سید حسن نصرالله شهدای اخیر را "شهدای راه قدس" توصیف کرد
🔹سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان شهدای هفتم اکتبر (۱۵ مهرماه) تاکنون را "شهدای راه قدس" توصیف کرد.
🔹سید حسن نصرالله در پیامی به واحدها و موسسات رسانه ای حزب الله، خواهان اطلاق "شهدای راه قدس" به شهدایی شد که از هفتم اکتبر جاری به درج رفیع شهادت نائل آمدند.
@Emam_kh
📩 قضیه غزه، قضیه مظلومیت و اقتدار است/ در کنار صبر و توکل مردم غزه، ضربه غیرقابل ترمیم به رژیم غاصب یکی از مسائل اصلی است
✏️ رهبر انقلاب، صبح امروز: قضیهی غزه از یک سو قضیهی مظلومیت است، از یک سو قضیهی اقتدار است.
✏️ بله مردم غزه واقعاً مظلومند و این دشمن ددمنش و خونخوار، رژیم تروریستی غاصب، حدّی برای جنایت نمیشناسد. در یک بمباران هزار نفر را شهید میکند، اینجوری است، حدّی نمیشناسد. مظلومیت مردم اینجوری ظاهر میشود.
✏️ اما در کنار این مظلومیت دو نقطهی مهم وجود دارد:
✏️ یک نقطه صبوری این مردم است، توکل این مردم است. این مردم صبوری به خرج دادند انصافاً.
✏️ در کنار این، نکتهی مهم دیگری که وجود دارد این است که ضربهای که در این حادثه در این حمله رزمندگان فلسطینی به رژیم غاصب وارد شد یک ضربه تعیینکننده است. تاکنون چنین ضربهای به این رژیم وارد نشده و همانطور که ما اول هم عرض کردیم قابل ترمیم نیست. هر چه میگذرد بیشتر معلوم میشود که قابل ترمیم نیست. ۱۴۰۲/۰۸/۰۳
@Emam_kh
🔴رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار با اعضای کنگره بزرگداشت شهدای استان لرستان:
🔹آمریکا شریک جرم قطعی جنایت رژیم صهیونیستی در غزه است
🔹حضور روسای کشورهای ظالم و شرور در سرزمینهای اشغالی نشان دهنده نگرانی آنها از متلاشی شدن رژیم صهیونیستی است.
🔹دولتهای اسلامی نباید در مقابل جنایتکاران منفعل شوند. پیروزی قطعاً برای فلسطین است.
🔹قضیه غزه از یک سو صحنه مظلومیت و از سوی دیگر صحنه اقتدار است.
#طوفان_الاقصى #فلسطین
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه 120 سوره آل عمران
🌸 إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُواْ بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ
🍀 ترجمه: اگر خوبى به شما رسد، آنان را غمگین سازد و اگر بدى به شما رسد، آنها به آن شادمان مى شوند و اگر صبر كنید و پرهیزكار باشید، حیله ى بدخواهانه ى آنان هیچ آسیبى به شما نرساند. همانا خداوند به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد.
🔴 موضوع این آیه در ادامه موضوع آیات 118 و 119 سوره آل عمران می باشد. این آیه راه شناختِ دوست و دشمن را بیان مى كند، كه بهترین راه آن، توجّه به روحیات و عكس العمل آنها در مواقع كامیابى و یا ناكامى مسلمانان است. اگر به شما مسلمانان خوبی رسد اگر فتح و پیروزی و پیشامد خوبی رخ دهد دشمنان شما ناراحت می شوند و چنانچه حادثه ناگواری برای شما رخ دهد دشمن خوشحال می شوند به این خاطر می فرماید: « إن تمسسكم حسنة تسؤهم و إن تصبكم سيئة يفرحوا بها: اگر خوبی به شما رسد، آنان را غمگین سازد و اگر بدی به شما رسد، آنها به آن شادمان می شوند. » بنابراین #دوست از خوشحالی شما خوشحال و از ناراحتی شما ناراحت می شود ولی دشمن از خوشحالی شما ناراحت و از ناراحتی شما خوشحال می شود.
🌸 در برخورد با عداوت های دشمن باید استقامت کرد و پرهیزکار بود آنان نمی توانند به وسیله نقشه های خائنانه خود به شما لطمه ای وارد کنند بنابراین شما باید اهل صبر و تقوا باشید، تا حیله هاى آنان ضربه اى به شما نزند. « و إن تصبروا و تتقوا لا يضركم كيدهم شيئاً إن الله بما يعملون محيط: و اگر صبر کنید و پرهیزکار باشید، حیله ی بدخواهانه ی آنان هیچ آسیبی به شما نرساند. همانا خداوند به آنچه انجام می دهند احاطه دارد. »
🔹 پيام های آیه120سوره آل عمران 🔹
✅ حسادتِ دشمنان به قدرى است كه اگر اندک خیرى به شما برسد، ناراحت مى شوند.
