#قسمت_چهــــل_وسوم
♥️عــــشـــق پـــــایــــدار♥️
سال سوم دانشگاه بودم,امروز قراربود سرکلاس یه استاد جدید بیاد,ترم بالاییهاخیلی ازسختگیریش تعریف میکردن,
ناخوداگاه ازش میترسیدم...
بعداز دقایقی انتظار کشنده
بالاخره اقا تشریفشون را آوردند... خیره شدم بهش پلک نمیزدم اخه تصورات من کجا واین اقا کجا!!!!
وای خدای من اینکه خیلی جوون بود ,چقدم خوشتیپ وخوش پوش..
استاد بدون توجه به دانشجوها پشت میزش جاگیر شد وبی معطلی گفت:
بهروز خانزاده هستم,سرکلاس من از مزه پرونی ,بی نظمی,غیبت و.... خبری نیست.
حالا یکی ,یکی خودتون رامعرفی کنید..
بچه ها خودشون رامعرفی کردندتانوبت من شد,معصومه کریمی هستم.وچون تنها چادری کلاس بودم ,سرم راکه بلند کردم با لبخندی که فک کنم به چهره ی جدیش نمیومد مواجه شدم.
همیشه گوشه ی کلاس بغل دیوار جای من بود,با دخترای کلاس خیلی نمیجوشیدم چون از پوشش وحرکات سبک سرانه خوشم نمیومد.آهسته میومدم وآهسته میرفتم،یه جورایی همه فکر میکردند تافته جدا بافته ام واین روز اول جلسه ای که با خانزاده داشتیم شد شروع یک ماجرایی شیرین..
یک روز از خواب پاشدم,دیدم برف همه جا راگرفته,تواین سرمای شدید,فقط اغوش گرم پتو میچسپید ,ولی امروز روز غیبت نبود چون بااستادخانزاده داشتیم ,اگه نمیرفتم تا دماراز روزگارمون نمیکشید ول کن نبود.
رفتم دانشگاه یه ده دقیقه ای رودیر رسیدم ,خدا خدا میکردم استاد سرکلاس نرفته باشه..
بدو تو راهرو میرفتم که خوردم به جلوییم اگر نگرفته بودم نقش زمین میشدم,همونطورکه سرم پایین بود(اخه همیشه زمین رامیدیدم عادت نداشتم به طرف روبه روم خصوصا اگرمرد بود نگاه کنم)گفتم :بببخشید به خداعجله داشتم,تقصیر خانزاده است ,اگردیدیدش بگین خسارت راپرداخت کنن...
حرکت کردم که برم,ازپشت سرم داد زد,صبر کن ببینم,خسارت راازکدوم خانزاده بگیرم؟!
وای چقد صداش اشنا بود ,برگشتم نگاه کردم ,واییییی بلا به دور این که خوده استاد خانزاده بود,یعنی بدشانسی تا این حد؟؟
ازخجالت اب شدم وخودم رابدو به کلاس,رسوندم,اه نصف کلاس خالی بود ,مثل اینکه خیلیا رختخواب گرم رابه خانزاده ترجیح داده بودن,جای منم گرفته بودن نامردا..
اخرین ردیف خالی که کسی توردیف نبود نشستم.
به به وقتی کسی نباشه چقدددد ادم راحته هاااا
استاد وارد کلاس شد,همینطور که زیرچشمی بچه هارا نگاه میکرد وجواب سلام میداد,چشمش به من افتاد که تک وتنها وغریبانه اون عقب نشسته بودم,یه جوری گوشه ی لبش بالا پرید اما جلو خنده اش را گرفت,یه جورایی حس میکردم نقشه ای تو سرش داره....
ادامه دارد...
