📌نامۀ عرفانی حضرت امام خمینی قدسسره در افسوس و اندوه از تمام شدن ماه #شعبان، و عدم آمادگی برای ضیافتالله ماه مبارک #رمضان.
🔺امام خمینی در نامهای که به درخواست بانو فاطمه طباطبایی ـ عروسشان ـ خطاب به او نوشتهاند، اندرزهایی عرفانی و اخلاقی را یادآوری کردهاند.
در این نامه که در اردیبهشت سال ۶۶ مطابق با شعبان ۱۴۰۷ قمری نگارش شده است، به پایان یافتن روزهای ماه شعبان و آماده نبودن برای ورود به ضیافت الهی اشاره شده و اینکه با همۀ این اوصاف، نباید از رحمت الهی ناامید بود. متن نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
دختر عزیزم،
از من مىخواهى براى تو چیزى بنویسم؛ چه بنویسد کسى که خود، مبتلاىِ به نفسِ امّارۀ بالسوء است و هرگز نتوانسته، بلکه نخواسته این بت بزرگ را بشکند!
اکنون در آستانۀ شهرالله و مقام ضیافتالله هستیم و من خود اقرار دارم که لایق این ضیافت نیستم. شهر شعبانالمعظم که شهر امامان است در شُرف گذشتن و ما خود را نتوانستیم مهیا کنیم برای شهرالله. دعاها را گاهی با لقلقۀ لسان خواندم و از آنها چیزی حاصل نشد در این آخر شهر عرض میکنم:
اللهُمَّ انْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیِما مَضی مِنْ شَعبانَ فَاغْفِرْلَنا فِیما بَقِیَ مِنهُ.
از رحمت حق تعالی مأیوس نیستم و مباش، در دنیا [مباد] روزی که گناهان به آنجا رسد که از رحمت حق مأیوس شویم.
دخترم این چند روز خواهد گذشت چه با عیش و نوش و چه با رنج و تعب؛ چه با غفلت از فطرت و چه با توجه به آن. عزیزم، خداوند ـ جل و علا ـ نور هدایت را در همۀ مخلوقات خصوصاً انسان نهفته است.
فطرتالله، ما را خواهینخواهی به او متوجه کرده و همۀ مخلوقات در هر حدی که هستند و به هر مذهبی که گراییدهاند، جز به حق تعالی و کمال مطلق به هیچچیز توجه ندارند به حسب فطرت؛ گرچه خود ندانند و معتقد به غیر آن باشند. انسان کمال مطلق را میجوید و میخواهد چه آنان که به توهّم بت را میپرستند و چه آنهایی که حق ـ جل و علا ـ را منکرند و به دنبال ریاست. ملحدها گمان میکنند متوجه به دنیا و خواستار ریاست و زعامت هستند، لکن بهحسب واقع متوجه و خواهان قدرت مطلقه هستند و در جستوجوی کمال مطلق و خود گمان خلاف میکنند و شاید عذاب و عقاب برای همین جهل و توهّمات باشد.
تو که مثلاً دنبال لباس خوب هستی و زینت بهتر، دنبال حق میگردی و کاخنشینان نیز دنبال قدرت مطلق هستند؛ وَانْ مِنْ شَیءٍ إلّایُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ. وَقَضی رَبُّکَ ا لّاتَعْبُدوا ا لّاایَّاهُ.
بنابر وجهی این کلام دامنه دارد. بهتر آنکه درز بگیرم و تو را و خود و همگان را به خدای تعالی بسپارم.
والسلام علیک و علی عبادالله الصالحین.
روحالله الموسوی الخمینی
📚 صحیفۀ امام، ج۲۰، ص۲۵۳ـ۲۵۴.
@Emam_kh
((امروز شهدا ناظر مایند...))
✅ پیام شهدا :
ما از حلال دنیا گذشتیـم!
