🌹پنجشنبه است
ثانیه هایمان بوی
دلتنگی میدهد
چه مهمانان ساکتی
هستند رفتگان
نه بدستی
ظرفی آلوده میکنند
نه به حرفی دلی را
تنها به فاتحه قانعند
شادی روح تمام
اموات #فاتحه و #صلوات
🍃🌼 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃
💔فاتحه کبیره بسته هدیه اموات💔
💫1 مرتبه سوره حمد
💫1مرتبه سوره توحید
💫1مرتبه سوره ناس
💫1مرتبه سوره فلق
💫1مرتبه سوره کافرون
💫7مرتبه سوره قدر
💫3مرتبه آیه الکرسی
✨شادی روحشان صلوات✨
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
@Emam_kh
✨﷽✨
🏴تلنگر
✍خیلی هنر کنید قرآن بخوانید و زیارت عاشورا، اما کیست که نداند شمر، حافظ قرآن بود. پسوند «حجت الاسلام» و «آیت الله» سند اعتبار و وجاهت کسی نبوده و نیست و نخواهد بود. اما کیست نداند که «عمرسعد» آن «اصغر کُپک» مختار نامه نبود و آیت الله العظمی عمر سعد کوفه بود.
شما خود را عمار دربار علی - احیانا- اگر ندانید، سرباز سید علی که - حتما- می دانید؛ اما کیست که نداند شمر سردار سپاه مولا علی در صفین بود و هم او سر قدسی حسین را روی «زانوی غم» نشاند. اثبات عشق با «نامه» ممکن نمی شود و رسم عاشقی به نوشتن هزاران نامه نیست؛
کیست که نداند شبث ابن ربعی - یک از آن هزاران بود که - نامه «فدایت شوم» به حسین نوشت و او را به کوفه خواند تا آخر سر، جزء همان ده نفری شود که بر پیکر مطهر حسین اسب تاختند. سند دلخوشی به رابطه خویشی را، تنها شیطان است که مهر و امضاء می کند. نسب و خویشی انسان، سبب احترام می تواند باشد، اما دلیل حق بودن هیچکس نیست. «سیادت» شاید در وزن و قافیه، به «حقانیت» نزدیک باشد، اما مترادفش نیست. کیست که نداند عمر سعد از خویشان حسین بود که فرمان حمله بر او را - با رها کردن اول تیر - صادر کرد...؟
@Emam_kh
🌹 تصویر سردار سلیمانی و شهید همت در خیابانهای کشمیر
♦️اینجا خیابان "حاج قاسم" در کشمیر است و این مردم عزادار سیدالشهدا؛ عشق حاج قاسم در دلشان آنقدر زنده است که باور دارند نمیشود برای عدالت و حقطلبی امام حسین (علیهالسلام) بر سر و سینه زد اما یاد حاج قاسم و شهدای هم کیشش را زنده نگاه نداشت.
#شهید_حاجقاسم_سلیمانی
@Emam_kh
✨﷽✨
✍زنی شوهرش میمیرد، برای اينكه خدمتی به شوهر كرده باشد، شبهای جمعه غذایی تدارک میدید و به وسيله فرزند يتيم خود به خانه فقرا می فرستاد
طفل بيچاره با اينكه گرسنه بود، غذا را از مادر می گرفت و به فقرا میرساند و خود با شكم گرسنه به خانه بر می گشت و می خوابيد. تا اينكه شبی كاسه صبرش لبريز شد و در راه غذا را خودش خورد و با شكم سير به خانه برگشت و آسوده خوابيد.
آن شب، زن شوهر خود را در خواب ديد كه به او میگفت: تنها غذای امشب به من رسيد! زن از خواب بيدار شد و با كمال شگفتی از فرزندش پرسيد شبهای جمعه گذشته و ديشب غذا را كجا می بردی و به كی میدادی؟ من ديشب پدرت را خواب ديدم كه میگفت تنها غذای ديشب به او رسيده است. طفل راستش را گفت كه شبهای جمعه غذا را به خانه فقرا می بردم، ولی ديشب چون زياد گرسنه بودم، خودم خوردم و آسوده خوابيدم.
