18.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سلام فرمانده ۲ رسید
سرودی با ۱۰ هزار دهههشتادی
@Emam_kh
دختر_شینا
#قسمت_5
می گفتند: «مامان! چقدر قدم را عزیز و گرامی ڪرده ای. چقدر پیِ دل او بالا می روی. چرا ما ڪه بچه بودیم، با ما این طور رفتار نمی ڪردید؟!»
با تمام توجه ای ڪه پدر و مادرم به من داشتند، نتوانستم آن ها را راضی ڪنم تا به مدرسه بروم. پدرم می گفت: «مدرسه به درد دخترها نمی خورد.»
معلم مدرسه مرد جوانی بود. ڪلاس ها هم مختلط بودند.
مادرم می گفت: «همین مانده ڪه بروی مدرسه، ڪنار پسرها بنشینی و مرد نامحرم به تو درس بدهد.»
اما من عاشق مدرسه بودم. می دانستم پدرم طاقت گریه مرا ندارد. به همین خاطر، صبح تا شب گریه می ڪردم و به التماس می گفتم:
«حاج آقا! تو را به خدا بگذار بروم مدرسه.»
پدرم طاقت دیدن گریه ی مرا نداشت، می گفت: «باشد.
تو گریه نڪن، من فردا می فرستم با مادرت به مدرسه بروی.» من هم همیشه فڪر می ڪردم پدرم راست می گوید.
آن شب را با شوق و ذوق به رختخواب می رفتم. تا صبح خوابم نمی برد؛ اما همین ڪه صبح می شد و از مادرم می خواستم مرا به مدرسه ببرد، پدرم می آمد و با هزار دوز و ڪلڪ سرم را شیره می مالید و باز وعده و وعید می داد ڪه امروز ڪار داریم؛
اما فردا حتماً می رویم مدرسه. آخرش هم آرزو به دلم ماند و به مدرسه نرفتم.
ادامه دارد...✒️
دختر_شینا
#قسمت_6
نه ساله شده بودم. مادرم نماز خواندن را یادم داد. ماه رمضان آن سال روزه گرفتم، روزهای اول برایم خیلی سخت بود، اما روزه گرفتن را دوست داشتم.
با چه ذوق و شوقی سحرها بیدار می شدم، سحری می خوردم و روزه می گرفتم.
بعد از ماه رمضان، پدرم دستم را گرفت و مرا برد به مغازه پسرعمویش ڪه بقالی داشت.
بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «آمده ام برای دخترم جایزه بخرم. آخر، قدم امسال نه ساله شده و تمام روزه هایش را گرفته.»
پسرعموی پدرم یڪ چادر سفید ڪه گل های ریز و قشنگ صورتی داشت از لابه لای پارچه های ته مغازه بیرون آورد و داد به پدرم.
پدرم چادر را باز ڪرد و آن را روی سرم انداخت. چادر درست اندازه ام بود. انگار آن را برای من دوخته بودند.
از خوشحالی می خواستم پرواز ڪنم. پدرم خندید و گفت: «قدم جان! از امروز باید جلوی نامحرم چادر سرت ڪنی، باشد باباجان.»
آن روز وقتی به خانه رفتم، معنی محرم و نامحرم را از مادرم پرسیدم.
همین ڪه ڪسی به خانه مان می آمد، می دویدم و از مادرم می پرسیدم: «این آقا محرم است یا نامحرم؟!»
بعضی وقت ها مادرم از دستم ڪلافه می شد. به خاطر همین، هر مردی به خانه مان می آمد، می دویدم و چادرم را سر می ڪردم.
دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم چادر سر می ڪردم.
ادامه دارد.....
💛عاشقانه با خدا
♻️ خدای من! با پیروی از نفسم، بار گناهانم را سنگین کردم، پس وای به حال من است اگر مرا نبخشی...
مهربانیت را در همه ایام زندگیام پیوسته حس کردم، این مهربانی را هنگام مرگ نیز از من دریغ نکن
خدایا چگونه میتوانم از لطفت حتی پس از مرگ ناامید شوم؟ زیرا در طول زندگی هیچ گاه مرا رها نکردی...
تویی که همیشه سرپرستی مرا به عهده گرفتی، چطور بعد از مرگ مرا رها خواهی کرد؟ باور نمیکنم...
آنچنان که شایسته توست، امور مرا به عهده بگیر و به سمت من گناهکار جاهل با فضلت برخورد کن
خدایای مهربانم! گناهانم را در این دنیا پوشاندی و آبروی مرا حفظ کردی در آخرت به این پرده پوشی تو محتاج ترم، پس مرا در برابر دیدگان مردم رسوا نکن
🤲مناجات شعبانیه
@Emam_kh
🔴کسانیکه معتقدند تجمعات به ضرر نظام است (درحالیکه طبق قانون اساسی وقتی مخل مبانی نظام نیست بدون حمل سلاح هیچ منع قانونی ندارد)
❌بدانند نظرشان ۱۸۰درجه با نظر رهبر متفاوت است!😳
بخوانید👇
▪️...در همین مسئلهی نیشکرِ هفتتپّه و ماشینسازیِ تبریز، دانشجوها رفتند و یک مشکلی را واقعاً حل کردند؛ یعنی نه پول دارند، نه قدرت قانونی دارند امّا در عین حال «حضورشان» میتواند یک کار بزرگ را، یک مشکل بزرگ را حل کند.
▪️مثلاً از جملهی موارد این است: ...در «مطالبات ازدستگاهها» که «این مطالبات اثر هم داشته» یعنی اینکه «مجموعهی دانشجویی از قوّهی قضائیّه یا قوّهی مقنّنه یا مجمع تشخیص یک چیزی را مطالبه بکند؛ تأثیرگذار است» این اثر داشته و این کاری بوده که شما کردهاید و «بسیار خوب است». این مال همین یکی دو سال اخیر است که این تحرّکات را انسان در مجموعههای دانشجویی مشاهده میکند.
▪️ یا در زمینهی فعّالیّتهای بینالمللی [مثلاً] در زمینهی یمن.... که دانشجوها «اعلام حضور کردند»؛ و در مسائل متعدّدِ دیگر ...؛ «این اعلام حضورها خوب است». یا گاهی اوقات «یک تجمّعی مثلاً جلوی سفارتخانه خوب است»؛ البتّه با متانت، با دقّت، با عقلانیّت و با نشان دادن اقتدار روحی و معنوی.... «حضور شما، خواستهی شما، حرف منطقی شما، نشان دادن اقتدار شما، نشان دادن اجتماع شما تأثیرگذار است» «ممکن است شما تأثیرش را فوری به چشم نبینید امّا بدانید که اینها اثر گذاشته».
▪️خب این [حضور] بنابراین جزو مواردی است که من «تأکید میکنم، تأیید میکنم و مایلم که این استمرار پیدا کند»
بیانات در دیدار دانشجویان ۱۳۹۸/۳/۱
@Emam_kh
14.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ایرانی ها در روایات آخرالزمان
🌷تعجیل در فرج و سلامتی امام_زمان عج صلوات...
@Emam_kh