شما نمیتوانید ازحرامش بگذرید؟
✅سؤال شهداء از بازماندگان :
بعد از ما زنان #لاابالی با گناه کبیره #کشف_حجاب خون ما را لگدمال کردند؛ شما چه کردید!؟ آیا با نهیب و ناله های جانسوز همچون امام #سجاد ع و حضرت #زینب س آنها را رسوا و منفور ساختید!؟😡
✅با بررسی وصایای ۵۳هزار شهید به ۸۶۸۱ وصیت برخوردیم که در همه آنها به #حجاب سفارش خاص شده بود بنابراین استنباط میشود که مساله حجاب برای شهدا آنقدر مهم بود که حتی آنرا سلاحی مهمتر از خون شهید دانسته و بر لزوم حفظ آن تاکید بسیار داشتند😭
👌شهید یعقوب ابراهیم نژاد:
اگر می دانستم با هر بار که خونم ریخته می شود بی حجابی آغوش حجاب در بر می گیرد، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم
👌شهید محمد محمودی:
حجاب شما از خون ما که در جبهه می ریزد برای دشمن کوبنده تر است
👌شهید ابوالفضل سنگتراشان:
تو اى خواهرم، حجاب تو کوبندهتر از خون سرخ من است
👌شهید حمید رستمی:
به پهلوى شکسته فاطمه زهرا(س) قسمتان مىدهم که حجاب را، حجابرا، حجاب را، رعایت کنید
👌شهید احمد پناهی:
حجاب شما سنگری است آغشته به خون من که اگر آنرا حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید
((براستی اگر شهدا امروز بودند بازهم اوضاع حجاب اینگونه بود!؟)) 😭
🔥ما امنیت میخواهیم!!!
هرج و مرج و هرزگی تاکی؟
ناامنی اجتماعی تاکی؟
ناامنی اخلاقی تاکی؟
دهان کجی به دین تاکی؟
لجبازی باقانون تاکی؟
👌#نهی_از_منکر_اثر_دارد
#هوس_بازی_زنان_ممنوع
#بی_غیرتی_مردان_ممنوع
#حجاب
@Emam_kh
‼️ذکر افضل بعد از ذکر واجب رکوع و سجده
🔷س 5203: در سجده و رکوع بعد از قرائت ذکر واجب، گفتن چه ذکری افضل است؟
✅ج: تکرار همان ذکر واجب و بهتر است که به عدد فرد ختم شود، و در سجده علاوه بر آنچه گفته شد، صلوات و دعا براى حاجتهاى دنيا و آخرت مستحب است.
📕منبع: khamenei.ir
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲برای امام زمان صحرانشینمان...
💔لحظه سال تحویل باید همه قلبهایمان را متوجه او کنیم؛ بلکه فرجی حاصل شود...
@Emam_kh
دختر_شینا
#قسمت_58
نمی توانستم بگویم مثلاً این از آن یڪی بهتر است. گفتم: «همه شان قشنگ است. دستت درد نڪند.»
اصرار ڪرد. گفت: «نه... جان قدم بگو. بگو از ڪدامشان بیشتر خوشت می آید.»
دوباره همه را نگاه ڪردم. انصافاً پارچه های شلواری توخانه ای ڪه برایم خریده بود، چیز دیگری بود. گفتم: «این ها از همه قشنگ ترند.»
از خوشحالی از جا بلند شد و گفت: «اگر بدانی چه حالی داشتم وقتی این پارچه ها را خریدم! آن روز خیلی دلم برایت تنگ شده بود. این ها را با یڪ عشق و علاقه دیگری خریدم. آن روز آن قدر دلتنگت بودم ڪه می خواستم ڪارم را ول ڪنم و بی خیال همه چیز شوم و بیایم پیشت.»
بعد سرش را پایین انداخت تا چشم های سرخ و آب انداخته اش را نبینم.
از همان شب، مهمانی هایی ڪه به خاطر برگشتن صمد بر پا شده بود، شروع شد. فامیل ڪه خبردار شده بودند صمد برگشته، دعوتمان می ڪردند. خواهرشوهرم شهلا، شیرین جان، خواهرها و زن برادرها.
صمد با روی باز همه دعوت ها را می پذیرفت. شب ها تا دیروقت می نشستیم خانه این فامیل و آن آشنا و تعریف می ڪردیم. می گفتیم و می خندیدیم.
ادامه دارد...✒️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
دختر_شینا
#قسمت_59
بعد هم ڪه برمی گشتیم خانه خودمان، صمد می نشست برای من حرف می زد. می گفت: «این مهمانی ها باعث شده من تو را ڪمتر ببینم. تو می روی پیش خانم ها می نشینی و من تو را نمی ببینم. دلم برایت تنگ می شود. این چند روزی ڪه پیشت هستم، باید قَدرَت را بدانم. بعداً ڪه بروم، دلم می سوزد. غصه می خورم چرا زیاد نگاهت نڪردم. چرا زیاد با تو حرف نزدم.»
این خوشی یڪ هفته بیشتر طول نڪشید. آخر هفته صمد رفت. عصر بود ڪه رفت. تا شب توی اتاقم ماندم و دور از چشم همه اشڪ ریختم.
