eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍 عیدت مبارک :) 💚 عیدی که درست نقطه مقابل خواست دشمنان است 🎉 نیمه_شعبان و ولادت با سعادت امام_زمان(عج) مبارک 🎉 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊همه با هم پای صندوق های رای به خاطر رضایت قلب مبارک امام زمان علیه السلام @Emam_kh
💠 فراموش کردن قنوت 💬 سؤال: اگر قنوت را فراموش کنیم و به رکوع برویم ولی هنوز ذکر را نگفته باشیم یا بعد از رکوع یادمان بیاید، تکلیف چیست؟ ✅ پاسخ: اگر قنوت را فراموش کنید و پیش از آن که به اندازه رکوع خم شوید و یادتان بیاید، مستحب است بایستید و قنوت را بخوانید و اگر در رکوع یادتان بیاید مستحب است بعد از رکوع، قضا کنید و اگر در سجده یادتان بیاید مستحب است بعد از سلام نماز قضا نمایید. 🔹 نکته: قنوت در نماز واجب نیست و مستحب است و جبران قنوت برای درک فضیلت و ثواب قنوت می‎باشد. 📚 پی نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای. @Emam_kh
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چند سال قبل از ظهور، بوی آن به مشام اهل معنویت می‌رسد🔸 یعقوب (ع) از کنعان با آن فاصله بسیار، به برادران و خویشانش گفت: «إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ»: من بوی یوسف را می‌شنوم، اگر مرا مسخره نمی‌کنید و دست نمی‌اندازید. قرآن اشاره می‌کند که بزرگان عالم نمی‌توانند همۀ آنچه را که احساس می‌کنند با مردم مطرح کنند. مردم ظرفیت شنیدن احساسات بزرگان را ندارند. اگر بزرگان آنچه را درک می‌کنند به مردم منتقل کنند، مردم آنها را مسخره خواهند کرد. به همین جهت می‌گوید: «إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لا أَنْ تُفَنِّدُونِ» امام زمان (عج) وقتی می‌خواهند پا بگذارند در رکاب، چند سال مانده به ظهورشان، آن‌هایی که عاشقش هستند از فاصلۀ دور بویش را می‌شنوند! آدم بو می‌برد. شامۀ انسان اگر زکام نباشد و قدری روحانیت در او باشد، بوی ظهور را آرام آرام استشمام می‌کند. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی: «بهترین وظیفه انتظار همان ادب است. ما هر وقتی که حضرت ظهور بکند باید آماده باشیم؛ چطور آماده باشیم؟ اگر بدانیم واقعاً که حضرت می بیند. اینکه دیگر گذشته از روایات فراوان، در آیه سوره مبارکه «توبه» هم روشن است: ﴿قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ﴾؛ خدا می ‌بیند پیغمبر می ‌بیند. ما الآن در برابر حضرت مسئول هستیم، او امام ماست و در کنار سفره او هم نشستیم: «بِیمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَی». باور بکنیم که امام دارد ما را می ‌بیند؛ این بهترین عامل تزکیه است. » درس تفسیر ۹۵/٩/٢٠ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
49.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻ماجرای لقب سربازان گمنام امام زمان(عج) برای ماموران اطلاعاتی 🔹اولین بار امام خمینی (ره) در تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال ۶۲ نیروهای اطلاعاتی واحد اطلاعات سپاه را «سربازان گمنام امام زمان (عج)» نامید. 🔹 آن زمان هنوز وزارت اطلاعات شکل نگرفته بود و واحد اطلاعات سپاه در کنار رکن ۲ ارتش و دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری از جمله مجموعه‌های اطلاعاتی کشور بودند. @Emam_kh
💗 رهبر انقلاب: روز مبارک نیمه‌ی شعبان، یکی از مژده‌های بزرگ و شادی‌های عمیق است. ♥️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ چرا خدا نماز رو تکراری قرار داده ❓ استاد پناهیان؛ 📌 چرا خدا نماز رو اینقدر تکرای و یه جور، و با يه قبله ، با یه ذکر ،براي ما قرار داده ❓ ⭕️ در خونه خدا بایستیم بگیم خدایا خواستی نماز برای ما تازگی نداشته باشه ❓ ⭕️ پس چی میخوای داشته باشه ❓ 👈 اونو بما بده 😍 🌈 خواستی شیرینیهای نماز از من گرفته بشه ❓ ✅ چون یه عمل جدیدی که نیست 👈《فی کل جدید لذه 》👉 در هر چیز جدیدی لذته ، 🙄 🌷از بس تکراری میشه لذتش از بین میره خواستی یه عملی انجام بدم که بخاطر جدید بودنش لذت نداشته باشه ❓ 🌸 پس اگه اینو نداره چی داره ❓ 👈 به من اونو بده ✅ اونوقت خواهی دید که این نماز تکراری فلسفه ی اولش اینه که، به آدم ادب یاد بده🙏 🍃خیلی ها بلدند به غریبه که میرسند لبخند بزنند 😊 ✔️ اگه راست میگی به اون آدمی که تکراریه ✨ به پدرت ، ✨ مادرت ، ✨ همسرت ، ✨ بچه ات 💟 به اونا که میرسی عین غریبه ها لبخند بزن ، 👈 این نشون میده با ادبی. 👈آدمی که ادب نداشته باشه به آدمای تکراری ، دیگه لبخند نمیزنه فقط برای غریبه ها لبخند میزنه و تحویلشون میگیره 😊☺️ ✔️ به تکراریها که میرسه عین ماست نگاه میکنه این آدم ادب نداره ، ادب نداره ، 😏😏 یعنی هرچی دلش میخواد انجام میده ✅ نمازم یه جوریه که اینقدر تکرار میشه که تو دیگه دلت نخواد ⛔️ اینقدر تکرار شده که تو دیگه ازش لذت نبری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
73.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... «کجاستی مهدی»؛ اثری خاص و نماهنگی زیبا با حضور چند هزارنفری کودکان شیعه افغانستانی 🔹در اقدامی بدیع و کم‌نظیر در افغانستان، هزاران کودک شیعه افغانستانی با حضور در جشن نیمه‌شعبان، خالق اثری خاص شدند ❣ اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ ❣ السلام علیک یا صاحب الزمان 🌸 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان۲» قسمت_شانزدهم زینب تشک خوابش را در کنار سجادهٔ پدر پهن کرد، همانطور که به توصیه پدرش متکا را رو به قبله می گذاشت تا بخوابد گفت: بابا! طوری شده که دیگه میترسم بخوابم، توی خواب مدام سایه های سیاه دنبالم میکنن، موهام را می کشن، با چنگالهاشون بهم حمله میکنن و تا بیدار میشم واقعا حضورشون را توی خونه حس می کنم و اون ترس بیشتر و بیشتر میشه، زینب روی تشک دراز کشید و زیر لب گفت: گاهی آرزو می کنم کاش به دنیا نیومده بودم. روح الله که قلبش از شنیدن این حرف آتش گرفته بود ، خودش را کمی جلو‌کشید، دست سرد زینب را توی دستش گرفت و گفت: دختربابا! چیزی برای ترسیدن وجود نداره، فراموش نکن ما انسانیم، اشرف مخلوقاتیم و اومدیم به این دنیا تا ثابت کنیم ما برگزیدگان خداییم، تا ثابت کنیم که قدرت روحی ما برگرفته از روح خداست و خیلی راحت میتونیم با توکل به خدا، شیاطین را شکست بدیم. زینب دست گرم پدر را در آغوش گرفت و همانطور که بوسه ای از اون میچید گفت: چقدر الان احساس آرامش می کنم، مثل آرامشی که فقط سر نماز به من دست میده و با زدن این حرف چشمانش را بست و بر خلاف همیشه خیلی زود به خواب رفت. روح الله قران را برداشت کنار زینب نشست و شروع به تلاوت آیات قران نمود و هراز گاهی ،نگاهی به زینب می کرد و خیلی عجیب بود، انگار زینب کابوس نمی دید و در خواب به جای جیغ کشیدن، لبخند میزد.. تالاری بزرگ و زیبا با سنگ های مرمر سفید و درخشان که سقف آن آسمان آبی زیبا بود، بوی خوشی که تا به حال نمونه اش را نشنیده بود به مشام زینب می رسید، گوشهٔ تالار که کف و دیوارش میدرخشید،انگار باغچه ای پر از گل های محمدی بود، زینب ناخوداگاه به طرف گلها حرکت کرد، انگار گلها او را به سمت خود می خواندند. نزدیک باغچه گل شد، با دقت نگاه کرد، چه گلهای عجیبی، بی نهایت زیبا با گلبرگ های پهن و صورتی رنگ و ساقه های صاف و بدون خار که عطری قوی و بهشتی در هوا می پراکندند، زینب خم شد تا شاخه گلی را ببوید که ناگاه گلها شروع به تکان خوردن کردند، انگار رایحه ای قوی تر از بوی خودشان حس کرده بودند و همه گلها رو به آسمان سرشان را بالا گرفتند، زینب هم سرش را بالا گرفت، چشم هایش تابلویی را به تصویر کشیدند که تکرار ناشدنی بود، آسمان آبی زیبا که ناگهان از هم شکافته شد، نوری به سمت زینب آمد، فرشته ای که جسمی از نور داشت ، آن جسم نورانی دستانش را به سمت زینب دراز کرد، کلیدی درخشان که مانند اشعه های خورشید میدرخشید را در دست زینب نهاد و با صدایی ملکوتی گفت: این کلید را به پدرت بده...باید گره از کار خود و بندگان خدا باز کند...این را گفت و دوباره به آسمان برگشت و شکاف آسمان بهم آمد. زینب سرشار از حسی زیبا و شیرین بود، حسی که در عمرش نمونه اش را ندیده بود، انگار عسلی بهشتی در کامش و عطر گلهای محمدی در جانش پاشیده باشند. زینب کلید نورانی را به سینه چسپانید و از خواب پرید.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه روز که داری از بین قرصهات دنبال یه بسته جدید آلپرازولام میگردی به این فکر میکنی که توی بیست یا سی سالگیت چقدر به فکر آینده ات بودی...؟ چقدر واسه اضافه وزن و یا شور شدنِ غذات حرص خوردی... نگران بودی دخترت غذا نخورده و گرسنشه... لباس گرم نپوشیده و الآنه که با لُپای یخ زده بیاد تو.. اما حالا‌‌‌.. حوالی هشتاد سالگی... نشستی و تلویزیون نگاه میکنی... دیگه نه لک های صورتت برات مهمه.. نه سفید شدن موهات.. شاید شبها..قبل از اینکه خوابت ببره به این فکر میکنی چرا بیشتر پا برهنه ندویدم ...قبل از اینکه نتونم راه برم... یاد خودت میفتی که یه روزهایی تویِ سنین جوانی تموم دغدغه‌ ات این بوده که دماغتو عمل کنی.. یا بری مو بکاری.. بیرون که میری حتما رنگ لباس هات هماهنگ باشن.. .یا چه کِرمی برای چین و چروک صورتت بخری... حالا که داری بهش فکر میکنی.. زندگی خیلی ساده تر از این حرفاست... دماغتو عمل نکردی و خیلی چیزای دیگه.. و هیچ اتفاقی هم نیفتاد... آدمهایی که بخاطر لوکس نبودن زندگیت ازت دور میشن... راه خروج رو زودتر خودت بهشون نشون بده... هیچکس یادش نیست پارسال توی مهمونی، برنج صاحب خونه حسابی شفته شده بود .. اما خدا میدونه چقدر برای این قضیه غصه خورد... میشه خیلی وقتا.. خودمونو بزنیم به بیخیالی‌‌‌... بیخیالِ اینکه دیگران فکر میکنن چاق شدم... جوش زدم.. خونه‌م بالا شهر نیست یا ماشینم مدلش پایینه.. مهم اینه حال دلت با چی خوبه... یه وقتا... گاز زدن فلافل توی یه ساندویچیِ معمولی , خیلی بیشتر بهت میچسبه تا غذای ایتالیایی توی رستوران گرون.. نترس از قضاوت دیگران... خودتو زیر کِرم پودرای سنگین و گِن های تنگ, خفه نکن بخاطر بقیه... یه وقتا به مادر بزرگت سر بزن و ببین که تهِ تهِ تموم بدو بدو های الانت میشه این... جوری زندگی کن.. که بعدا حسرت نخوری که کاش کمتر غصه خورده بودم ..... واسه حرف مردمی زندگی نکنیم، که حتی خودشونم نمیدونن از زندگی چی میخوان... تمام عمر برای مردم زندگی کردیم. خواستیم همیشه خوب به نظر برسیم ولی از حال خودمون و دلمون غافل شدیم! @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بیانات قابل تأمل رهبر معظم انقلاب در باب مهدویت و معارف مهدوی @Emam_kh