✅ راه نفوذ دشمن، یا ترس و طمع ماست و یا بى پروایى و بى تقوایى ما، كه صبر و تقوا، راه خنثى كردن آنهاست.
✅ در برابر حسودانى كه از رشد ما ناراحتند، چاره اى جز صبر و تقوا نیست.
آیه120🌹ازسوره آل عمران 🌹
إِنْ =اگر
تَمْسَسْكُمْ =برسد به شما
حَسَنَةٌ=نیکی ای
تَسُؤْهُمْ=اندوهگین کند ایشان را
وَ إِنْ=و اگر
تُصِبْكُمْ =برسد به شما
سَيِّئَةٌ=بدی ای
يَفْرَحُوا =شادمان شوند
بِها =به آن
وَ إِنْ=واگر
تَصْبِرُوا=شکیبایی کنید
وَ تَتَّقُوا =و پرهیزگاری کنید
لا يَضُرُّكُمْ =زیان نمی رساند به شما
كَيْدُهُمْ =نیرنگشان
شَيْئاً =هیچ چيزی را
إِنَّ=همانا
اللَّهَ =الله
بِما يَعْمَلُونَ=به آنچه می کنند
مُحِيطٌ=فراگیرنده است
🌹🍃🌹🍃🌹
1_1847726759.mp3
1.37M
آیه ۱۲۰ ازسوره آل عمران
🌹استاد قرائتی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هییییس!!!
سرو صدا نکنین
مسلمونا خوابن...
🎙سجاد فراهانی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙استادشجاعی
حواست به اتفاقاتی که داره میفته باشه!
الآن باید با همه وجودت بیای وسط...
وگرنه همهی عمرت و تلف کردی!
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
@Emam_kh
رسانههای صهیونیستی:
نیروهای ارتش اسراییل مثل اردک توسط حزب الله در مرز شکار میشوند.
#طوفان_الاقصی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
وقـت نبـردِ
با صهیون است؛
ای لشکر حق
بســم الله
#طوفان_الاقصی
@Emam_kh
🔺 دیروز این شیرزن «الناز دارابیان» رکورد آسیا رو شکست، طلا گرفت. پرچم ایران رو بالا آورده، برای اهدای مدال با چادر اومد، باخوندن سرود ملی اشک ریخت؛ بعد هم گفته مدالم رو به کودکان غزه اهدا میکنم.
@Emam_kh
🚨 | دست نوشته یکی از رزمندگان حماس که همراه وی پیدا شده است، در انتها نوشته: به نام خدای خیبر آغاز میکنیم و با شمشیر ذوالفقار می زنیم.
✍ جانم به این بچه ها...✌️
@Emam_kh
(❓) معمای ایران و حمله زمینی به غزه!
🔹بی.بی.سی فارسی در گزارشی به چرایی تعویق حمله زمینی اسرائیل به غزه پرداخته است.
🔹این رسانه انگلیسی یکی از مهمترین موانع حمله زمینی به غزه را ایران میداند.
#طوفان_الاقصی #فلسطین
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صهیونیست های جنایتکار، دنیا را رو سرتان خراب می کنیم کودک کش ها
حمایت بینظیر هواداران الاهلی مصر از فلسطین
@Emam_kh
🔸خمس سرمایه
⁉️ اگر شک کند که به سرمایهای که با آن امرار معاش میکند، خمس تعلق میگیرد یا خیر، وظیفه چیست؟
✅ اصل سرمايه اگر از درآمد كسب بوده و خمس آن داده نشده باشد، سر سال خمسى مشمول خمس است مگر در جایی که پس از پرداخت خمس، درآمد کسب با بقیه سرمایه، برای هزینههای زندگی کافی نبوده یا کسب، مناسب با شأن عرفی او نباشد و یا تردید داشته باشد که چنین است یا خیر که در این موارد پرداخت خمس واجب نیست.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسطین چگونه اشغال شد⁉️
حتما ببینید...
علی اکبر رائفی پور
#طوفان_الاقصی
🇮🇷 @Emam_kh
رمان واقعی«تجسم شیطان»
قسمت_هفتم
با صدای حسین تازه فاطمه متوجه تاریکی هوا شد، از جا بلند شد، چادرش را تکاند و حسین را بغل کرد، حسین مظلوم تر از همیشه شده بود.