به گوشه گوشه خانه ڪه نگاه می ڪردم، یاد او می افتادم. همه چیز بوی او را گرفته بود. حوصله هیچ ڪس و هیچ ڪاری را نداشتم. منتظر بودم ڪسی بگوید بالای چشمت ابروست تا یڪ دل سیر گریه ڪنم. حس می ڪردم حالا ڪه صمد رفته، تنهای تنها شده ام. دلم هوای حاج آقایم را ڪرده بود. دلتنگ شیرین جان بودم. لحافی را روی سرم ڪشیدم ڪه بوی صمد را می داد. دلم برای خانه مان تنگ شده بود. آی... آی... حاج آقا چطور دلت آمد دخترت را این طور تنها بگذاری؟! چرا دیگر سری به من نمی زنی. آی... آی... شیرین جان چرا احوالم را نمی پرسی؟!
آن شب آن قدر گریه ڪردم و زیر لحاف با خودم حرف زدم تا خوابم برد.
ادامه دارد...✒️
دختر_شینا
#قسمت_60
صبح بی حوصله تر از روز قبل بودم. زودرنج شده بودم و انگار همه برایم غریبه بودند. دلم می خواست بروم خانه پدرم؛ اما سراغ دوقلوها رفتم. جایشان را عوض ڪردم و لباس های تمیز تنشان ڪردم. مادرشوهرم ڪه به بیرون رفت، شیر دوقلوها را دادم، خواباندمشان و ناهار را بار گذاشتم. ظرف های دیشب را شستم و خانه را جارو ڪردم. دوقلوها را برداشتم و بردم اتاق خودم. بعد از ناهار دوباره ڪارهایم شروع شد؛ ظرف شستن، پختن شام، جارو ڪردن حیاط و رسیدگی به دوقلوها. آن قدر خسته شده بودم ڪه سر شب خوابم برد.
انگار صبح شده بود. به هول از خواب پریدم. طبق عادت، گوشه پرده را ڪنار زدم. هوا روشن شده بود. حالا چه ڪار باید می ڪردم. نان پخته شده و درِ تنور گذاشته شده بود. چرا خواب مانده بودم. چرا نتوانسته بودم به موقع از خواب بیدار شوم. حالا جواب مادرشوهرم را چه بدهم. هر طور فڪر ڪردم، دیدم حوصله و تحمل دعوا و مرافعه را ندارم. به همین خاطر چادرم را سر ڪردم و بدون سر و صدا دویدم طرف خانه پدرم.
با دیدن شیرین جان ڪه توی حیاط بود، بغضم ترڪید. پدرم خانه بود. مرا ڪه دید پرسید: «چی شده. ڪی اذیتت ڪرده. ڪسی حرفی زده. طوری شده. چرا گریه می ڪنی؟!»
نمی توانستم حرفی بزنم. فقط یڪ ریز گریه می ڪردم. انگار این خانه مرا به یاد گذشته انداخته بود. دلم برای روزهای رفته تنگ شده بود. هیچ ڪس نمی دانست دردم چیست.
ادامه دارد...✍
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
دختر_شینا
#قسمت_61
روی آن را نداشتم بگویم دلم برای
شوهرم تنگ شده، تحمل تنهایی را ندارم، دلم می خواهد حالا ڪه صمد نیست پیش شما باشم.
یڪ هفته ای می شد در خانه پدرم بودم. هر چند دلتنگ صمد می شدم، اما با وجود پدر و مادر و دیدن خواهرها و برادرها احساس آرامش می ڪردم. یڪ روز در باز شد و صمد آمد. بهت زده نگاهش ڪردم. باورم نمی شد آمده باشد. اولش احساس بدی داشتم. حس می ڪردم الان دعوایم ڪند. یا اینڪه اوقات تلخی ڪند چرا به خانه پدرم آمده ام. اما او مثل همیشه بود. می خندید و مدام احوالم را می پرسید. از دلتنگی اش می گفت و اینڪه در این مدت، چقدر دلش برایم شور می زده، می گفت: «حس می ڪردم شاید خدای نڪرده، اتفاقی افتاده ڪه این قدر دلم هول می ڪند و هر شب خواب بد می بینم.»
ڪمی بعد پدر و مادرم آمدند. با آن ها هم گفت و خندید و بعد رو به من ڪرد و گفت: «قدم! بلند شو برویم.»
گفتم: «امشب اینجا بمانیم.»
لب گزید و گفت: «نه برویم.»
چادرم را سر ڪردم و با پدر و مادرم خداحافظی ڪردم و دوتایی از خانه آمدیم بیرون. توی راه می گفت و می خندید و برایم تعریف می ڪرد.