#قـــسمتــــ_چــهـــل_و چهارم
♥️عــــشــق پـــایــدار♥️
استاد خانزاده بعداز اینکه خوب با نگاهش مرا خورد به غایبین وهمچنین حاضرین انگشت شمار رحم نکرد ودرس را شروع کرد ومن هم که اصلا حال جزوه نویسی نداشتم وبا گلی که داخل راهرو کاشته بودم ذهنم سخت مشغول بود وچون اطرافم هم خالی خالی بود وسوسه شدم تا با کشیدن طرحی از صورت استاد ذهنم را ارام کنم ووقت کلاس هم بگذرد,پس مثل دانشجویی کوشا چنان دفتر را دست گرفتم که هرکس از روبه رو میدید فکر میکرد غرق درس وکلاسم.......خیلی زود طرحم تمام شد وسایه هاش هم زدم کمی دورتراز خودم گرفتمش ونگاهی انداختم,عالی بود و
تخته شاهکار شده بود.
آهسته سرم رابلند کردم که ببینم استادچی میگه,
وای خدای من استاد نبود
همه ی دانشجو.سرشون رابرگردونده بودن ومن رانگاه میکردند,باهمون غرور همیشگی بهشون گفتم چیه؟؟آدم ندیدین؟؟
یک دفعه یه صدایی ازکنارم گفت :چرا دیدند اما دانشجو به این فعالی ندیدن,خانم کریمی جزوتون تموم شد؟
کل کلاس منفجرشد
وااای خدای من, استاد معلوم نیست ازکی روصندلی کنارمن نشسته وخبرنداشتم....
نمیدونستم چی بگم,اصلا امروز روز بدبیاری من بود,خاک توگورم کنن که هوس نقاشی نکنم
استاد برگه رااز زیر دستم کشید وگفت :به جبران خسارت تصادفتون این یاداداشت رابرمیدارم,درضمن ازاین به بعد کاغذ بی خط همراتون باشه که اگر خواستید اینجور دقیق یادداشت برداری کنید ,جالب
تربشه.....
خدای من از خجالت اب شدم....
چه جوری دوباره سرکلاسش حاضربشم
ادامه دارد....
#براساس واقعیت
نویسنده.......حسینی
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت75
🔹 توجّه به فناپذیری دنیا
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۷۵ میفرمایند: «كُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ كُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ »
" هر چیزی که قابل شمردن باشد، پایان میپذیرد و هر چیزی که توقّع آن را داری میرسد. "
🔻در واقع در قالب دو عبارت کنایی، حضرت ؛
1⃣ هم فناپذیری و پایان پذیری عمر و فرصت حضور در دنیا را بیان میفرمایند ؛
2⃣ و هم حقیقت مرگ را و رسیدن مرگ را متذکّر میشوند.
🔻 دو واقعیتی است که در نهجالبلاغه، با الحان مختلف، بیان های متفاوت، دائماً متذکر شده اند حضرت؛ اگر دلی، قلبی، سالم باشد و تذکر پذیر باشد.
یعنی اینکه عمرت دارد تمام میشود و اینکه مرگت دارد میرسد.
🔻مثلاً حضرت در حکمت ۳۱ نهجالبلاغه که ارکان ایمان را بیان میکنند ؛ در رکن اول که صبر است، چهار شعبه قائل هستند:
🔸۱. یکی شوق بهشت است،
🔸۲. دوم ترس از جهنم است،
🔸۳. سوم زهد نسبت به دنیاست
🔸۴. و چهارم ترقّب و توقع مرگ است.
🔻درباره توقع مرگ میفرمایند:
" کسی که توقع مرگ داشته باشد(یعنی بداند که بالاخره مرگ واقع خواهد شد) و منتظر مرگ باشد، در انجام حسنات و خوبی ها، شتاب میکند. "
🔻درباره قابل شمارش بودن و پایان پذیری فرصت عمر هم در حکمت ۷۴ خواندیم؛ فرمود:
" (هر نفسی که میکشی، یک قدم به اجل نزدیک میشوی.) هر نفسی انسان را یک قدم به مرگ و أجل به قبر نزدیک میکند. "
🔻 یا در حکمت های نهج البلاغه فرمود:
" وقتی که تو به سمت مرگ میروی و مرگ هم دارد به سمت تو میآید، پس ملاقات با مرگ چقدر نزدیک خواهد بود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
وقتی در اجرای فرمان امام جامعه سست باشیم دشمن هر روز جسورتر میشود . موش های صهیونیستی ترسوتر و بزدل تر از آن هستند که اینگونه مرتب جسارت ترورهای مکرر در ایران را داشته باشند، سستی ما در اجرای فرامین امام جامعه است که این جانوران تروریست را جسور کرده است ، #انتقام_سخت چه شد؟
✍سید هادی
@Emam_kh
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✏️سلام فرمانده رمز نزدیکی ظهور
تا الان فکر کردین چرا سلام فرمانده اینقدر محبوب شده⁉️
*✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ✨*
@Emam_kh
🔴 امام خامنهای: «انقلابیگری یعنی مسئولین کشور، هدفشان را راضی کردن قدرتهای مستکبر قرار ندهند.» ۱۳۹۶/۰۳/۱۴
@Emam_kh
🚨 واکنش حساب توئیتری سپاه پاسداران به ترور شهید صیاد خدایی :
🚨به سراغتان میآییم...
@Emam_kh
وهابیت و بهائیت باید هم
از "سلام فرمانده" عصبانی باشند
♦️وقتی مغالطه "انجمن حجتیه" به نیابت از استعمار گران را بازگو می کرد و می خواست تئوری جعلی "عصر حیرت" را جا بیندازد، مدعی ارادت به امام زمان (عج) در عصر غیبت بود.
🔹اما حالا که فرزندان سرزمین مان و دیگر کشورها، با خواندن سرود حماسی "سلام فرمانده"، به حضرت ولی عصر (عج) عرض محبت و اردات می کنند، همان تئوریسین مقلّد، تُرش کرده و ادعا می کند خواندن این سرود، موجب اختلاف و تفرقه است!
♦️ناراحتی بهایی ها و سلطنت طلب ها و تروریست های سازمان منافقین و همه پادوهای استعمار گران در سعودی اینتر نشنال و منوتو و بی بی سی و صدای آمریکا از #سلام_فرمانده کاملا مفهوم است.
🔹آنها از ترویج یاد و نام و مرام مهدی موعود (عج) سرآسیمه می شوند؛ چنان که فرعونیان از نام موسی (ع). اما چرا باید انقلابی سابق و متحیر بازیچه حیرت آفرینان، همان سرآسیمگی را تراوش کند؟!
♦️چقدر شگفت انگیز است انحراف برخی مدعیان ارادت به حضرت حجت و ائمه معصومین (علیهم السلام)، که در اثر انواع دنیا طلبی، یا عدم مراعات لوازم تقوا، بازیچه دست دشمنان خدا و خلق خدا شدند!
🔹استعمارگران و مافیای صهیونیسم مسیحی چگونه توانستند حجتیه ضد بهائیت را مصادره، و ابزار مبارزه علیه اقتضائات مهدویت کنند؟ و پیش از آن، چگونه توانستند جریان های جعلی بابیت و بهائیت (دشمن امام زمان عج) را در میان شیعیان، و وهابیت را در میان اهل سنت، نشا کنند و اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی بسازند؟!
✍ محمد_ایمانی
@Emam_kh
🍁 درمان بیماری ام اس با طب سنتی
✍️ مصرف روزانه 7 عدد انجیر خشک خیس خورده برای مبتلایان به اماس مفید است، همچنین استفاده از زیتون و روغن آن به این اشخاص پیشنهاد میشود
✍ ماساژ بدن به ویژه نواحی که دچار بیحسی شده است با روغنهایی مانند شترمرغ، کوهان شتر، بادام تلخ و زیتون برای مبتلایان به اماس سودمند است
✍ افراد دچار این عارضه بهتر است که از عطرهای گرم مانند گلمحمدی یا نرگس استفاده کنند
🌿🍂🌿🍂🌿