eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️وعده صادق 2 چندخط عشـق و عاشقـی‹♥️- حضرٺ ماھ . . 🌸 📌فرزندان شما در سپاه پاسدان انقلاب اسلامی طبق وعده هایی که مسئولان جمهوری اسلامی و فرماندهان نظامی داده بودند ؛ با کمک سایر نیروهای مسلح طی عملیات با رمز یا رسول الله (ص) مراکز راهبردی در داخل سرزمین های اشغالی را با موشک های ساخت فرزندان ایران اسلامی مورد هدف قرار دادند.✊ زیر شمشیر غمت تا شهادت می رویم با ولایت آمدیم و با ولایت می رویم 🇮🇷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
دبیر شورای نگهبان: نیروهای مسلح تکیه‌گاه مظلومان عالم هستند 🔹خداوند متعال را بابت نعمات بی‌شمار او شاکریم به ویژه نعمت برخورداری از نیرو‌های مسلح مومن مجاهد که در عصر حاضر تصویرگر جهاد فی سبیل‌الله شده و مایۀ عزت و امید مردم ایران اسلامی و تکیه‌گاه مظلومان عالم هستند. 🔹حملات غیرتمندانه و پیروزی‌آفرین دیشب نیروهای مسلح به رژیم سفاک غیرقانونی صهیونیستی، بار دیگر اثبات کرد غافلان از خداوند تکیه‌شان بر خانه عنکبوت است و راهی جز نابودی پیش روی‌شان نیست. 🔹بهترین لطفی که حامیان رژیم‌صهیونیستی می‌توانند در حق این رژیم کودک‌کش بکنند این است که آن را از این مهلکه بیرون بکشند تا نابودی پیش از موعدش را به تماشا ننشیند. @Emam_kh
🔴‌شهید تهرانی مقدم پدر موشکی ایران: فقط انسان‌های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می‌کنند @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بعضی از مکروهات نماز 1️⃣. برهم گذاشتن چشم ها (البته در رکوع کراهت ندارد.) 2️⃣. گرداندن چشم ها به طرف راست یا چپ. 3️⃣. برگرداندن اندک صورت به طرف راست یا چپ. 💠نکته: اگر صورت کاملاً به طرف راست و یا چپ برگردانده شود، نماز باطل است. 4️⃣. بازی کردن با ریش، دست و مانند آن. 5️⃣. در هم فرو بردن انگشت ها. 6️⃣. انداختن آب دهان. 7️⃣. نگاه کردن به خط قرآن، کتاب، یا نوشته انگشتر. 8️⃣. ساکت شدن هنگام قرائت یا ذکر، برای شنیدن سخن دیگران. 9️⃣. هر کاری که خضوع و خشوع را از بین ببرد. 🔟. به پا داشتن جوراب تنگ (که پا را فشار دهد.) 1️⃣1️⃣. در حال خواب آلودگی و خودداری کردن از بول یا غائط. 📚پی‌نوشت: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح 🔹به دنبال اقدامات نامشروع رژیم صهیونیستی، با ترور مستشاران ایرانی در سوریه، لبنان و با نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در شهادت شهید والامقام محمدرضا زاهدی، شهید بزرگوار اسماعیل هنیه در تهران و پس از آن با ترور رهبران و فرماندهان حزب الله لبنان به ویژه مجاهد کبیر و جان‌برکف جبهه مقاومت، شهید سید حسن نصرالله و مستشار دلاور ایرانی سردار سرلشکر پاسدار عباس نیلفروشان، همزمان با قتل و عام مردم مظلوم لبنان و فلسطین به خصوص زنان و کودکان بی‌پناه، حقوق مشروع حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته شده و پاسخ مقتضی را ضروری نمود. 🔹رژیم کودک‌کش اسرائیل غاصب و حامیان بین المللی و منطقه‌ای آن، علی‌الخصوص حامی اصلی آن آمریکای جنایتکار باید بدانند، ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران در طول 45 سال گذشته هیچ گاه آغازگر هیچ جنگی نبوده و نخواهد بود لکن در دفاع از حق مشروع خود در مقابل هر تجاوز و تعرّضی با صلابت و قدرت مثال زدنی کوتاه نمی‌آید و هر متجاوز شرور در هر سطحی را از کرده خود پشیمان می‌کند. 