ادامه دارد...✒️
🌿🌺﷽🌿🌺
به خودت بگو
هیچ چیزی در این جهان گرانتر از انرژی من نیست، برای چیزهای کوچک آن را معامله نمیکنم.
به خودت قول بده از دیروزت یکم بهتر باشی.
فقط یک درصد بهتر از دیروزت باش
مهم نیست زندگیت اون طور که میخوای نیست.
مهم نیست آدمای اطرافت چجوری هستن.مهم نیست اگه از خودت خیلی راضی نیستی.
فقط این مهمه که تو همون آدم دیـروز نباشی.
وقتی یک درصد بهتر از دیروزت باشی یعنی امروز یه آدم جدید هستی.
به خودت بگو :
فقط یک درصد کمتر به افکار منفیت فکر کن.
یک درصد بیشتر بخند .
یک درصد بیشتر شاد بـاش.
یک درصد آروم تر باش.
یک درصد بیشتر به رویات فکر کن.
اگه میخوای عوض بشی ، نیازی نیست حتما یک شبه متحول بشی
از قانون "یک درصد" شروع کن.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💭
نظر حضرت امام (ره) در مورد ملی گراهایی مثل #امید_دانا و #علیزاده که از احیای پادشاهی عظیم ایران دم میزنند و در برنامه هایشان به طور غیر مستقیم ایران را ارباب تمام کشورهای همسایه مثل عراق و سوریه معرفی میکنند و قصد دارند مردم کشورهای همسایه را به جان ایران و ایرانیان بیندازند، چیست؟
✍ میلاد خورسندی
@Emam_kh
⚠️خیانت بی حجابی‼️
💢خیانت یعنی برخلاف وعده عمل کردن
❌وعده ای که برای بی حجابی داده می شود وعده ی آزادی و زندگی بهتر انسان است. اما آنچه که با رواج بی حجابی حاصل می شود را با هم بررسی می کنیم👇
🔻خیابانی را تصور کنید که در آن افراد فقیر زندگی می کنند، افرادی که به شدت گرسنه اند اما غذایی برای خوردن ندارد و در گوشه و کنار پیادهرو نشسته اند.
⚫️ فردی که از اوضاع اهالی این خیابان خبر دارد، یک چرخ دستی بر می دارد، روی آن چندین دست چلو کباب سلطانی با زیباترین تزیین و بوی آشکار، قرار می دهد و از پیاده رو عبور می کند تا آن را به خانه ببرد و بخورد.
♦️این فرد آزاد است هر جور خودش دوست دارد غذایش را به خانه ببرد اما با این کاری که می کند تحمل گرسنگی را برای گرسنگان بسیار سخت تر می کند تا جاییکه ممکن است امنیت خودش را هم به خطر بیاندازد. بعضی از این افراد گرسنه ممکن است در اثر فشار گرسنگی نقشه ای برای دزدیدن غذایش بکشند...
☝️حتی اگر هیچ اتفاق خاصی هم نیافتد و او بدون مشکل از آن خیابان عبور کند، از منظر انسانی که به این صحنه بنگریم، کاملا خلاف انسانیت است
🔺این یک مثال بود اما در فضای واقعی جامعه، قطعا همه می دانند کوچه و خیابان ها پر است از جوان هایی که در سن ازدواج قرار دارند (آنهم با آن هیجانات قوی جوانی) اما به دلایل مختلف شرایط شان برای ازدواج مهیا نیست. این ها همگی مثل همان گرسنگانی هستند که به غذا دسترسی ندارند.
⚠️وقتی خانمی بدون حجاب، با لباس های بدن نما و جذاب و سر و صورت آرایش شده از مقابل آنها عبور می کند مثل همان کسی است که با غذای تزیین شده و محرک از جلوی جمعی گرسنه عبور می کند.
🔺این خانم هم امنیت خودش را در معرض خطر قرار می دهد هم آرامش روحی روانی جمعی دیگر را به هم می ریزد و آنها را گرفتار ندای گرسنکی امیال درونی میکند.
⁉️ این مدل آزادی ضد انسانی برای چه کسانی مطلوب است؟
⁉️این واقعا خیانت به آزادی و انسانیت نیست؟
⁉️قرار است این به اصطلاح آزادی، زندگی بشر را زیبا تر کند یا دچار دست اندازهای مختلف کند؟!
⚠️کشورهایی که چنین رفتار نامعقولی را در خود رواج داده اند و چنین خیانتی به بشر کرده اند، امروز گرفتار مصیبت های مختلف آن هستند.