فاطمه چادر را محکم دور تن حسین پیچید و حسین را به خودش چسپاند و به سمت خانه حرکت کرد.
بالاخره بعد از دقایقی پیاده روی جلوی خانه رسید و چون با دستپاچگی بیرون آمده بود، کلید را یادش رفته بود با خود بردارد.
دستش را روی زنگ در گذاشت.
بلافاصله در باز شد، انگار روح الله منتظر همین زنگ، پشت در حیاط ایستاده بود.
روح الله با صورتی قرمز از خشم و سرما در را باز کرد و گفت: کجا بودی زن؟ کل شهر را با ماشین دنبالت گشتم...تو واقعا نمی فهمی من نگراااانت میشم؟! چرا گوشیت را همرات نبرده بودی هااا؟
روح الله بی وفقه و تند تند سوال و توبیخ میکرد و اجازه حرف زدن به فاطمه را نمیداد..
فاطمه هیچ حرفی نزد و به سمت در ساختمان حرکت کرد، از باغچهٔ رنگ پریده که درست مثل زندگی فاطمه بود گذشت و به در هال رسید، روح الله با عصبانیتی بیشتر حرف میزد.
وارد هال شدند و فاطمه حسین را از بغلش پایین گذاشت، زینب که انگار خیلی نگران شده بود با باز شدن در هال به سرعت خودش را به هال رساند و زانو زد و حسین را محکم در آغوش گرفت و گریه شدیدش نشان از نگرانی این دخترک مهربان داشت.
فاطمه آه بلندی کشید و رو به زینب گفت: مامان، حواست به بچه باشه و بعد دست روح الله را گرفت و همانطور که به دنبال خودش می کشید گفت: شما هم بیاین داخل اتاق کارتون دارم.
روح الله مثل پسرکی تخس که دنبال مادرش راه افتاده، دنبال فاطمه داخل اتاق شد.
فاطمه روی تخت نشست و به روح الله اشاره کرد کنارش بنشیند، روح الله که مثل آدمی گیج بود،کنار فاطمه قرار گرفت.
فاطمه خیره در چشم های سیاه و مهربان روح الله که روزگاری تمام عشق عالم هستی را در اون جستجو میکرد، شد و گفت: ببین روح الله، من خیلی فکر کردم، میفهمم که ما انسانیم وممکن الخطا و تو هم مستثنی نیستی، خطا کردی، الانم اومدی صادقانه اعتراف کردی، منم به حرمت صداقتت میبخشمت و می خوام زندگی خودم، تو و بچه هامون نپاشه و حفظ کنمش، من فرض می کنم هیچ اتفاقی نیافتاده اما به شرطی بی خیال شراره بشی، گفتی صیغه اش کردی، خوب این راه داره، رهاش کن، صیغه را باطل کن ..
روح الله مثل مجسمه ای سنگی خیره به صورت زیبا و معصوم فاطمه شده بود و حرفی نمیزد.
فاطمه با استیصال دست های روح الله را در دست گرفت و تکان داد و گفت: راه خوبیه مگه نه؟! تو راحت میتوتی بی خیال شراره بشی...بگو که صیغه را باطل می کنی،بگو روح الله...جان من بگوووو
روح الله سرش را پایین انداخت و گفت: نمیشه فاطمه، نمیشه، مگه شراره جا تو و بچه ها را تنگ کرده؟!
اونم زندگیش میکنه مگه تو نگفتی شیعه ها باید زیاد شن،مگه نگفتی باید ده دوازده تا بچه بیاریم حالا بزار دوتا بچه هم سهم شراره بشه...
لرزشی شدید سراسر وجود فاطمه را گرفت و گفت: یعنی تو به خاطر بچه شراره را گرفتی؟ به خاطر دین اسلام و شیعه؟! شراره اگر بچه بیار بود برای داداشت بچه میاورد، بعدم اگر بهانه ات این بود، من خودم حاضرم هر چند تا بچه بخوای برات بیارم، روح الله شراره را ول کن...
روح الله که انگار تبدیل به انسانی با قلبی از سنگ شده بود گفت: نمیشه چون شراره را عقد دائم کردم و الان چون می خواستیم ثبت محضرش کنیم می بایست تو در جریان باشی و از دادگاه نامه برات میومد تا به عنوان همسر اول اجازه عقد زن دوم را بدی ...
با شنیدن این حرف دنیا دور سر فاطمه به چرخش افتاد...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌼🍂🌼🍂🌼🍂