🔹ستاد کل نیروهای مسلح ضمن تشکر از اقدام مشروع، شجاعانه و مجاهدانه فرزندان رشید ملّت ایران در نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حمایت ها و پشتیبانی های ارتش قهرمان جمهوری اسلامی ایران و وزارت مقتدر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در انتقام و مجازات رژیم کودک‌کش و جلّاد صهیونیستی این عملیات را حق مشروع خود دانسته و هشدار می دهد چنانچه آن رژیم متجاوز، اقدام به پاسخ متقابل نماید باید منتظر ویرانی زیرساخت‌های خود به صورت گسترده و فراگیر در سرزمین های اشغالی فلسطین باشد و در صورت دخالت مستقیم کشورهای حامی رژیم در تجاوز و تعرض به ایران اسلامی، همزمان مراکز و منافع آنها نیز در سطح منطقه با هجوم مقتدرانه و پشیمان کننده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران روبرو خواهد شد. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این خط رسانه ای اکثر رسانه ها و حتی صداوسیما که می گویند "دیشب سپاه رژیم اشغالگر را موشک باران کرد" یک اشتباه استراتژیک رسانه ای است اگر توطئه نباشد "دیشب جمهوری اسلامی ایران رژیم اشغالگر را موشک باران کرد" ... ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست_تقدیر۲ قسمت_سی_هشتم با این حرف کیسان، آقامهدی متوجه شد که باید یک کلاس عقیدتی شروع کند اما نمی دانست از کجا و چطور حرفش را آغاز کند و می خواست طوری پیش برود که کیسان خودش راهش را انتخاب کند و پس زیر لب از امام غریب مدد گرفت تا خودش او را مدد برساند. در همین هنگام کیسان که خیره به قاب عکس دستش بود انگار چیزی یادش آمده باشد گفت: اینقدر همه چی با سرعت پیش رفت که من گیج شدم، الان می خواهم یه سوال بپرسم، آیا شما می دونستین که من پسرتون هستم که منو به خانه خودتون دعوت کردین؟! اگر میدونستین از کجا متوجه شدین؟! مهدی هم که انگار تازه یادش افتاده بود خیلی چیزها را نگفته است، لبخندی زد و گفت: آره، تقریبا اطمینان داشتم که شما پسرم هستی، اما برای اینکه بفهمی که از کجا متوجه شدم تو پسرمی باید یه داستان قدیمی را که با زندگی من و مادر و برادرت گره خورده بشنوی... کیسان با تعجب گفت: برادر؟! و یک لحظه ذهنش کشیده شد سمت اون جوانی که ادعا می کرد برادرش هست و... کیسان آشکارا یکه ای خورد انگار دوباره به همه چیز مشکوک شده بود و دستش را عقب کشید و گفت: اما...اما شما گفتید تازه با مادرم ازدواج کرده بودید مادرم منو باردار بود که ناپدید میشه، پس این برادر؟ نکنه شما منو توی دام... مهدی که خوب متوجه حالت کیسان بود دستش را روی دست کیسان گذاشت و همانطور که او را نوازش می کرد گفت: به چی مشکوکی پسرم؟! به من؟ این عکس؟! اون داستان؟! و بعد نفسش را آرام بیرون داد و گفت: صبر کن هر چی اتفاق افتاده بگم بعد اگر هنوز شک داشتی، آزادی هر کار که دوست داری بکنی فقط قبلش به من بگو‌ محیا الان کجاست؟! کیسان خیره به نقطه ای روی کاشیکاری های دیوار لب زد: مادرم در چنگ صهیونیست ها اسیر هست، حالا قصه تون را بگین... مهدی آهی کشید و شروع به گفتن کرد: از محیا، از ابو‌معروف و نقشه اش برای تصاحب محیا، از عشق خودش به محیا، از عقدشان و از زندگی مخفیانه و از آن ماجرای طلاق زورکی، از ناپدید شدن محیا...از جنگ از پیداشدن نشانه ای از محیا، از صادق که یادگار محیا بود...از خرمشهر...از اسارت محیا و آخرش هم از شنیدن خبر کشته شدن او و محیا ... مهدی میگفت و کیسان در سکوتی مطلق گوش می کرد، نفهمیدند چقدر زمان گذشت. حرفهای مهدی تمام شده بود، رو به کیسان گفت: هنوز هم شک داری؟ به جان خودت قسم به این امام غریب که هر چه گفتم همه عین حقیقت بود. کیسان با اشاره به گلویش گفت: دارم خفه می شم، انگار در حال احتضارم، نجاتم دهید، کمکم کنید... مهدی لبخندی زد، از جا بلند شد و بازوی کیسان را گرفت و او را از جا کند و گفت: بیا برویم که دوای دردت همین جاست، که مددکار روزگارت همینجاست، بیا که دوا اینجا، شفا اینجا...طبیب دردها اینجا... و سپس همانطور که شانه های پسرش را در بر گرفته بود به سمت ضریح امام رضا علیه السلام حرکت کردند. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