#حجاب
@Emam_kh
دنیا شاهد روزهای روشنی است .کی باور میکرد اینبار اسراییل خبیث مقابل لانه جاسوسی تظاهرات کنه.
ما داریم قدم به قدم به دنیای عادلانه نزدیک میشیم
#دار_مکافات
#لانه_جاسوسی
#اسقاطیل
@Emam_kh
⚠️میگه اقتصاد رو درست کنین مردم خودشون احکام خدا رو رعایت میکنن... 😏
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توی دهان مسئولان خائنی خواهیم زد که امر صریح ولایت را نادیده بگیرند
🔹این سخنان صریح رهبری در مورد حجاب را همه جا پخش میکنیم تا مردم ولایی بدانند و بفهمند کدام مسئول و نماینده و مدعیالعموم عملکرد و جهتگیری شان خلاف ولایت و در خط دشمن است.
🔸آقای مسئول هر شخصی و در هر لباسی هستی بدان جهتگیری خلاف نظرات صریح ولایت عاقبت ندارد.
🔹با کنسرت در ماه رمضان، ترویج بیقانونی و بیحیایی در کشور به بهانه گردشگری، عدم برخورد با ولنگاری در فضای مجازی، عدم اجرای قانون حجاب در کشور ماندگار نخواهید شد.
🔸از تاریخ ۴۵ ساله انقلاب درس نگرفتهاید که در این کشور به برکت خون شهدا هنوز هم خودرهبرپنداران و ولایت ستیزان باید بدانند که آنها هستند که از قطار انقلاب و ارزشها پیاده خواهند شد و قطار با سرعت هر چه تمام تر به ایستگاه ظهور خواهد رسید.
🔹پس فریب نخورید و سریعتر به راه ولایت برگردید. این میزهای ریاست که به آن چسبیدهاید ارزش بدنامی ابدی و آه مادران شهدا را ندارد.
⚫ آقایان دولت ومجلس شما بزودی به رای حزب الله نیازمندید
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍏با این معجون از سرماخوردگی در امان بمانید
پوست پرتقال رسیده را در آب بجوشانید و آن را با عسل شیرین کرده و میل کنید؛ این معجون مقاومت بدن را بسیار بالا میبرد.
.
🍃🌸🍃🌸🍃
🔰مقام معظم رهبری مدظله العالی:
« در جامعهی اسلامی و نظام اسلامی، هر آنچه که طبق قوانین #شرعی و قوانین مجلس شورای اسلامی و مقررات رایج کشور، در بخش #آشکار زندگی مردم- خفا،کار دیگران است -ممنوع است و مجاز نیست که تحقق پیدا کند، اگر دیده شد، دست قوی و قدرتمندی باید بیاید و جلوی این قانونشکنی را بگیرد. آن چیست❓ دست نیرومند #نیرویانتظامی »
۱۳۷۰/۱۱/۰۲
🇮🇷 @Emam_kh
🔴 به روی چشم !!
🔹 رئیس مجلس(۲۶ اسفند۱۴۰۱در زرند کرمان) : قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده است...
کارگران بابت حقوق دریافتی گلایه دارند...
باید به گونهای عمل کرد که نه تنها قدرت خرید مردم کاهش پیدا نکند بلکه بتوانند حداقل پا به پای تورم پیش بیایند...
چشم آقای قالیباف. ما مردم قول می دهیم که هر چه سریع تر نسبت به رفع این دغدغه شما مسئولین، اقدام کنیم!!!
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣اگر کاری خوب پیش نمیره
دو نکته در اون وجود داره
@Emam_kh
📚 حکایتی_آموزنده_از_بهلول_عاقل
🔹 به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ.
ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ. گفتند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.
ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.
ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ.
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
🔹 ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
👈 ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ.
تا اﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ ﻣﯿﺸﻦ جز خدا
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 عاقبت تکان دهنده زنی فاسد و مردی سالم!
🎙حجت الاسلام مومنی
@Emam_kh
🌸میگن وقتی بـهار
✨از راه میرسه بـایـد
🌸همه گلها رو خبر کرد
✨میخواستم خبرتون کنم
🌸دوستان بهار زندگیتون بی انتها
✨در آخرین شبهای زمستان
🌸امیدوارم پایان زمستان پایان تمام
✨غم ها و مشکلاتتون باشه
🌸و بـهارتـون پـراز شـادی
✨نشاط و خوشبختی باشه
🌸💖شبتون غرق در عطر بـهار💖🌸
@Emam_kh