زن دانست بهترين خدمت به شوهر اين است كه يتيم او را سير نگهدارد. از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند: آیا صدقه دادن به فقیرانى كه بر در خانهها میآیند بهتر است یا به خویشاوندان؟ آن حضرت فرمود: «نه، بهتر آن است كه صدقه را براى خویشان خود بفرستد، و این اجر و پاداش بیشترى دارد»
@Emam_kh
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۴۵ 🎬
همینطور که داشتیم به راهمان ادامه میدادیم ,روکردم به انور که محو حرکاتم شده بود وگفتم:استاد یک سوال,اسراییل یک کشور کوچک وپولدار ودرعین حال صنعتی وپیشرفته که هرجا یهودی نخبه ویا مسیحی ویا حتی مسلمانهای نخبه بااعتقادات سست دینی هست راجذب خودش کرده,نمیدونم پول ندارین یا وسایل کارش راکه وقتی آدم داخل شهرهای اسراییل قدم میزنه ,فکرمیکنه داخل یه شهرک تازه تاسیس هست که به خیابانهاش نرسیدن,اخه برای چی نباید حتی یک خیابان هم آسفالت باشه؟؟
انور دستش را تکیه داد به دستگیره در وباانگشت اشاره کردبه سرش وگفت:به خاطر اینکه اینجامون کارمیکنه,طبق تحقیقات وبررسی هایی که ما کردیم,ترکیبات اسفالت طوری هستند که اگر ادم روی ان قدم بزند موادی که از اسفالت بلند میشه وداخل حلق ادم میره, باعث بیماریهای زیادی میشه که کمترینش همین دیابت است اما انسان وقتی روی جاده خاکی قدم بزنه ,خیلی فواید نصیبش میشه که کمترینش تنظیم قند خون وارامش وانتقال تمام نیروهای بد از طریق پاها به زمین است,پس ما اسفالت درست میکنیم وصادرمیکنیم به کشورهای جهان ,تااونها بیماربشن وکم کم ازبین برن وما هرروز سالم تراز قبل به دنیا سروری کنیم.
داشتم فکر میکردم عجب شیاطین کثیفی هستند که بااشاره انور وارد یک جاده فرعی شدیم وجلوی یک ساختمان بزرگ ایستادیم.
باانور داخل ساختمان شدیم,
داخل ساختمان خیلی بزرگ وپراز ساختمانهای سوله مانند بود,انور اشاره کرد به ساختمانی وگفت:از اونجا شروع میکنیم ,کمی برات توضیح میدم وبعد تو داخل واحدها سرکی بکش تا من یه کار مهم دارم,انجام بدهم وبیام.
وارد سوله شدیم ,اوه خدای من چه بزرگ بود ,ازبیرون بزرگیش پیدا نبود.
انور:ببین چه عظمتی!!اینجا فقط یکی از کارخانه های تولید نوشابه در اسراییل است.
خیلی تعجب کردم از این حرف,چون از زمانی که ساکن اسراییل شده بودم حتی یک بار هم نوشانه نخورده ونخریده بودم,نه اینکه نخریده باشم ,اصلا نبود که ما بخریم.
من:استاد ,اگه شما اینجا نوشابه تولید میکنید پس چرا داخل اسراییل,این نوع نوشیدنی وجودندارد.
انور باصدای بلند خندید وگفت:این که حدس زدنش اسونه....
ببین ما برای اینکه تنهاقوم ونژاد برتر ونیرومند روی زمین باشیم ,باید سلامتی خودمان راتقویت کنیم وبه سلامت بقیه صدمه بزنیم,این نوشانه ی گورا وشیرین وبامزه که احتمالا توعراق خیلی ازش استفاده کردی,سرشار از مواد مخرب وویرانگره وکمترین ضررش,پوکی استخوان,دیابت,ریختن پرز معده وبامرور زمان واستفاده مداوم سرطان معده است,فرقی هم نمیکنه چه نوشابه ای باچه طعم وچه اسمی باشد همه شان سروته یک کرباسند وچون این خوردنی گوارا خیلی خیلی برای سلامتی مضراست,اسراییل فروش این محصول را داخل کشورش منع کرده وهرکس تخلف کند جریمه سنگینی میشود,ببین این نوشابه روش چی نوشته؟
با تعجب نگاهی کردم به انور وگفتم :خوب نوشته پپسی.
انور:نه منظورم معنیش بود,معنیش چیه؟؟
من:خوب مارکشه دیگه...
انور دوباره با صدای بلند زد زیرخنده وگفت:نه معنیش اینه که پول بده تا اسراییل زنده باشد.....یه چی هم بهت بگم,بهترین وسالم ترین نوشیدنی را ایرانیها دارند,دوغ که از ماست گاووگوسفند ساخته میشه اما ما اینقد روایرانیها کارکردیم که ذایقه شان راتغییر دادیم ونوشابه خورشان کردیم,تا چندسال دیگه سونامی سرطان کل ایران راگرفته شک نکن ..
ادامه دارد..
🦋 ای در دام عنکبوت
#قسمت۱۴۶ 🎬
خیلی پست ورذل بودند,میخوان همه ی مردم دنیا را قربانی کنند تا ظهور اقا رابه تعویق بیاندازند وحاکمیت خودشان را با سروری شیطان مستحکم کنند.
