📖آثار فوق العاده ی خواندن آیت الکرسی بعد از هر نماز!
پيامبر فرمودند: هر كس آيه الكرسي را بعد از نماز بخواند
هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خداوند متعال به سوي خواننده آيت الكرسي نظر رحمت افكند و فرشته اي را بر انگيزد كه از آن زمان تا فرداي آن كارهاي خوبش را بنويسد و كارهاي بدش را محو كند.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: يا علي بر تو باد به خواندن آيه الكرسي بعد از هر نماز واجب.
زيرا به غير از پيغمبر و صديق و شهيد كسي به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمي كند و هر كس بعد از هر نماز آيه الكرسي را بخواند به جز خداوند متعال كسي او را قبض روح نمي كند
و مانند كسي باشد كه همراه پيامبران خدا جهاد كرده تا شهيد شده است.
در روايتي از امام باقر علیه السلام آمده است:
" هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بيچارگي در امان شود و رزق او وسعت يابد و خداوند به او از فضل خودش مال زيادي بخشد."
رسول اكرم فرمودند : هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق مي گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد.
جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آيه الكرسي بخواند و بگويد :" اعيذ نور بصري بنور الله الذي لا يطفي"
خداوند فرمود: كسي كه بعد از نماز واجبش آيه الكرسي بخواند خداوند متعال به او قلب شاكرين – اجر انبيا و عمل صديقين را عطا فرمايد و چيزي جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگيري نمي نمايد.
مداومت نمي نمايد به آن مگر پيامبر يا صديق يا كسي كه از او راضي شده ام و يا شخصي كه شهادت را روزي او مي نمايم.
📘- مصابيح الدجى، ص ۱۰۲۹.
📕- لئالى الاخبار، ج ۱، ص ۲۰۸.
📙- قول ثابت، ص ۴۱
@Emam_kh
🥀 در محضر بزرگان 🥀
🖊علامه مصباح یزدی (رحمهالله):
✅ رفتن به سمت خدا با دل به معنای یاد خدا و توجه قلبی به اوست؛ که این توجه نیز مراتبی دارد؛ گاه انسان چنان غرق در فكر و یاد كسی میشود كه توجهاش از دیگران سلب میشود، و این نیاز به تمرین دارد؛ بهترین تمرین برای رفتن به سمت خدا با دل، توجه به خدا در نماز است، به گونهای که توجه به موضوعات دیگر نداشته باشیم و بتوانیم دلمان را كنترل كنیم.
@Emam_kh
#قــسمــتــــ_چــــهــل_و نهم
♥️عــــشـــق پــــایـــدار♥️
اون شب انگار اون شی نمیخواست تمام بشه وگویا دل میهمانان به رفتن رضا نمیداد. ,اما راه رفتنی راباید رفت,چاره ای نیست.
قرار شد دوروز دیگه,مادرم دایی اینا را درجریان بگذارد وجلسه ی رسمی خواستگاری و...انجام شود.
اما این داماد عجول راه نداشت که همین شب به دنبال عاقد برود,از اینهمه عجله خندم گرفته بود اما دوست داشتم جناب استاد را یه کم بچزانم ,گرچه خودم هم احساس مهری عجیب به بهروز داشتم اما دلم میخواست یه جورایی گربه را در حجله بکشم.
مادرم دایی وزن دایی رادرجریان قرار داد,دایی که مرد فهمیده ای بود,گفت:ان شاالله خوشبخت شوند.اما زن دایی طاقت نیاورد به مادرم گفت:مریم جان,عجله کردی من برای معصومه ومحمد نقشه ها داشتم.
مادرم درجوابش گفت:محمد پسر خوبیست اما مثل اینکه قسمت نبوده ,ان شاالله پسرات هر سه تاشون خوشبخت شوند.
روز خواستگاری فرا رسید,شوروشوقی درخانواده ی کوچک ما درجریان بود,درخلال کارها,مادرم از عشق دوران نوجوانی اش,عشقی ناپخته ورنگین وبازی روزگار برای زهراخانم گفت,زن دایی که زن شوخ طبعی بود گفت:خداراچه دیدی شاید مادرودختر دوتایی باهم عروس شدند..
مادرم اهی کشید وگفت:به قول خاله صغری,خدا یکی,وعشق هم یکی,این قضیه ی اقا محمود مال زمان نوجوانی من بود که برای اقا محمود شاید رنگ عشق را داشت اما برای من یه حس زودگذر بود .
این یعنی ,مامانم ,بابام را دوست داشته...اره درسته...
خلاصه خواستگارها آمدندوجلسه خیلی رسمی درحضورخانواده دایی شروع شد.دایی مثل اینکه اقا داماد راپسندیده بود خصوصا حالا که میفهمید هردو اصالتا کرمانی هستیم....
پدر داماد پیشنهاد داد حالا که دایی عروس معمم واهل دین ومسایل دینی,یک صیغه ی محرمیت جاری,شود تا من وبهروز برای انجام کارهای ابتدایی ازدواج راحت تر باشیم.
دایی مخالفتی نداشت اما چیزی عنوان کرد که ماتابه حال به آن فکرنکرده بودیم.
دایی گفت:چون دختر پدر دارد واحتمالا پدرش درقید حیات است برای هرگونه محرمیتی شرعااجازه پدر شرط است......
همه گیج ومبهوت بودیم ,اما این بازی روزگار است...
میچرخد ومیچرخد واینبار عاشقانه تر...
ادامه دارد...
💦⛈💦⛈💦⛈
#قــسمــتــــ_پنجاه
♥️عـــشـــق پــــایــــدار♥️
دایی پیشنهاد داد ,یکی برود به دنبال آقا جلال یا همان پدر من,چون ادرسی از آنها نداشتیم,پیداکردنشون کاری زمان بر بود.
مادرم گفت:بهترین گزینه خودم هستم.
دایی گفت:چندتاکارواجب دارم اگر دوهفته صبر کنی ,خودم میام همراهت.
بهروز که داشت پر پر میزد با لکنت گفت:دددو هفته……
یک دفعه, ازاین مابین پدر بهروز به صدا درامد:بااجازه ی اقای محمدی(دایی عباس)من یک پیشنهاد دارم.
دایی:خواهش میکنم اجازه ماهم دست شماست,بفرمایید.
_:چون من خودمم دوست دارم یک سربه زادگاهم بزنم وازطرفی مریم خانم هم لازمه که به کرمان برود,پیشنهادمیکنم باهم باماشین بنده برویم تاکارها به سرعت انجام شود.
فقط قبل از رفتن لازمه من یه نکته را یاداپری کنم که من همچنان بر سر پیشنهاد سالها پیشم هستم واگر مریم خانم واقای محمدی رضایت داشته باشند بایک عقد محضری ما باهم محرم بشویم.
من که بهتم زد,دایی چیزی نگفت وفقط سرش را پایین انداخت..
بهروز صدازد: بابااااا اومدیم خواستگاری واسه من هاااا
مامانم که انگار خیلی بهش برخورده بود واز اینهمه پررویی راحت درباره ی زندگیش یکی دیگه تصمیم بگیرد ناراحت شده بود با متانت همیشگیش گفت:احتیاج نیست,من با معصومه میرم,یه سفر دو نفره ومادر ودختری وبااین حرف یعنی بقیه ی پشم وسریع رفت طرف اشپزخانه..
پشت سر مامان منم رفتم آشپزخونه وگفتم:مامان عاشقتم....این سفر لازم بود,تورا خدا از دست بابا بهروز ناراحت نشید اخه
این پدروپسر در پررویی لنگه ی همن هاااا...
یکدفعه صدای دایی از تو هال امد:عروس خانم چایی بیار
مامان سریع یه سینی چای ریخت وداد دستم وبعدشم خیلی عادی اومد نشست وتا اخر مجلس هم جیک اقا محمود درنیامد,یا داشت فکر میکرد که رسیدن به مادرم خیال خامی ست یا پیش خودش میگفت شاید گذر زمان نظرش را عوض کند..
اما من به سفری که قرار بود در روزهای اینده انجام بشه .سفری که برای من بسیار هیجان انگیز,مینمود...رفتن به زادگاهم واز همه مهم تر دیدن پدرم....
ادامه دارد......
نویسنده......حسینی
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت76 ( 3 )
🔹 روش تحلیل رویدادها
2⃣ بخش دوم از شرح حکمت ۷۶ نهج البلاغه، پیرامون آثار عبرت و عبرت انگیزی است؛
🔸 ۱. اثر اول ؛ حفظ شدن از سقوط در شبهات
🔻 مولا علی (علیهالسلام)، در خطبه ۱۶ نهجالبلاغه (که ظاهراً اولین سخنرانی ایشان پس از پذیرش حکومت است)، میفرمایند:
" هرکس از آنچه که در گذشته اتّفاق افتاده و عبرت های روشن دارد عبرت بگیرد، از افتادن در ورته شبهات حفظ میشود. "
🔻 در خطبه ۱۵۳ نهجالبلاغه، مولا علی (علیهالسلام)، بصیر را کسی میدانند که از عبرت ها موعظه میگیرد و سود میبرد.
🔻 همچنین در خطبه ۱۰۳ هم میفرمایند که:
«رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَكَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ»
" خدا رحمت کند کسی را که فکر کند و عبرت بگیرد و به بصیرت برسید."
🔸 ۲. بنابراین دومین فایده و اثر عبرت گرفتن، بصیرت یافتن است.
🔸 ۳. سومین موضوع که به عنوان آثار عبرت در نهجالبلاغه بیان شده، حفاظت از باقیمانده عمر، به واسطه عبرت گرفتن از عمر گذشته است؛
🔻 مولا علی(علیهالسلام) در نامه ۴۹ میفرمایند:
" اگر از آنچه گذشت عبرت بگیری، میتوانی مابقی عمرت را هم، محافظت کنی. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 رهبر انقلاب: بعضی سوپرانقلابیها طاقت نیاوردند انقلابی بمانند.
@Emam_kh
🔴 اقدام خوب عدلیه
دادگاهی شدن بیژن زنگنه را در ارتباط با پرونده کرسنت به فال نیک می گیریم.
امیدواریم ان شاالله با این اقدام خوب قوه قضائیه ، تابوی #محاکمه برخی مسئولین بشکند و همه کسانی که با اهمال یا خیانت ، آسیب های جبران ناپذیری به مملکت رسانده اند ، در پیشگاه عدالت حاضر شوند ...
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
🔰 لوح | مانده برپای وطن
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «در دفاع مقدس، نقش پشت جبهه به قدر جبهه اهمّیّت داشت. برخی با حمایتهای فرهنگی و تبلیغاتی دائم مشغول خنثیسازی عملیّات روانی دشمن بودند، از شعر و شعار و پذیرایی از جنگزدهها، تا ماندن مردم شهرها زیر موشکباران دشمن، مثل دزفول؛ یکی از موارد افتخارآمیز پشت جبهه، ماندن مردم اهالی شهرهای زیر موشکباران بعضی از شهرها بود.» ۱۳۹۹/۰۶/۳۱
🔺️#روز_مقاومت_دزفول
@Emam_kh
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا