eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقاشی شن فاطمه عبادی در سوگ ام المؤمنین(سلام الله) 🏴سالروز وفات حضرت خدیجه(سلام الله) تسلیت باد @Emam_kh
گرفته از سخنرانی مرحوم آیت الله العظمی بهجت (ره) 🔵👈 موضوع "راز رسیدن به مقامات عالیه" بعضی از اساتید اخلاق در نجف می‌گفتند: «من ضامنم کسی‌که این نماز‌های پنج‌گانه را در اول وقت بخواند، به مقامات عالیه می‌رسد». «اگر نماز‌های پنج‌گانه را در اول وقت خواند، باز هم نرسید به آن مقامات عالیه، به من لعن کند.» خیلی کلام بزرگی است. خیلی عجیب است! خیلی عجیب است! معلوم می‌شود این، چیزی هم نیست؛ شخص هر کاری دارد، یکی از این نماز‌های پنج‌گانه را می‌تواند در وسط آن کار‌ها انجام دهد؛ چون اول وقت است. در روایت هم دارد: «فضل اول وقت با غیر اول وقت، مثل فضل من (پیامبر) هست بر امت.» در یک روایت دیگر می‌فرماید: «فضل نماز اول وقت بر غیر اول وقت، مثل فضل دنیاست بر آخرت.» 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 شرح دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان 🌸 دعای_روز_دهم 🌙 ماه_مبارک_رمضان 🌸 اللهم اجعلنی فیه من المتوکلین علیک و اجعلنی فیه من الفائزین لدیک و اجعلنی فیه من المقربین إلیک بإحسانک یا غایة الطالبین 1⃣ اللهم اجعلنی فیه من المتوکلین علیک 🌷 : خدایا 🌷 : من را قرار ده 🌷 :در این ماه 🌷 :از توکل کنندگان 🌷 :بر تو 🔴 خدایا من را در این ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند ، چشمم به دست این و آن نباشد ؛ چقدر خوب است که انسان توکل داشته باشد و اهل توکل باشد. «قرآن کریم می فرماید: پس هنگامی که اراده نمودی بر خدا توکل کن که همانا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.» قرآن کریم در موارد متعددی توکل بر خدا را از ویژگی های افراد با ایمان می داند. ✅ جبرئیل به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم گفت:معنای توکل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آنها نا امید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نترسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد، این همان توکل بر خدا است.(بحارالانوار) 2⃣ و اجعلنی فیه من الفائزین لدیک 🌷 : و من را قرار ده 🌷 : در این ماه 🌷 : از رستگاران 🌷 : نزد خودت 🔴 خدایا من را از رستگاران نزد خودت قرار ده. فائزین جمع فائز است فائز یعنی سعادتمند به کسی می گویند که خداوند او را به واسطه عمل به دستوراتش به رحمتش وارد کرده و از عذابش دور ساخته است. از خداوند می خواهیم ما را جزو سعادتمندان و رستگاران قرار دهد. 3⃣ و اجعلنی فیه من المقربین إلیک 🌷 :و من را قرار ده 🌷 : در این ماه 🌷 : از مقربان 🌷 :به سوی خودت،درگاهت 🔴 خدایا من را در این ماه از مقربین درگاهت قرار ده ، امیدواريم هیچ‌ وقت پیش نیاد که طوری زندگی کنیم که خدا به ما بگوید تو بنده من نیستی و ما را از درگاه ربوبی خودش دور کند. آنچه که سبب تقرب به خداوند می شود تقوا است تقوا یعنی خود را از خطرات گناه حفظ کردن. 4⃣ بإحسانک یا غایة الطالبین 🌷 : به احسانت 🌷 : ای نهایت آرزوی 🌷 : جویندگان،طالبان 🔴 به حق احسانت خواسته های من را اجابت کن ؛ ای کسی که نهایت آرزوی طالبین هستی. انسان وقتی از همه جا ناامید می شود آخر کار در خانه خدا می رود و آن وقت دعا مستجاب می شود. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
‼️باقی ماندن رنگ نجاست بعد از تطهیر 🔷س 5387: زمانی که لباسهای خونی را می شوییم، بعد از آب کشی جای لکه های خون دیده میشود، حکم آن چیست؟ ✅ج: اگر جرم و جسم خون از بین رفته و فقط رنگ آن باقی مانده باشد، پاک است. 📕منبع: leader.ir @Emam_kh
⭕️ از ماست که بر ماست «لَتَأمُرنّ بالمعروف و لَتَنهُنّ عن المنکر، أو لَیسَلِّطَنّ اللَّه شرارَکم علی خیارِکم» «امر به معروف و نهی از منکر کنید، وگرنه خدا بدان شما را بر نیکانتان چیره می کند» 👈دهه 90 دهه پیروزی؟!!! دهه نجات ملی؟!!! دهه پیشرفت؟!!! دهه جهش در تولید و توسعه کشور؟!!! 🔻پ.ن: کار را به جایی رساندیم که برخی حرفها دیگر کنتور ندارد. طرف خیالش راحت است از هر گونه اقدام برای برخورد با نشر اکاذیب و اخبار جعلی مصون است. لذا با وقاحت تمام جلوی مردمی که سالها به عقب برگردانده شده اند، صحبت از پیشرفت و نجات ملی می کند. 💠✍️ دکتر_جاویدنیا @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضیلت در آسمان، دریایی است که آن را گویند و بر لب آن دریا درختی است که آن را نامند. بر آن درخت آشیانه مرغی است به نام . و وقتی مؤمنی بر سیّد پیغمبران محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرستد، خدا آن مرغ را امر نماید تا در آن دریا غوطه خورد و پرهای خود را بفشارد و هر قطره ای که از پرهای آن مرغ بریزد، ملکی خلق نماید و جمیع آن به و و و مشغول گردند و ثواب آنها در دیوان اعمال ثبت گردد. وسائل الشیعه، ج 10، ص 492، باب 28 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین روز جمعه روز صلوات🍁 @Emam_kh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 76 سوره آل عمران 🌷 بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ 🍀 ترجمه: آرى، هر كسی به عهد خودش وفا كند و تقوا داشته باشد، پس قطعا خداوند پرهیزكاران را دوست مى دارد. 🌷 : وفا کند 🌷 : تقوا داشته باشد 🌷 : دوست می دارد 🌷 : پرهیزكاران 🌸 گروهی از می گفتند: خوردن اموال غیر اهل کتاب برای ما حرام نیست و به همین دلیل به امانت ها هم خیانت می کردند و به خود عمل نمی کردند و برای خود آزادی عمل قائل بودند همان آزادی که امروز در اعمال بسیاری از آنها هم مشاهده می شود و تجاوز به حقوق دیگران را مجاز می دانند این آیه معیار برتری را وفای به عهد و تقوا معرفی می کند. بلی من أوفى بعهده و اتقى فإن الله يحب المتقين: آری، هر کسی به عهد خودش وفا کند و تقوا داشته باشد، پس قطعا خداوند پرهیزكاران را دوست می دارد. در ابتدای آیه کلمه آمده است کلمه بلی اغلب در مواردی به کار می رود که تفکر قبلی را رد می کند. 🌸 طبق آیات دیگر قرآن وفاى به عهد در تمام موارد زیر لازم است: 1⃣ عهدى كه از طریق فطرت یا انبیا با انسان ها بسته است. 2⃣ عهدى كه انسان با مى بندد. 3⃣ عهدى كه با مردم مى بندد. 4⃣ عهد با امّت و بالعكس. 🔹 پیام های آیه76سوره آل عمران 🔹 ✅ در برابر تفكّرات غلط، موضع بگیرید. ✅ ، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضایع كردن حقّ مردم بیمه مى كند. ✅ شعار، كار ساز نیست، و لازم است. ✅ وفاى به ، از نشانه هاى تقواست. ✅ وفاى به عهد و ، ملاک محبوبیّت است، اهل کتاب بودن ملاک محبوبیت نیست. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد... تا آنها خود حال خود را تغییر دهند. ____🍃🌸🍃___