انور به سوله ای دیگر اشاره کرد وگفت:هانیه الکمال,توبرو اون قسمت هم ببین,حتما برات جالب خواهد بود ومنم باید یه کار مهم دارم انجام بدهم.
من به طرف سوله ای که اشاره کرده بود رفتم وزیرچشمی اسحاق انور را زیرنظر داشتم ببینم کجا میرود ودیدم به طرف سوله ای که کمی دورتر بود میرفت,باید سرازکارش درمیاوردم....ومیدونم که درمیارم.
داخل سوله شدم ,یه اقاهه اومد جلو وگفت:شما با دکترانور تشریف اوردید؟
من:بله باایشونم.
اقاهه:بفرماییدازاینطرف وشروع به توضیح دادن کرد:اینجا کارخانه ی تولید سیگار هست که به دوقسمت تقسیم میشه,وبه طرف راست اشاره کرد وگفت:قسمت اعظمش اینجاست که برای صادرات هست وقسمت کوچکترش این قسمت هست که برای مصرف یهودیها وکلا خودمون است ,این قسمت کوچکتر,مرغوب ترین توتون ها را دربرمیگیره که بعداز جدا کردن قسمت مخرب وکم کردن درصد نیکوتین ان به سیگاری مرغوب کم ضرر تبدیل میشه،البته سیگار همه نوعش ضررداره اما بالاخره درهرجامعه ای هستند کسانی که عادت دارند به این ماده، وما تاحد توان کاری کردیم تا این سیگارها درصد ضررشون خیلی ناچیز باشه .
اما قسمت اعظم کارخانه,تمام نخاله های توتون وتوتون های نامرغوب بانیکوتین بالا وبه شدت مضر وکشنده را دربر میگیرد وتولیدسیگار بابسته های شکیل میکنیم ,بااینکار با یک تیر دونشان میزنیم ,یکی اینکه سیل پول است که به جیب ما سرازیرمیشه ویکی اینکه مصرف کننده های جهان سومی وبعضا اسلامی با دست خودشون حکم مرگشان را امضا میکنند.
دیگه چیزی از حرفهای اون مرد کثیف یهودی که تمام هنرشان وافتخارشان کشتن ملتهای دیگراست,نمیفهمیدم.
بدون هیچ حرفی سوله را ترک کردم ,هنوز کنجکاو بودم انور کجا رفته,بی شک جنایتی دیگر دران سوله ی دورتر درحال وقوع بود وما نمیدانستیم ولی باید سرازکارشان دراورم.
نیم ساعتی حیاط را گز کردم که سرتاس انور با شکم چاقش از دور پدیدارشد ,بااشاره به طرف ماشین متوجه شدم که باید برگردیم.
اما تمام ذهنم دوروبران سوله پرسه میزد...
ادامه دارد...
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح حکمت113 ( 14 )
🔹ارزشهای والای اخلاقی(حیاء) {بخش دوم}
🔰 در ادامه مطلب حیاء از حکمت ۱۱۳، موضوع دیگری که باید مطرح بشود ، آثار و نتایج حیاء مذموم است؛
🔻 مولا علی (علیهالسلام) در نهجالبلاغه میفرمایند که وقتی انسان حیاء بیجا داشته باشد، حتی وقتی کار خیر میکند، اعطاء به فقیر میکند ارزش کارش پایین میآید؛
🔻در حکمت ۵۳ میخوانیم: « السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ » ؛ " سخاوت آن است که همان ابتدا قبل از آنکه نیازمند درخواست کند ببخشید . اما اگر بعد از درخواست فقیر به او بخشیدی، دیگر از روی خجالت و این است که میترسی تو را مذمّت کنند به بخل و خساست. "
🔻مطلب دوم در این موضوع این است که حضرت علی (علیهالسلام) در حکمت ۲۱ می فرمایند: « قُرِنَتِ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ »؛ " اساساً حیاء بیجا و خجالت بیجا، همنشین با حرمان و محرومیت است؛ یعنی انسان خجالتی در جایی که نباید خجالت بکشد و حیاء داشته باشد ، خودش با این وضعیت خودش را از خیلی از توفیقات محروم می کند."
🔰 مسأله بعدی که باید در بحث حیا به آن توجه کنیم، عواقب کمبود حیاء مثبت است؛
🔻 در حکمت ۳۴۹ ، مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: « مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ » ؛
" کسی که زیاد اشتباه می کند، حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شود، اجتنابش از محرّمات کم می شود و کسی هم که ورع و اجتناب از محرّمات در او کاهش پیدا کند، قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد داخل جهنم خواهد شد. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع