روایت دلدادگی
#قسمت ۲۲ 🎬 :
آقا سید سؤالی سهراب را نگاه می کرد ، سهراب بدون آنکه از چیزهایی که در ذهنش میگذشت ، حرفی بزند ، لبخندی بر لب نشاند و گفت : از شما ممنونم ، در خراسان، هم جا و مکان دارم و هم هدفم شرکت در مسابقه و آزمودن خودم است و اگر موفق شدم که مسابقه را ببرم ،اهداف بزرگتری در سر دارم و اگر هم موفق نشدم ، باید برگردم شهر خودم و نزد پدرم...
سهراب لفظ پدرم را آهسته گفت و آقاسید با شنیدن این حرف ، انگار نقشه های ذهنش نقش بر آب شده بود ،سری تکان داد و در همین حین ،غلام با پارچ آبی خنک جلو آمد و مقداری آب در لیوان مسی ریخت و با احترام به طرف آقا سید داد.
سید آب را با سه جرعه ،سر کشید و تشکری کرد و مشغول بیرون آوردن لباسش شد، هر دو مرد لباس هایشان را در بقچه ی خود پیچیدند و گوشه ای گذاشتند ،می خواستند به سمت سالن اصلی گرمابه بروند که آقاسید با نگاه خیره اش به سهراب نزدیک شد ،گردنبند چرمی او را لمس کرد و گفت : این چیست؟ چرا آن از گردنت بیرون نمی آوری؟
سهراب آن را از گردن بیرون آورد ،می خواست داخل بقچه اش بگذارد، آقاسید بار دیگر قاب چرمی را لمس کرد وگفت : نگفتی چیست؟ اما انگار برایت خیلی عزیز است.
سهراب گردنبند را به دست سید داد و گفت : این حرزی ست که از کودکی با من است...مایه ی آرامشم است و برایم بسیار ارزشمند است.
آقا سید ،قاب چرمین را داخل بقچه ی لباس خودش گذاشت و گفت : پیش من باشد ، سر و بدنمان را که شستیم ، باز می گردیم و همینجا درباره اش مفصل صحبت می کنیم.
سهراب که انگار با سید رودربایسی دارد ، چشمی گفت و همراه او راهی حمام شد.
داخل حوض بزرگ آب شدند، نوری که از سوراخ بلند و گنبدی گرمابه به داخل می تابید ، وسط آب دایره ای روشن درست کرده بود که فضا را آرامش بخش می کرد.
سهراب و سید در حین استحمام ،درباره ی مسئله ای که جلوی دکان در بازار باهم صحبت کرده بودند ، حرف زدند.
سهراب که در این امور هیچ نمی دانست و از دین ،فقط وفقط نمازش را می دانست ، هر چه که آقاسید سخن می گفت و پیش میرفت ، او شرمنده و شرمنده تر می شد..
سید از حق الناس گفت و این مسئله را باز کرد و سهراب تازه فهمید که گوشت بدنش از مال حرام است ، لباس تنش از مال مردم است و سکه های در جیبش تماما حق الناس است...او می خواست مانند سید باشد ،اما نمی دانست که الان در عمق این مرداب حرام دست و پا می زند ،آیا راه نجاتی دارد یا نه؟
او روی آن را نداشت تا از سید بپرسد اگر عمری ناخواسته و نادانسته به مال مردم دست درازی کرده باشید ،بدون اینکه بدانید اینچنین عواقبی دارد، آیا الان که راه درست و حکم خدا را فهمیده ،راه آزادی و برون رفتی دارد؟
بالاخره استحمام به پایان رسید و بعد از گذشت ساعتی از آب بیرون آمدند.
سید که کاملا متوجه حال دگرگون سهراب شده بود ، دستش را گرفت و رو به سوی رختکن حرکت کردند.
سید به پادوی گرمابه ،سفارش چای و قلیان داد و البته نهاری دلچسپ که در کنار این رفیق تازه اش ،میل کند.
وارد رخت کن شدند، آنجا تقریبا شلوغ شده بود و هرکس سید را می دید با تعجب نگاه می کرد و با احترام با او هم کلام می شدند.
سید مشغول پوشیدن لباس بود اما سهراب هر چه جستجو کرد ، خبری از بقچه اش نبود...
فکر کرد اشتباه کرده ، تمام سکوها را جزء به جزء گشت ،اما نبود که نبود...
ادامه دارد...
📝 به قلم : ط_حسینی
🔴اگر خداوند همه جا هست پس چرا هنگام دعا دست به سوى آسمان بلند می کنیم؟
✅غالباً این سؤال براى مردم مطرح است که در عین اینکه خداوند، مکان و محلى ندارد چرا هنگام دعا کردن دست به سوى آسمان بلند میکنیم؟
💠بلند کردن دست سوی آسمان، به این جهت نیست که خداوند مکان خاصی دارد،
🔆کما اینکه رو به قبله ایستادن به هنگام نماز ، هم به معنای این نیست که خداوند جهت معینی دارد،
🔵بلکه این رفتارها، هر یک حکمت خاص خود را دارد...
🌼امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«هر وقت از نماز فارغ شدید دستهاى خود را به سوى آسمان بلند نمایید براى دعا کردن»
💥شخصی از آنحضرت پرسید: اى مولاى من! آیا خداوند در هر مکان و جهتى نیست؟
امام(علیه السلام) فرمود:
«بله»
❓ پرسید: پس چرا باید دستهاى خود را به طرف آسمان بلند کنیم؟
🌺امام(علیه السلام) فرمود:
«مگر آیه “وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ” را قرائت نکردهاى!
🍃روزى باید از محلش طلب شود
و محل آن آسمان است که خداوند بیان فرموده؛ چون باران از آسمان نازل میشودو به سبب آن از زمین قوت خلایق روئیده و بیرون میآید...
☘وقتی انسان دست به دعا برداشت، مستحب است آنرا بر سر و صورت خود بکشد،
برای اینکه لطف خدا شامل این دست میشود و دستی که عطای الهی را دریافت کند، گرامی است،
بنابراین، خوب است آنرا به سر و صورت بکشد.
🌺چنانکه در این زمینه امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«هیچ بندهاى دست به درگاه خداى عزیز جبار نگشاید جز اینکه خداى عزّ و جلّ شرم کند که آنرا تهى بازگرداند تا اینکه به مصلحت خود چیزی از فضل رحمتش در آن بنهد...
🌟پس هرگاه یکى از شماها دعا کرد تا دستش را به سر و روى خود نکشیده، آن را پس نکشد...
📘بحار جلد 3 صفحه 330
اذا فَرِغَ احَدُکُمْ مِنَ الصَّلوةِ فَلْیَرْفَعْ یَدَیْهِ الَى السَّماءِ، وَ لِیَنْصَبَّ فى الدُّعاء
📗بحارجلد 90 صفحه 308 حدیث 7
@Emam_kh
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍩شیرینیفروشی که شیرینی نمیفروخت!
‼️اگر فردی به یک مغازه که سر درِ آن تابلوی «#شیرینی_فروشی» نصب شده وارد بشود ، و به مغازه دار بگوید یک کیلو شیرینی به من بدهید و مغازه دار با عصبانیت و تندی بگوید اینجا شیرینی نداریم ، آیا برخورد مغازه دار منطقیست؟
⁉️آیا چنین مغازه داری حق دارد با کلافگی بگوید ؛ «خسته شدم از اینکه هر روزه عدهای به نیت خرید شیرینی به مغازهی من مراجعه میکنند» ؟
⁉️اگر این فرد شیرینی فروش نیست ، آیا عقل نمیگوید تابلوی شیرینی فروشی را از سر در مغازهی خود پایین بیاور؟
✅این مثال را زدم چون بسیاری از خانمها و برخی از بلاگر های خانمِ اینستاگرامی به این سمت و سو رفتهاند و شاکی هستند از اینکه ؛
🧝♀چرا اکثر جاها به ما و خانم هایی با پوششی جذاب و خیره کننده ، به دید یک #کالای_جنسی نگاه میشود و مردانِ هوسباز قصد ایجاد مزاحمت برای ما دارند؟
👌برای این بلاگر ها و تمام خانم هایی که از این نگاه های آلوده خسته و کلافه هستند ، باید داستانِ شیرینی فروشی که شیرینی نمیفروخت را تعریف کرد و در ادامه گفت : اگر شیرینی فروش نیستید [که بانوان عفیف ایرانی قطعا نیستند] تابلوی شیرینی فروشی را از شخصیت خود پایین بیاورید!
🇺🇸 حتی در خود آمریکا [که مهد آزادیهای جنسی است] هم اگر در زنی جذابیت تحریک کنندهای یافت شود ، مردانِ آنجا به دنبال بدست آورن آن خواهند بود و عطش جنسی انسان در مقابل محرک های جنسی ، هیچگاه چشم و دل سیر نخواهد شد.
👈آری... اگر تابلوی جذابیت پایین بیاید ، به طور خودکار میزان مراجعات و مزاحمتها هم پایین میآید!
#حجاب
✍ میلاد خورسندی
🇮🇷 @Emam_kh
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کلیپ گرچه تکراریه ولی تحلیلش جالبه در مورد حجاب👌
👈ارزش دوباره دیدن داره
@Emam_kh
25.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نماهنگ «آغوش مادر»
🦋کاری از دختران با اخلاص گروه بنات الزهرا(سلام الله علیها) خراسان جنوبی
@Emam_kh
23.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده آیتالله محمدتقی مصباح یزدی (رضوان الله علیه)
♦️مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یک خصوصیّات منحصربهفردی داشتند که من در مجموعهی فضلای برجستهی قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزهی تمامنشدنی و بینظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود. ۱۴۰۱/۱۰/۰۵
@Emam_kh
🍏 درمان تپش قلب
با استفاده از این سه روش به صورت مستمر ، به راحتی مشکل تپش قلب را حل کنید:
1. آب سیب و عسل
2. آب به یا میوه به با عسل
3. ترکیب روغن سیاه دانه با عسل خالص به نسبت مساوی – یک قاشق مربا خوری از معجون به دست آمده صبح ناشتا همراه با برخی تمرینات سبک ورزشی
.
🌹🍃🌹🍃🍃