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 153 یاد صدای موسیقی ملایمی که در فضای رستورانش پخش بود افتادم. دلنشین بود یادم آمد چند سال پیش حتی از انتخاب آهنگ برای فضای رستوران تعریف هم کرده بودم. -... تا دو سال پیش که حاج بابام تو بستر مرگ صدام زد و از من حلالیت گرفت گفت حلالم کن به خاطر من پا رو دلم گذاشتی و عمرت رو به پای رشته ای که دوستش نداشتی حروم کردی. برام سنگین تمام شد حلالیت گرفتن دم مرگش... حاج بابام کوه بود از آب و آتش یه محله خبردار وای می ایستادن. برام بار شد شرمندگی دم مرگش و به کل موسیقی رو گذاشتمش کنار تا امشب که باز هوایی شدم... علاقه چیزی نیست که از سر بپره میمونه انقدر میمونه تو دلت که تسلیم خودش کنه منو سازم این حسی ایم دیگه. یاد بابا افتادم غصه ی توی چشم های بابا شب آخر برای من هم بار شد... آروم زمزمه کردم: خدا رحمتشون کنه. ممنونی گفت و گیتار را از جلوی پایش برداشت و روی پای فرهاد انداخت. - یه خوشگلش رو بخون. فرهاد با لبخند سری تکان داد و گیتار را روی پایش تنظیم کرد. - خوب چی بزنم، مجید با خنده گفت: به من نگاه نکن من نه زدنش رو بلدم نه خوندنش رو. من فقط کف می زنم براتون. احمد نگاهم کرد چشمک ریزی زد و رو به فرهاد کرد. - هرچه می خواهد دل تنگت بزن. دست های فرهاد روی تارها رقصید و همزمان با بلند شدن صدای تار ها خواند: جانم باش. احمد لبخند دندان نمایی زد و شصتش را سمت فرهاد گرفت. - عالی! سه بار کف دست هایش را به حالت تشویق به هم کوبید و با فرهاد شروع به همخوانی کرد. - نوش دارو؛ بعدِ مرگ، فایـــده نداره… جانـــم باش! رُخ، نمایان کن وُ این ماهِ شبِ تابانم، باش… جانــم باش! داد از دل…! نگاهش را از احمد گرفت و با لبخند نگاه پر حرف و سنگینش را در چشم هایم میخ کرد و خواند: بی قرارت شدم؛ ای فریاد از دل! صبــرِ من؛ رفته دگر بر باد، از دل… داد از دل..! داد از دل…! دیوانه وُ دیوانه وُ دیوانه وُ مستم! غیر از تو وُ غیر از تو؛ کسی را نپرستم… دل، دستِ تو وُ مستِ تو وُ بسته به جانم… از عشقت، حیــرانم! دیوانه وُ دیوانه وُ دیوانه وُ مستـــم! غیر از تو وُ غیـــر از تو؛ کسی را نپـرستم… دل، دستِ تو وُ مستِ تو وُ بسته به جانــم… از عشقت، حیــرانـــم! تو؛ ساغرِ عشقی… بال وُ پَر عشقی… یک گوشه ی پیدا نشده؛ توی بهشتی! رسوای زمانه ام… افتاده به جانم؛ عشقِ توئه… عاشق کُشِ شیرین زبانم! من جان توام فرهاد باور کن فقط قدمی تا من فاصله داری و باورش نداری همین که با شنیدن صدا و بلعیدن نگاه شیدایت قلبم دیوانه وار خود را به سینه ام می کوبد و خیال رسیدن به تو را در سر دارد یعنی جانت شده ام... فقط کافی است باور کنی و این فاصله دو متری میانمان را هیچ کنی... دیگر نه ترانه می‌خواند و نه گیتار می زد ولی همچنان نگاه سنگینش رویم بود و اراده هر حرکتی را از من بی تاب شده صلب کرده بود. با دست زدن بچه ها به خود آمدم و دست پاچه و هول شده در دست زدن همراهیشان کردم. احمد باز شوخی از سر گرفت. بالاخره بعد از ساعتی رضایت به برگشتن به ویلا را دادند داخل اتاق شدم و چمدانم را باز کردم و لباس راحتی پوشیدم روی تخت دونفره ساده کنار پنجره نشستم و موهایم را از بند کلیپ آزاد کردم و روی شانه هایم ریختم نگاهم را به بیرون از پنجره دادم. ماشین ها در حیاط پارک بودند مشغول شانه کردن موهایم شدم. درب حمام باز شد و فرهاد پوشیده در حوله تن پوش سرمه ای رنگ بیرون آمد. - بیداری؟ موهای بورس را گرفتم. - نه خوابم. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد...... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