگیرد، چنین باش؛ زیرا تو روزیِ خود را دریافت می‌ کنی و سهم خود را برمی‌داری و مقدار اندکی که از طرف خدای سبحان به دست می آوری، بزرگ تر و گرامی تر از مال فراوانی است که از دست بندگان دریافت می‌داری؛ اگرچه همه از طرف خداست. (باز هم در ادامه می‌نویسند:) نگهداری آنچه که در دست داری، پیش من بهتر است از آنکه چیزی از دیگران بخواهی و تلخی ناامیدی از دست مردم، بهتر از درخواست کردن از مردم است. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
__مسلم.mp3
831.9K
خواص یعنی کسانی که وقتی عملی انجام می‌دهند، موضع‌گیری‌ای می‌کنند و راهی انتخاب می‌کنند، از روی فکر و تحلیل است. می‌فهمند و تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند. این‌ها خواصند. 👈نقطه‌ی مقابلش هم عوام است. عوام یعنی کسانی که وقتی جوّ به سمتی می‌رود، آنها هم دنبالش می‌روند و تحلیلی ندارند.💥 ◽️بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) ۱۳۷۵/۰۳/۲۰ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا