💠 عقد و ازدواج در ماه محرم و صفر
💬 سوال:
انجام مراسم جشن عروسی یا تولد در ماه محرم وصفر چه حکمی دارد ؟
✅ پاسخ:
برگزارى اين نوع مراسم، اگر توأم با معصيت و يا هتك حرمت حضرت سيدالشهدا (علیه السلام) نباشد، اشكال ندارد. اما براى مؤمنان سزاوار است كه حرمت اين ايام را پاس بدارند و از انجام دادن كارهاى شادى آفرين، اجتناب كنند.
🔸نکته: متعارف میان مردم این است که مراسم جشن عقد و عروسى را در تمام محرّم و صفر به عنوان احترام ترک کنند.
📚 سایت آیت الله خامنه ای
@Emam_kh
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 حسینی بودن بدون مهدوی شدن، به درد نمیخوره!
استاد_شجاعی
@Emam_kh
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶شبهه ضد انقلاب:
ما فارسیم! محرم به ما چه ربطی دارد؟😳
➖کربلا دعوای بین دو قبیله از عرب ها بود. ما فارس هستیم به ما چه ربطی دارد؟ چرا باید برای جنگ دو گروه از عرب ها عزاداری کنیم؟
🇮🇷 @Emam_kh
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥یکبار برای همیشه ببینید؛ خدمت بزرگ روحانی و ظریف به آمریکا، با انجام برجام!
⏪پاسخ اوباما و جانکری به یک سؤال مهم تاریخی؛ اگر برجام نبود چی میشد؟
✅بالاخره نظام تحریمها فرو میریخت و عایدی برای آمریکا نداشت!
✅امکان بیخاصیت شدن دلار و نابودی نظام اقتصادی آمریکا وجود داشت!
✅اقتصاد ایران رو به بهبودی میرفت!
✍دولت شهید رئیسی همه موارد مذکور را اثبات کرد؛ این که بدون رضایت کدخدا میتوان تحریمشکنی کرد، عضو پیمانهای بزرگ اقتصادی مثل شانگهای و بریکس شد، فروش نفت را چندین برابر، و پول ان را نقد کرد و...
🇮🇷 @Emam_kh
دست_تقدیر۴۵
قسمت_چهل_پنجم
رقیه شال عربی را روی سرش انداخت و به سرعت از اتاق خارج شد و وارد اتاق روبه رویی که در اختیار عباس و مادرش قرار داده بود،شد.
نگاهش به ننه مرضیه افتاد که مانند جسمی بی روح روی تخت افتاده بود؛
کنار تخت ایستاد، دست نیمه گرم ننه مرضیه را در دست گرفت، چند بار او را صدا زد اما جوابی نشنید.
صورت کبود ننه مرضیه نشان از حال بدش داشت و تنها امید رقیه به دیدن حرکات سینه و تنفس او بود.
رقیه که می دانست، عباس اینک بهم ریخته است و باید به گونه ای او را آرام کند؛ گفت: نگران نشو! به نظرم حالش بد نیست،شاید فشارش پایین آمده، شما برو ماشین را روشن کن و بیار جلوی در هال و بعد با کمک هم ننه مرضیه را داخل ماشین میبریم.
چند روز پیش محیا بهم خبر داد که توی یکی از بیمارستان های مشهد مشغول به کار شده، میریم همان بیمارستان، راهش چندان دور نیست.
عباس سری به نشانه باشه تکان داد و از اتاق خارج شد.
ماشین به سرعت از کوچه پس کوچه های شهر می گذشت تا رسید به خیابان اصلی...
عباس همانطور که حواسش به رانندگی بود، مدام نگاهی به عقب که مادرش مرضیه در آغوش رقیه چشمانش را بسته بود می کرد و رقیه هم همانطور که با اشاره دست ادرس بیمارستان را میداد، زیر لب برای شفای ننه مرضیه که همچون مادر دوستش می داشت، صلوات می فرستاد و نه عباس و نه رقیه، متوجه آن نبودند که یک موتور سوار، سایه به سایه در تعقیب آنهاست.
محیا، برای چندمین بار، شماره خانه را گرفت، اما کسی گوشی را بر نمی داشت، نگرانی به دلش افتاده بود و این نگرانی آنچنان زیاد بود که تمام شور و شوق دادن آن خبر خوب را بر باد داد..
محیا برگهٔ آزمایش دستش را نگاهی کرد و بار دیگر شماره خانه را گرفت و همانطور که خیره به حروف انگلیسی درج شده در روی برگه بود، زیر لب گفت: مامان! گوشی را بردار، میخوام خبر مادر شدنم را اول به تو بگم، حتی هنوز مهدی هم نمی دونه، آخه کجایی؟!
در همین حین صدای پرستاری که از پشت به او نزدیک می شد بلند شد: خانم پرستار، خانم محیا عرب زاده، کجایی شما؟!
محیا گوشی را روی تلفن گذاشت و به عقب برگشت و زینب خانم را دید، با لبخند به او گفت: هیچی داشتم یه زنگ...
زینب نگاهش به برگه دست محیا افتاد و گفت: به به! فکر کنم خبرایی باشه، مبارکه خانم..
محیا مانند دخترکی نوجوان لپ هایش گل انداخت و می خواست چیزی بگوید که زینب خانم ادامه داد: محیا جان! یه مریض بد حال وخیم آوردن بیمارستان، همراهش یه خانم و آقاست که خانمه سراغ تو رو می گرفت، راستی اون خانمه خیلی شبیه تو هست...
محیا با شنیدن این حرف، با شتاب به طرف اورژانس حرکت کرد.
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
✨﷽✨
🏴در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه...
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما را،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت را.
هم میخواهد حسین (ع) را راضی کند هم یزید را.
هم عمارتِ ری را میخواهد، هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد، نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
⚡️بیش از همه از عمر سعد شدن باید ترسید...
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صحبتهای حضرت آقا رو گوش بدیم و جیگرمون حال بیاد
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
@Emam_kh
⭕️ دکتر جلیلی: قدرت ما نشات گرفته از فداکاری شهیدانمان است/ دشمنان نگرانند مسیری که شهدا گشوده اند، همچنان ادامه یابد
دکتر جلیلی در جمع خانواده شهدا:
🔹در یکی از مذاکرات طرف غربی از من پرسید مردم سالاری دینی چه فرقی با دموکراسی غربی دارد، پاسخ دادم مردم شما رأی می دهند و می روند ولی مردم ما جان و فرزند خود را در این مسیر هدیه می دهند و حتی طلبکار نظام هم نیستند و خود را همچنان بدهکار نظام می دانند.
🔹دشمنان بارها تلاش کرد مردم را از این مسیر بردارد اما نتواست، زیرا قدرت ما نشات گرفته از فداکاری شهیدانمان است که این مسیر را برای ما باز کرده اند.
🔹ملتی که حاضر است در هر عرصه ای که وارد می شود جانش را در دست بگیرد و دشمنان ما در محاسبات خود این موضوع را نمی فهمند؛ در نزدیکی روستای قنات ملک در کرمان، روستایی است که از هزار نفر جمعیت در زمان جنگ، ۷۰ شهید تقدیم انقلاب کرده است آنها این مسأله را نمی فهمند.
🔹به همین دلیل است که شهید سلیمانی می شود کابوس رییس جمهور ابرقدرت دنیا؛ مگر فرزند عشایر حنوب کرمان چه قدرتی تولید کرده؟ دشمنان نگرانند که این مسیر که شهدا گشوده اند، همچنان ادامه یابد.
🇮🇷 @Emam_kh